...............از فقر ميخواهم بگويم................
فقر همه جا سر مي كشد....! فقر گرسنگي نيست عريان هم نيست....! فقر....! چيزي نداشتن است
ولي آن چيز پول نيست....! طلا و غذا نيست....! فقر همان گرد خاكي است كه بر كتابهاي يك كتابفروشي
مي نشيند....! فقر تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است . كه روزنامه هاي برگشتي را خرد مي كند....!
فقر كتيبه اي سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند....! فقر پوست موزي است كه از
پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته مي شود....! فقر همه جا سر مي كشد....! فقر شب را بي غذايي
سر كردن نيست ..........فقر روزا بي انديشه سر كردن است..........!!!!!!!