حالا من و تنگ غروب و جاده
خاطره هایی که تو دست باده
میرم که با تنهایی تنها باشم
دیگه می خوام از خودمم جداشم
غرور من پیش تو کم اورده
بسشه هرچی زخم و طعنه خورده
میرم ولی بدون که بد میکنی
عشقمو ناشنیده رد میکنی
حالا میری که میدونی خرابم
همه ش دارم فکر میکنم تو خوابم
میرم ولی پیش تو جامی مونم
می خوام هنوز از عشق تو بخونم
بارون میشم تا بغضمو ببارم
جاده ای نیست پارو خودم میذارم
سنگ غرورتو نزن به شیشه م
باشه دیگه مزاحمت نمیشم