فانوس تنهایی
پسندها
8,914

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    خوبی؟
    میگم مهندس جریان این ختم قرانه چیه؟ چه جوریه؟ من نفهمیدم!!
    سلام دوستم. :gol:
    دلت میخواد بیشتر خودتو بشناسی؟
    پس به این تاپیک منم سری بزن. خوشحالم میکنی
    تست شخصیت ! خودتان را... ;)


    وقت من کم است ...

    اگر انسانم

    و از من انتظار کشف رازهای نهان می رود !

    اگر انسانم

    و زیستنم در رسیدن به کمالم نهفته است ...

    وقت من کم است ...

    برای دیدن و شنیدن و اندوختن !

    اگر قرار بر، پرستیدن خدایی ست

    که به ایمانش رسیده باشم ...!


    آنا


    در آستانه تو

    روسپيان مادران فردايند ...

    و مورچگان کاشفان حقيقي قاره هاي فردا !

    در شهريوری ترين نگاهت

    دوزخ معناي کوچک لبخند را زمزمه مي کند ...

    در درگاه تو

    من از کدام اهريمن سخن مي گويم

    هنگامي که کلامت همه عشق است ...

    تا پايان سرودی نمانده است ...

    خدا مي آيد ...

    همين ...!
    رئيس جمهور
    از برخي شهرهاي ميهن بازديد كرد
    و هنگام ديدار از محله ما فرمود:
    «شكايتهاتان را صادقانه و آشكارا باز گوييد
    و از هيچ كس نترسيد،
    كه زمانه هراس گذشته است!»

    دوست من ـ حسن ـ گفت:
    «عالي جناب!
    گندم و شير چه شد؟
    تامين مسكن چه شد؟
    شغل فراوان چه شد؟
    و چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي‌بخشد؟
    عالي جناب!
    از اين همه
    هرگز، هيچ نديدم!»

    رئيس جمهور
    اندوه‌گنانه گفت:
    «خدا مرا بسوزاند؟
    آيا همه اينها در سرزمين من بوده است؟
    فرزندم!
    سپاسگزارم كه مرا صادقانه آگاه كردي،
    به زودي نتيجه نيكو خواهي ديد».

    سالي گذشت،
    دوباره رئيس را ديديم،
    فرمود :
    «شكايت‌هاتان را صادقانه و آشكارا باز گوئيد
    و از هيچ كس نترسيد،
    كه زمانه ديگري است!»

    هيچ كس شكايتي نكرد،
    من برخاستم و فرياد زدم:
    شير و گندم چه شد؟
    تامين مسكن چه شد؟
    شغل فراوان چه شد؟
    چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي‌بخشد؟
    با عرض پوزش، عالي جناب!
    دوستِ من ـ حسن ـ چه شد؟».
    شاعر: احمد مطر
    داداشي من و اين اقاي بزرگ و مهربوني كه زير پيغام من پيغامش درج شده تصميم داريم تو رمضون قران رو بخونيم و چه بسا تمومش كنيم..
    با ما همراه ميشي؟!
    راستي ديدم زحمت بازگشايي تاپيكي مخصوص اينكار توي تالار مربوطه كشيدي ..
    خواستي شروع كني نيم نگاهي هم به ما داشته باش و خبري بده كه با كله بيايم..
    سلام
    خوشحال می شم سر بزنی و نظرت رو بذاری:gol:
    مسابقه بهترین آواتار سری4
    آخی!!!تنهایی نمیخواستم بگم ولی اون دفعه ی اول که داشتی میخندیدی توی خونه مون اون م وقع پرت شد رفت زیر مبل!!منم به روت نیاوردم که خجالت نکشی!!بعد هم اومدم خونه تون اون صحنه سازی رو کردم که فکر کنی داشتی سیب گاز میزدی اونجا جا مونده!!!ولی خب..هنوز اونقدرها پیر نشدی!!!فهمیدی!!
    تنهایی صدبار گفتم شدی نخند!!محکم خندیید دندون مصنوعیت افتاده توی حیاط ما!! [IMG]
    یک کمی؟ از دیپلم پریدی به دکترا!
    نوش جون، جای من حسابی خالی. بخور جای من هم!
    توضیح نمی خواد که، یه مقدار سوالت رو تغییر بده، مثلاً بهای رسیدن و برای رسیدن بهانه ایست.
    گرچه، الان به نظرم توضیح بدی خوبه. سوالت سخته، مثلاً رسیدن به کجا و برای چه بهانه ای؟ خوب مسلماً هر سفر با سفر دیگه فرق می کنه.
    خوب، دستت درد نکنه. یه باره استادت رو ضمیمه وبلاگ میکردی دیگه. آخه مرد مومن، اون بیچاره ای که مثل من می خواد بیاد تو وبلاگت نظر بذاره از کجا باید این رو بفهمه؟ اگر سوال هات رو صریح بپرسی هم تعداد بیشتری جواب میگیری، هم جواب های بهتری. این طوری یا طرف نمی فهمه، جفنگ می نویسه یا بی خیال میشه، هیچی نمی نویسه.
    سلام، شب به خیر،
    باورت میشه، من از دیروز تا حالا دارم رو این جمله "بهای رسیدن، برای رسیدن، بهانه ای رسیدن است؟" فکر می کنم ولی نمی فهمم یعنی چه؟
    خداییش سید جون، تازگیها عضو انجمن شاعرانی، دلشیفتگانی چیزی نشدی؟
    درود مجدد...تازه با این سایت اشنا شدم و با امکاناتش اشنا نیستم..تجربه اندکی در اکتشاف معادن کوچک دارم میخوام به اشتراک بذارم..خوشحال میشم این ایده رو با دوستانتون به مشاوره بذارین و هسته اولیه اش را با هم بریزیم
    سلام...میخوام فارغ التحصیلان معدن و زمین شناسی رو واسه ایجاد گروه اکتشاف عملی معادن کوچک در همه ایران راه اندازی کنم..خوشحال میشم کمکم کنید
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا