tanhatarin_asb-3 Jan 1, 1970 اتفاقا خونه ی شوهرم مث پادگانه هر چی شوهر بگه باید همون بشه البت نه ایکه من همیشه بگو چشم ها میخواستم بگم یه عکس از خودت میزاری با لباس باشگاه
اتفاقا خونه ی شوهرم مث پادگانه هر چی شوهر بگه باید همون بشه البت نه ایکه من همیشه بگو چشم ها میخواستم بگم یه عکس از خودت میزاری با لباس باشگاه
tanhatarin_asb-3 Jan 1, 1970 نه ما هم شرایط مساعدی نداریم سنمون.درسمون.بچگیمون سرعت سیستمم اومده پایین بعدشم مامانم خیلی سخت گیره وقتی دیدیش میفهم خونمون مث پادگانه
نه ما هم شرایط مساعدی نداریم سنمون.درسمون.بچگیمون سرعت سیستمم اومده پایین بعدشم مامانم خیلی سخت گیره وقتی دیدیش میفهم خونمون مث پادگانه
tanhatarin_asb-3 Jan 1, 1970 چرا ایقدر بچه کونه فکر میکنی مامان من یکیرو 100 سالم بشناسه واسه ازدواج من میترسه اونوقت بید منو به یکی که با اینترنت باهاش اشنا شدم بده
چرا ایقدر بچه کونه فکر میکنی مامان من یکیرو 100 سالم بشناسه واسه ازدواج من میترسه اونوقت بید منو به یکی که با اینترنت باهاش اشنا شدم بده
سپنت دات Jan 1, 1970 بابا راه افتادی............................................................... پیشنهادای باخال میدی................................
بابا راه افتادی............................................................... پیشنهادای باخال میدی................................
tanhatarin_asb-3 Jan 1, 1970 اگه نتونی بیای دیگه این ارتباط ما چه فایده ای داره وقتی هیچ وقت بهم نزدیک نمیشیم
tanhatarin_asb-3 Jan 1, 1970 پوریا تو چت شده امشب چرا اذیتم میکنی من دوست دارم باور کن من فقط از حرف زدن درباره ی مرگ خوشم نمیاد تو باید زنده باشی تا بهم برسیم با هم بریم اون کوهی که میگ راستی اگه بخوایم ازدواج کنیم منو میبری توی شهر خودتون
پوریا تو چت شده امشب چرا اذیتم میکنی من دوست دارم باور کن من فقط از حرف زدن درباره ی مرگ خوشم نمیاد تو باید زنده باشی تا بهم برسیم با هم بریم اون کوهی که میگ راستی اگه بخوایم ازدواج کنیم منو میبری توی شهر خودتون