خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر
آسمان بی هدف بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه بیدهای سر به زیر
ای نظاره ی شگفت ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر ای هنوز بی نظیر !
ای مسافر غریب در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر !
از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر !
این تویی در آن طرف پشت میله ها رها
این منم در این طرف پشت میله ها اسیر
دست خسته ی مرا مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر خسته ام از این کویر
81/6/6