کالیگولا
پسندها
3,162

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اين روزها همه چي جرمه مادر....شايد جرم من صداقتم باشه..[ شكلك آخر غمگين ]
    تو بگو قبول ميكنن شك نداشته باش
    منم همينطور مادر...گاهي اگه پولم از خرج ماهيانه ام بالاتر رفت ... و صدتا چاه واسش نكنده باشم ...ميرم كتاب ميخرم
    اما ديگه بايد خوابشو ببينيم
    آره مادر خواستي بري بگو دو نفريم...منم ميام.
    حال چرا با سيگار كتاب ميخوني؟
    مگه بدون سيگار نيمشه كتاب خوند
    راستي هرچي دلت ميخواد كتاب بخر كه اگه يارانه ها بياد بعيد ميدونم بتوني حتي يه ورق بخري
    وااااااااا اين چه وضعشه...بنداز زمين اون سيگارو...
    تازشم ميام گوشاتو ميكشماااااا..
    حالا واسه چي امروز اين مدلي بودي؟؟
    نوبهار است ، گل به بار است
    ابر چشمم ، ژاله بار است
    این قفس چون دلم تنگ و تار است...
    وا خاك عالمممم...اينهمه داد زدي منو صدا كردي كه بري ماهيگيري...اونم با اين قيافه...
    چيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييه
    pray unto the splinters, pray unto your fear
    pray your life was just a dream
    the cut that never heals
    pray now baby, pray your life was just a dream
    pinch the head off, collapse me like a weed
    someone had to go this far
    I was born into this
    I have it all and i have no choice but to
    I'll make everyone pay and you will see
    you can kill yourself now
    because you're dead in my mind
    the boy that you loved is the monster you fear
    ants are in the sugar
    muscles atrophy
    we're on the other side, the screen is us and we're t.v.
    spread me open,
    sticking to my pointy ribs
    are all your infants in abortion cribs
    I was born into this
    everything turns to shit
    the boy that you loved is the man that you fear
    کامران جان ممنون بابت پستی که تو اون وبلاگ گذاشتی و گفتی که اونا نظر من نبوده

    انشالا بتونم جبران کنم:gol:
    نه عکسو از روبرو نگاه کن! :دی
    هیچی اخه یادمه قدیما (دوسال پیشم ) یه قراری تو باشگاه گذاشتن بچه ها که تو هم رفتی و عکس گذاشتید بعد این خیلی شبیه یکی از اوناس! :دی
    کدوم هیر و کدام ویر؟!؟؟سریعا توضیح بده!!این خاک گرفته از شما که یادتونه پسبیشتر یاد دوستان میفته!!!
    آره خوب يادمه...مگه ميشه يادم بره كامران...توي وورد سيوش كردم و نگهش داشتم..
    اي بابا حالا كه نوبت به انشا در مورد مامان رسيد به يه خط خاتمه يافت؟؟؟
    جونه مامان دو خط اضافه اش كن مشتري بشيم...
    مرسي پسسسسسسسسسسسسر گلم...
    آره منم همين كارو ميكردم اما انشاهاي من واقعا از همون موقع هم توووپ بود...هيچوقت كمتر از نوزده نگرفتم...
    تولدت مبارک باشه کامران...انشالادر سال جدید زندگیت بامزام تر باشی
    اگه من رو یادت نمیومد بگو توضیح بدم یادت بیفته!
    اي جاااااااان فداي گل پسر فضول خودم بشم...
    چيكاركنم خب مادرجان..وقتي دوتا وروجك دارن از سرو كولت بالا ميرن و بايد همه كارهاي سفر و بستن بار و ساك و چمدون و بقيه كارها رو انجام بدي و از اون طرف هم بايد حواست باشه كه به موقع آژانس بگيري كه به ايستگاه قطار برسي...كوچك كوچكش اينه كه گوشيت رو جا بذاري [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا