من عاشق جان بازم،از عشق نپرهیزم
من مست سراندازم،از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی؟
ازعشق به پرهیزم،پس باچه درآمیزم؟
پروانه دمسازم،میسوزم و میسازم
ازبیخودی و مستی،می افتم ومیخزم
گرسرطلبی،من سر،در پای تو اندازم
ور زرطلبی،من زر،اندرقدمت ریزم.
