چرا چـشـمـای من خیسه؟
چرا عـکـساتـو می*بـوسم؟
مـثـه بـاغی که خشکـیـده
دارم از ریـشـه می*پـوسم
مـثـه دیـوونــه*هـا گـیجــم
همش بـیـهـوده می*خـنـدم
دو تـا عـاشـق که می*بینم
سـریع چـشـمـامو می*بندم
خـودم داغـــم نمی*فـهـمـم
زمان راحـت جـلـو می*ره
می*خوام چـیـزی بگـم اما
گـلــومُ بـغــض می*گـیـره
یعنی دیــوونـگــی ایـنــه؟
یعنی من دیگـه دیوونه َم؟
چـرا هـر روز سـاعت*ها
به عکست خیره می*مونم؟
می*خوام دیـوونه بـاشم تا
بـه ایـن دنـیـا بـفـهـمـونم
مـیـون ایـن هـمـه عـاقـل
فقط من گیج و دیوونـه َم
تـوُ ایـن روزای دلـتنگی
دارم هـر لحظه می*بـارم
آخه دیوونگی چاره ست
واسه دردی که من دارم
جــواب ایـن چـراهــا رو
تـویی که خوب می*دونی
نمی*تــونــم ازت رد شــم
تـویی که خـوب می*تونی