اندوه سرد وماتمزایمان پایان یافت
حیات دیگر بار شور عشق یافت
چشمانت را آرام بر هم نه
گوش بسپار به نوای عاشقانه نسیم
با چشم دل بنگر
رقص آتش
سماع گلبرگ های اقاقی
تبسم خورشید
لالایی باران...
اینان همه
شکوه بر دمیدن صبح دیگر را نوید می دهند و
چه نیکوست همچوم نیاکانمان
ستایش کنیم ایزدی را که دیگر بار حیاتمان می بخشد
و
پای کوبیم در جشن طبیعت
فصل دوباره بودن مبارک
ستیا ایزدی پارسا
حیات دیگر بار شور عشق یافت
چشمانت را آرام بر هم نه
گوش بسپار به نوای عاشقانه نسیم
با چشم دل بنگر
رقص آتش
سماع گلبرگ های اقاقی
تبسم خورشید
لالایی باران...
اینان همه
شکوه بر دمیدن صبح دیگر را نوید می دهند و
چه نیکوست همچوم نیاکانمان
ستایش کنیم ایزدی را که دیگر بار حیاتمان می بخشد
و
پای کوبیم در جشن طبیعت
فصل دوباره بودن مبارک
ستیا ایزدی پارسا