یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • همیـטּ از تــو گفتــטּ “ زنـــכگیســـت ”

    "بهتـــرینـــم" لبخنـــכ تــو خلاصــہ ے تمــآم خوبــے هاســـت

    [IMG]

    عاشـــــق بــــــودن هنـــــر نیســـــت.....

    عاشــــق مانــــــدن هنـــــر اســـــت.....

    پـــس عاشــــــق نشـــــو......

    عاشـــــــق بـمـــــــــــــان .............
    اصن یکی نیست بهشون بگه
    اقاخانم اگه نمی تونی محبت کنی حداقل زخم زبون نباش
    اگه نمی تونی کمک کنی حداقل با رفتارت بار سنگین نباش
    اگه نمی تونی خودت باشی متین و با وقار حداقل خود خواه و لج باز نباش
    اگه نمی تونی نجیب و با حیا باشی حداقل ازدادی تو هر چیزی رو نبر زیر سوال
    کاش بودی دایی
    تا حداقل این حرفا رو کنار خودت برای خودت می گفتم
    کاش شونه هات بود
    خودت گفتی دغدغه زیاد داری
    بیا اینم دغدغه ها
    باور کن بد بین نیستم
    به قول خودت خوشبین واقع بینم
    اما خودت رو بزار جا من
    نمی دونی چه سخته دایی
    کاش بودی؟
    کاش شونه هات بود ...............
    دنیا یه چیزی کم داره دایی
    دایی کاش بیایی
    می ترسم
    بخاطر اینا که برات گفتم دیگه نتونم نفس بگشم
    من با همین دستانم پل های محبت را تا قلب اادمها چیدم
    ببین
    گوا هش همین
    تاول های رو دست و قلبم
    باور کن
    باور کن
    چیز زیادی جز دوستی و پاکی نمی خواستم
    اما
    ناگهان
    تنفر پشت تنفر
    ببین تمام ادمها را نمی گویم
    دنیا پر است از خلق و خوی های مختلف
    من از رنج هایی که دیده ام
    از رنج هایی که در دیگران می بینم صحبت می کنم
    به نظر چیز سختی نیست محبت کردن دوست داشتن
    به نظر
    انسانی دیدن و انسانی رفتار کردن سهل است
    و تازه لذتی بسیار دارد
    پس
    پس درد ادمای زمانه ما چیست؟
    چرا سخت را انتخاب می کنند
    چرا تاریکی و بد را انتخاب می کنن
    -----------------------------------------------
    مو اصلا توقعي نداشتم، سر زمين بودُم با تراکتور،جنگ هم که تموم شد، برگشتُم سر همو زمين، بي تراکتور! مو حتي دفترچه بيمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچي تهمتي به مو بزنن، خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادين. سهمتون همين نيش هايي بود که زدين، دست شما درد نکنه..!
    (حبيب رضايي- آژانس شيشه اي)
    شمع ها را فوت می کنم
    به ساعت که نگاه می کنم دلم هری میریزد
    نکند نیایی
    خیلی خیلی صبر کرده ام
    کلی تدارک دیده ام
    بی منت بگویم
    برایم مهم است
    از ماه قبل
    تااااااااااااااااااااااااااااااااا
    همین الان
    هر روز صبح روی تقویم روزها را خط میزدم
    امروز هم صبح زود وقتی چشم هایم را مالدیم بی اختیار به سمت تقویم رفتم و با خوشحالی تمام تیک زدم
    کمی پیر شده ام
    البت به نسبت هفت سال قبل
    کمی چاق تر
    اما هنوز همان ادم هفت سال پیشم
    باور کن از شوقم هیچ چچیز که کم نشده
    تازه زیاد هم شده

    این لیوان چایی روبروی من اندازه ایی دارد
    هوای داخل این باد کنک های روی سقف هم اندازه دارد
    بیشتر باد می کردم می ترکیدند
    اما
    اندازه ی
    این نیامدن و
    خیلیییییییییییییییییییییییی
    زیاد شده
    .............................
    ................
    .....
    ..
    .
    من و خدا


    سوار يك دوچرخه شديم


    من اشتباه كردم و جلو نشستم


    و خدا عقب


    فرمان دست من بود و سر دوراهي ها


    دلهره مرا ميگرفت


    تا اينكه جايمان را عوض كرديم


    حالا آرام شدم


    هروقت از او ميپرسم


    كه كجا ميرويم


    برميگردد و با لبخند ميگويد


    تو فقط ركاب بزن
    صفات کمالیه ي خداوند جز ء ذات او و هستی اوست و اصلاً نمی شود او رحیم و کریم و غفور و … نباشد . براي همین فرمود : اگر شما گناه نمی کردید، اقوامی رامی آفریدم که گناه کنند و آنها را ببخشم و رحمت نمایم تا این صفتم جلوه کند.
    مصباح الهدی ص178
    چشم هایت را که دوباره باز کنی
    دنیای دیگر
    دوستان دیگر
    پیدا می شوند
    و هیچگاه سنگی بر شیشه ایی نمی خورد
    تا دستی ترک بردارد
    و
    انسانی بشکند
    و هیچگاه مه در عمق چشم ها نمی نشیند
    چشم هایت را که دوباره باز کنی
    دنیایی دیگر
    دوستانی.....
    نه بابا همونی که بود هست هنوز انگار چنگ میگری رو شیشه
    اما تو صوت خیلی فرق میکنه

    غراضه حالت چطوره
    خبر مبریه
    زن من میخوای بگیری
    سوتوکوری
    یا اعزامی هستی دادا
    می روم زیر باران
    شاید
    روزی من امشب
    رهایی از این همه تکرار تنهایی باشد
    ببین عزیزم
    یه نصیحت دوستانه

