یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بله فرمایشتون درست...اما خیلی چیزا بها خواست همه آماده میشه...یکیشونم فرج آقاس...منتظران باید بخوان...به هر حال من که راه خودما میرم...حتی اگر بی همسفر باشم ک نیستم
    تا نیمه شعبان...هرشب بعد از نماز مغرب و عشا
    100صلوات،40بار اللهم عجل لولیک الفرج،
    5بار دعای فرج اللهم کن لولیک....و 1بار دعای فرج الهی عظم البلاء
    تنهایی که فایده نداره...یه دست صدا نمیده...انشا الله همراه داشته باشم
    خواهش میکنم
    انشاالله که همراه باشن

    البته ما این طرحو40 شب جمعه تا شب میلاد داشتیم...
    متاسفانه چوناینجا امکان اطلاع رسانی اونطوری نیس...تصمیم داشتم طوری باشه ک 40 شب قبل میلاد شروع کنیم...ک یادم رفت:cry:
    به ضیافت زندگی می روم.
    در سبد شادمانی هایم
    یک دسته گل دارم،
    مقداری رایحه،
    و یک مشت صفا...
    میروم تا ضیافت زندگی را با اینها بیارایم......
    بیچاره همچین معذرت خوواهی میکرد گفتم بابا اشکالی نداره پیش میاد دیگه خلاصه خیلی بامزه بود جات خالی:biggrin:
    تازه یه چیز بامزه تر تو یه سطل کوچولو گشنیز کاشتم الان حدود 2 سانتی قد کشیدن خیلی بامزن کوچولوهای من.............
    چن لحظه پیش یه پیر زنیمیخواسته به راننده تاکسی زنگ بزنه اشتباهی به من زنگ زده بود اولش گفتم که اشتباه گرفتی حاج خانم ولی اون اصلا حواسش نبود شروع کرد به حرف زدن بامن.......... خیلی مامان بزرگ بامزه ای بود بعد این که حراش تموم شد تازه یادش اومد که باید به راننده تاکسی زنگ بزنه دیر شده ......... خلاصه خیلی خندیدم:biggrin:
    مرسییییییییی منم بهترم خدارو شکر وای تو چقد انرژی داری ماشالله...........
    سلام
    مثلا مخفف چند تا اسم و اینا.......
    مرسی واسه نقاشی شما لطف دارین
    تو کیستی؟

    که وقتی پیدایت می کنم

    تازه می فهمم که ان همه شعر شعور تو نبودی و سایه ات بود

    تو کیستی؟

    تو کجای این بیکرانه در گذری ؟
    دستهایم را برای یافتن تو به دنبال نور میبرم
    دستهایم چه سبزند انهنگام که برای تو نیاز میشوند
    تو ...........
    می خواستم پلی باشم برای عابران خسته که دلتنگیشان را درسبد های سیب می گذارند به سوی خدا می برند
    می خواستم تحمل غم ها را دردها به بر دوشم بپذیرم و بدون هیچ تزلزلی ایستادگی را تصویر کنم
    مهر را
    محبت را
    تصویر کنم
    اما ناگاه فهمیدم دلم برای تنهایی هایم هنوز وسعت بیکرانگی های نور را ندارد
    به همین خاطر اراام ارام به گوشه ای کز کردم
    تا شاید روزی بیکرانگی درونم جوانه زند
    بشوم همان پل رابط تا خدا
    ********************************************
    انقدر بی محبتی دیدم که محبت ورزیدن رافهمیدم
    تو کجایی ؟
    در گستره ی بی مرز این جهان
    تو کجایی ؟
    من در دوردست ترین جای جهان ایستاده ام
    کنار تو
    تو کجایی
    در گستره ی ناپاک این جهان
    تو کجایی؟
    من در پاک ترین مقام جهان ایستاده ام
    بر سبزه شور این رود بزرگ که می سراید
    برای تو

    اگر اشتباه نکنم از شاملو
    اره دیگه کمتر میام اما گلسارو میبندم با سونیا میام عمو
    خوانس میتونم منسییییییییییییی
    خودم بهتون دلخواشت میدم یعنی به همه دوستای گلسا البته خیلیا دوست مسترکم بودن اما اونایی که نبودن از اونول باهاسون دوس میسم
    هان منسی عموجون
    جایی نمیخوام بلم که هستم منتها دیگه با گلسا نمیام یه یوزر دیگه دارم onia$ با این میام منتها با این دینه بسه نیستم جدیم دینه بهدسم کمتل میام باهاس عمو
    دلم بلا همه سیز تنگ میسه اما بهتله کمتل بیام باید بسینم درسام بخونم دینه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا