سرمد حیدری
پسندها
9,230

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سرمد جان، دانلودش کردم چیز توپیه، فعلا نذارش توی باشگاه...خبرت می کنم.
    نظر سنجي: بهترين آواتار را چه كسي دارد؟
    به من رای دهید
    بعد از ماه های بلند زمستانی،
    نخستین بنفشه را می بینی!

    سنگی به شکل قلب میابی،
    درگذری!
    درشبی روشن از ستارگان،
    آوای بلبلی را میشنوی!

    با هشیاری ات در مقابل زندگی
    هرروزرا
    هرروزرا
    افسون می کنی!

    باجادوی عشق... [IMG]
    ما چاکریم

    میگم داری مسابقه دو 100 متر میبینی که چشاتو حرکت میدی؟:دی
    ارزو بر جوانان عیب نیست.
    این نصیحتت عجیب مارو گرفت بابا بزرگ
    میخوای مثل کشاورزا سیستم بارانی کار کنیم همه بپرن رو هوا آب بخورن.....:دی
    بگو بیاد خودم عملش کنم چشاش میکروبارو هم ببینه
    من دارم روی یه پروژهی آبر سانی به روستا ها کار میکنم.میخوان آب چشمه یا قنات رو به خونه ی روستا انتقال بدن.بایستی از رسوبو اینا جلوگیری بشه.این پروژش باید در حد اجرایی باشه البته فعلا تازه شروع کردیم.دنبال مطلبیم.
    همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او , و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او .
    ما بیشتر.....میگم سرمد اگه اشتباه نکنم تو داشتی رو یه پروژه ی آب و فاضلاب کار میکردی آره؟
    اخه تا مطمئن نشم که نمی تونم بذارمش، بعدش این یوزر ممکنه باطل بشه می خوام یکیمون حداقل یه نسخش رو داشته باشه برای من که میزنه حتما باید اکانت داشته باشی..شاید جوجو داشته باشه اکانت.


    خدا را در آغوش کشیدم ...

    خدا زیاد هم بزرگ نیست

    خدا در آغوش من جا می شود ...

    شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است !

    خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه مست می شوم ...

    خدا یک بار به من گفت:

    تو گناهکار مهربانی هستی !

    و من خوب می دانم که گناهان من چقدر غیر قابل بخششند ...

    و به یاد می آورم که او خداست و می بخشد ...!


    دنیای ما چون بازیِ تاب است
    وقتی به اوج میرسیم یادمان میرود که چگونه رسیدیم
    دلمان تنگ میشود
    بر میگردیم
    تا او را ببینیم
    اما دریغ وقتی دیدیمش
    دلمان برای اوج تنگ میشود
    عجب دنیایی است
    همه اش دلتنگی است


    دوست دارم کسی پیدا شود برایم حرف های خوب بزند ...

    قصه های خوب بگوید ...

    دوست دارم دست هایش بوی خدا بدهد ...

    خنده اش مرا یاد زندگی بیندازد !

    زندگی اش مرا یاد چیزهای خوب بیندازد ...

    یاد بچگی ام بیفتم ...

    دوست دارم بچگی ام را بغل کنم ...

    .

    .

    .

    دوست دارم کسی پیدا شود برایم قصه های خوب بگوید ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا