*نيروانا*
پسندها
1,020

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک

    دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست

    به هوای سر کویش، پر و بالی بزنم
    خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
    چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
    جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
    کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
    ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
    آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
    ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
    در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
    محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
    چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
    جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
    اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
    آن شد که بار منت ملاح بردمی
    گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
    ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
    احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
    ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
    می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
    حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
    با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است
    .:. دعاى روز بيست و چهارم ماه مبارك رمضان: اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين. _ خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان:gol:
    مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
    یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
    گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
    گفت با این همه از سابقه نومید مشو
    گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
    از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
    تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
    تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
    گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
    دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
    چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
    بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
    آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
    خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
    آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
    حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
    ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
    گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
    خلق را بیدار باید بود از آب چشم من
    وین عجب کان وقت می‌گریم که کس بیدار نیست
    نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد
    قصه دل می‌نویسد حاجت گفتار نیست
    بی‌دلان را عیب کردم لاجرم بی‌دل شدم
    آن گنه را این عقوبت همچنان بسیار نیست
    ای نسیم صبح اگر باز اتفاقی افتدت
    آفرین گویی بر آن حضرت که ما را بار نیست
    بارها روی از پریشانی به دیوار آورم
    ور غم دل با کسی گویم به از دیوار نیست
    ما زبان اندرکشیدیم از حدیث خلق و روی
    گر حدیثی هست با یارست و با اغیار نیست
    قادری بر هر چه می‌خواهی مگر آزار من
    زان که گر شمشیر بر فرقم نهی آزار نیست
    احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش
    حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست
    سرو را مانی ولیکن سرو را رفتار نه
    ماه را مانی ولیکن ماه را گفتار نیست
    گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن
    بدر بی نقصان و زر بی عیب و گل بی خار نیست
    لوحش الله از قد و بالای آن سرو سهی
    زان که همتایش به زیر گنبد دوار نیست
    دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
    من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
    مسابقه هفتگی شیت بندی تالار معماری

    شروع مرحله اول

    موضوع شماره 1:Regium Waterfront in Reggio Calabria, Italy by Zaha Hadid Architects
    .
    .
    .
    موفق باشید:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا