اره من اشتباه متوجه شدم ببخشید
-
نه من نگفتم بخاطر تو گفتم چون تو گفتي...خانوم آبجي...
چی بگم
دکتر گفته نباید حرف بزنه تا تارهای صوتیش اسیب نبینن ولی مامانم حرف میزنه
نمیدونم چ جوری بهش بگم ک حرف نزنه چون براش خطر داره
خواهش میکنم
من خودم وقتی میخوام برم جایی حتما باید از زیر قرآن رد شم و مامانم یا اجیم پشت سرم آب میریزن
وقتی اینکارو نمیکنم احساس خوبی ندارم
افرین اقای مهندس حتما اینکارو بکنید ن ب خاطر من بلکه فقط ب خاطر خودت ک خدای مهربون از همه بدی ها حفظت کنه.
راستي آبجي حال مامانت بهتر ايشالا...
تشكر ممنون...حتما ... والا رسم ما اينطوري نيست يا آب ميريزن دنبالت و يا برامون دعا ميكنن...ولي چون آجي ميگه حتما اينكارو ميكنيم...
ایشااله ک خدا کمکت کنه و موفق باشی
هر وقت خواستی بری ب مامانت بگو از زیر قرآن ردت کنه هر چن فک کنم خودش این کارو میکنه.
چ كار كنم آبجي جون فردا بايد مدارك لازم ثبتنامو آماده كنم واسه شنبه...
بی خیال
چ کار میکنی؟
متوجه نشدم آبجي جون لطفا تفصيرش كنيد اگه ممكنه..
از قدیم گفتن حرف بچه صلواته
پس من چرا باید ناراحت بشم؟؟؟؟
نخير خانوم آبجي داري ناراحت ميشي...
من؟؟؟
ناراحت بشم؟؟؟
زهی خیال باطل آقای مهندس
افتاد آبجي آلان دالي نالاحت ميشي كه...
خو دیفونه من برم بخوابم
گفتم ب من نگو ابجی....
افتاد؟؟
باشه اشكالي نداله آبجي جون...
اخه داشتم ی سری پیام خصوصی رو ک برام اومده بود جواب میدادم
خو نگو....
خو چ كار كنم آبجي چرا ديل جواب آبجي جون؟
باز ک گفتی ابجی
ممنون آبجي جون...
اولا قبول باشه
دوما مگه نگفتم ب من نگو اجی
خب آبجي جون آلان آماده ي آماده م...شروع كن...
قبول باشه
التماس دعا
ب سلامت
اي واااي ...پس اول برم چند ركعت نماز بخونم كه يه كم صبر ذخيره كنم...
چرا امشب ادامه سریال پخش میشه
نه بابا...امشب كه از حرفاي ديشب خبري نيس نه؟؟؟؟
خبر ک سلامتی
ممنونم از لطفت
شرمنده ام کردی
تو چ خبر؟
از دیشب تا حالا ک پرواز نکردی؟
نه بابا خخخخ...خخخخخ...من كه گفتم قابل شما رو نداشت...چ خبر؟؟؟
سلام
حالت خوبه؟
سلاااااام -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...