من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد
من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد
پیامبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد...
بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته
بزن تار و بزن تار
بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار
بزن تار و بزن تار
برای کوچه غمگینم
برای خونه غمگینم
برای تو
برای من
برای هر کی مثل ما داره می خونه غمگینم
بزن تار ای همیشه با من و از من قدیمی تر
واسه اون که تو کار عاشقی می مونه غمگینم........................
من تفنگی شده ام رو به نبودن هایت
رو به یک پنجره در جمعیت تنهایت
فکر کردم که خودم را به تو نزدیک کنم نزدیک کنم
بی هوا بین ابروی تو شلیک کنم شلیک کنم
خنده های تو مرا باز از این فاصله کشت
قهر نه دوری تو قلب مرا بی گله کشت
موج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
حسم از سردی این بی خبری فرق نکرد
از...
تو آه منی اشتباه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم
تو همسفر نیمه راه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم؟!
پناه منی تکیه گاه منی؛ که زمزمه ات مانده در گوشم
گناه منی بی گناه منی! که بار غمت مانده بر دوشم....
صدای توام پا به پای توام؛ تو میبری ام رو به خاموشی
غریبه ترین آشنای توام؛ که میکشدم این فراموشی…...
اي ايران مرزت چه ها كشيد
چه خون ها در دامنت چكيد
دور از تو شد مهر مردمان
كي برپا ماني در اين جهان
اي ... دشمن تو آشنا و در همين سراست
در كمين عشق و حس و جان و خون ماست
بر حال خويش انديشه كن
راهي نوين را پيشه كن
در راه نو آزادگي را مبر از ميان
ويرانه كن ريشه بربران
آزادي بهتر ز گوهر است
كي در تو...
من و تو و زمین حضور اتفاقی
خطوط خالی از خمیم و بی تلاقی
پر از شنیدنی ترین ترانه هاییم
ببین اسیر این سکوت بد صداییم
می آمیزم با چشمانت از تو در تو بی تو هر حادثه را
می جوشاند در من شعری گاهی یادت در فاصله ها
نگاه بی تفاوتم صدای سردم
من از سراب آسمونت توبه کردم
آهای خزون داغ باغ بی بهاری
شبیه...