سلام کاکای با صفای خودم،
ببخشید برادر جان، یه دو هفته ای رفته بودم تو وضعیت اضطراری! راستش بعد از دو ماه درس خوندن رفتم کنکور 2 سال رو زدم به خیال اینکه، ایول ترکوندی دیگه.همه رو بالا میزنی! بعد دیدم که پرتم از ماجرا و تا بیام برسم شده سال دیگه.خلاصه، قصه هفت من کاغذه! نشستیم به شخم زدن.تا الان که یه خرده جمع و جور شده.
الان هم که اینجام، قاچاقیه.داشتم میترکیدم از دل تنگی.اومدم یه سلامی به دوستای با صفا عرض کنم و یه بار دیگه برم سراغ خیش و گاو آهن برا شخم زدن.
"راستی، شانس آوردی اون پیامه رو خودت پاک کردی! نبینم ول کنی بری ها! اونوقت آدم به شوق کی پاشه بیاد باشگاه اگه آدمای با صفاش برن؟"
علی یارت!
یا علی