    با یه گروه از ادما اصلن عمیقن دوستی نکن
    ادمایی که خیلی از خودشون راضی هستن
    این ادما هیچ وقت نمی تونن قبول کنن که گاهی اشتباه می کنن
    برای همین
    همیشه تو رو مقصر می دونن
    و تو روخورد می کنن
    از خودشون بت ساختن
    و تا جلوشون خورد نشی نشکنی و خم نشی
    اونم نه یکبار.... صدبار
    راضی نمی شن

    دو حالت دارن هروقت توی اشتباه هستن و داری باهاشون بحث می کنی
    یا به سمتت پرحاش می کنن و متلک می اندازن
    یا خونسرد به حرفات گوش می کنن و اخرم حرف خودشونو میزارن
    این ادما خدارو هم میبرن زیر سوال و میزارنش کنار
    چه برسه به تو
    جالب اینجاس ناگهانی میان سراغت باهات دوست میشن
    و نا گهانی هم میرن

    سعی کن در گیر این ادما نشی

    حالا می خوای عاشقش بشی؟؟
    خود دانی
    هرگز هرگز هرگز
    به کسی بی احترامی نکن
    ببین سه بار تا کید کردم که یادت نره

    هرگز هرگز
    نزار بهت بی احترامی کنن
    اینم دوبار بهت گفتم که اگه یوقت یکی بهت بی احترامی کرد
    بزاری به حساب ندونستنش و درک پایینش
    اما
    هرگز هرگز هرگز ...........هرگز
    نزار کسی به قلبت بی احترامی کنه
    اینو هیچ وقت
    قراموش نکن
    صفات کمالیه ي خداوند جز ء ذات او و هستی اوست و اصلاً نمی شود او رحیم و کریم و غفور و … نباشد . براي همین فرمود : اگر شما گناه نمی کردید، اقوامی رامی آفریدم که گناه کنند و آنها را ببخشم و رحمت نمایم تا این صفتم جلوه کند.
    مصباح الهدی ص178
    دوست که باشی...
    فرقی ....نمی کنه...
    که زن باشی یا ...mard...
    دور باشی.... یا .....نزدیک ...
    ღ☃ღ
    رفاقت فاصله ها رو....پر می کنه...
    گاهی... با ...harf...
    گاهی با...sokoot...
    ღ☃ღ
    دوست ...که باشی...
    فرقی... نمی کنه...
    از کدوم... فصلیم ...
    یا کدوم ...نسل ...
    از...شمالیم...ya...جنوب..
    غرب...وحتی...shargh...
    ღ☃ღ
    مهم ...اینه..که..
    از همین...کره...khaki...هستیم...
    ღ☃ღ
    رفیق... بودن ...
    لفظ ...ظریفی یه...
    ღ☃ღ
    فرقی... نمی کنه...
    جیب هات پر... باشه... یا خالی ...
    مهم...قلبته...
    که بتونه...
    عشق بده...
    عشق....بگیره...
    بیا ...فقط ...doost... باشیم...
    بسم الله
    و
    لحظه هایی هست
    که با تمام وجود
    می خواهی
    همیشگی
    شود
    مثل همین باران
    ان زمان که
    چشم هایت می بارد
    و
    اسمان می گرید
    عیبی ندارد
    من
    من صبر می کنم
    تا بیایی
    شمع های کیک تولدت را خودم فوت می کنم
    هر چهارتا شمع را
    شاید تکه ایی از کیک را بخورم
    اما مطمین باش
    شیرین نیست
    بدون تو هیچ کیکی شیرین نیست
    حتما پاهایت خسته است
    پس کادوی تولدت را کنار کادو های دیگر می گذارم
    تا امدی خودت بازش کنی
    بهترینش را انتخاب کرده ام
    صبح بود
    کسی در گوش باد گفت
    درد
    پرنده روی شاخه ای نشست
    و خواند
    سکوتی شکست
    ------
    بالاتر از اسمان
    فضا نوردی در خلا یی مطلق
    سیاره ایی ابی در چشمهایش
    و قطراتی بر گونه هایش
    اهی کشید
    و در سینه اش دردی جوانه زد
    ----------
    در پیاده رو
    دختری کوله بر دوش
    با گلویی سنگین
    حجم تنهایی اش را به دوش می کشید
    پدرش در خاطرش امد
    سگرمه هایش درهم رفت
    و دردی تازه جوانه زد
    -----------------
    نزدیکای غروب
    دال دوست داشت بر لب های پسر یخ زد
    چشمهایش مانده به کف پیاده رو
    مجسمه ایی شد یخی
    صدای موذن ذهنش را ربود
    اهی کشید
    درد هایش ارام گرفتند
    ------------
    در خانه
    زنی تکیه زده به صندلی
    صدای خرناس های مرد از اتاق
    زن کودک هایش را نوازش می کند
    چشم هایش سرخ
    و قلبش پر درد ماندن
    -----------------------------
    پرنده ایی که از درد خواند
    فضانوردی که با فاصله و درد خو گرفت
    دختری که درد را در پدر دید
    پسری که دال درد را فراموش کرد
    و زنی که کودکانش تمام بهانه ای ماندنش بودند

    درد ها
    درد های ما
    درد های ماااااااااا
    بسم الله
    و
    لحظه هایی هست
    که با تمام وجود
    می خواهی
    همیشگی
    شود
    مثل همین باران
    ان زمان که
    چشم هایت می بارد
    و
    اسمان می گرید
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا