پشت هر کوه بلند،
سبزه زاری است پر از یاد خدا،
و در آن باغ کسی می خواند که خدا هست، دگر غصه چرا؟
آرزو دارم، خورشید رهایت نکند، غم صدایت نکند، ظلمت شام سیاهت نکند
و تو را از دل آن کس که دلت در تن اوست، حضرت دوست جدایت نکند....
سبزه زاری است پر از یاد خدا،
و در آن باغ کسی می خواند که خدا هست، دگر غصه چرا؟
آرزو دارم، خورشید رهایت نکند، غم صدایت نکند، ظلمت شام سیاهت نکند
و تو را از دل آن کس که دلت در تن اوست، حضرت دوست جدایت نکند....