هــر زمان که بخواهی ...
از کنارت خـواهم رفت !
تا بفهمـــی
چه باشم ، چه نباشم ...
عــاشقم !
هــرکجا باشم در قلبم خواهی ماند ...
و به عشق تــو ،
با یاد تـــو ،
با عــکس های تو ،
با مهـــری که از " تــــو " در دلم جا مانده ...
زنده خـــواهم ماند .
تا زمـــانی که نفس می کشی
نفس می کشم به عشـق نفس هایت !
که هــر نفس آرامش من است ؛
هر نفس
امـــیدی برای زندگی عاشقانه ی من است !
وقتی نیستی ...
گـــرچه سخت است سر کردن با اشک هایــی که می ریزد از چشمانم ...
امــا
این عشق ِ توست
که به من شوق اشک ریختن را ،
شــوق دلتنگی و انتظار را مـــی دهد .
این عشق توست که به من فـــرصتی دوباره می دهد .
می ترسم
مــی ترسم
مـــــی ترسم !
یک سوال در دلـــم مانده
که مـــی ترسم از تـــو بپــرسم ...
مــی خواستم
بپــــرسم
که ...
عـــزیزم !
هــــنوز مــــرا دوست داری ؟؟