(رها)
پسندها
1,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • عشـــــــــق بـــــي پــايــان

    پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
    پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشيم جائی از بدنت آسیب ديدگي يا شکستگی نداشته باشه "
    پیرمرد غمگین شد، گفت خيلي عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
    پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
    او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد كافي دير شده نمی خواهم تاخير من بيشتر شود !
    يكي از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
    پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
    پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
    پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !
    با سلام...
    گروه هنری نقشینه نقدیم می کند:



    فصلنامه هنری نقشــــینه - ویژه نامه موسیقی | سال دوم - بهار 1393-شماره 3

    با ما همراه باشید....:gol:
    الهی.....
    با خاطری خسته از اغیار و به فضل تو امیدوار
    دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام
    بدهی کریمی، ندهی حکیمی، بخوانی شاکرم، برانی صابرم
    الهی.....
    احوالم چنان است که می دانی
    و اعمالم چنین است که می بینی
    نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز
    الهی.....
    بهترین هارا در این ساعات عمر برای دوستانم که از بهترین ها هستند مقدر بفرما



    •۩❖۩•ضیافت ملکوت •۩❖۩•.اطلاع رسانی تاپیک های ماه مبارک رمضان

    لینک اشتراک •۩❖۩•ضیافت ملکوت •۩❖۩•.اطلاع رسانی تاپیک های ماه مبارک رمضان
    پروانه‌ها در پیله دنیا را نمی‌فهمند
    تقویم‌ها روز مبادا را نمی‌فهمند


    دریا برای مردم صحرانشین دریاست
    ساحل‌نشینان قدر دریا را نمی‌فهمند


    مثل همه، ما هم خیال زندگی داریم
    اما نمی‌دانم چرا ما را نمی‌فهمند


    هر روز سیبی در مسیر آب می‌آید
    دیگر نیا این شهر معنا را نمی‌فهمند


    این مردمان مانند اهل کوفه می‌مانند
    اندازه یک چاه مولا را نمی‌فهمند


    اینجا سه سال پیش دستِ دارمان دادند
    این قوم، درد اینجاست؛ اینجا را نمی‌فهمند


    فرسنگ‌ها از قیل و قال عاشقی دورند
    هند و سمرقند و بخارا را نمی‌فهمند


    چاقو به‌دست مردم هشیار افتاده
    دیدار یوسف با زلیخا را نمی‌فهمند


    از روز اول با تو در پرواز دانستم
    پروانه‌ها در پیله دنیا را نمی‌فهمند
    گیــانه دڵــه‌ی ســه‌رگه‌ردانــم بێ لانه‌یه زۆر نــامــۆیه
    چــه‌ند دوور بڕۆم هێلانه‌ی من ته‌نیا دڵی ناسکی تۆیه
    هێنه‌ده‌هــۆگرتــم ڕوحـی مــاندووم هـــه‌ر تۆی ئه‌وێ
    ساتـێ بێ تۆ ئۆقره ناگرم ئـه‌و دڵـه‌ی شێتم ناسره‌وێ
    تـــۆ بــــۆ مـــن بــووی بـــه وه‌رزی ژیــان له‌م دنیــایه
    بوویته ئـاوێنه‌ی هه‌سته‌کان ، ئـــه‌وئاواته‌ی لــه دڵمایه
    یک…
    یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛
    یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛
    یک دست میتواند یاریگر یک انسان باشد؛
    یک واژه میتواند بیانگر هدف باشد؛
    یک شمع میتواند پایان تاریکی باشد؛
    یک خنده میتواند فاتح دلتنگی باشد؛
    امید میتواند رافع روحتان باشد؛
    یک زندگی میتواند خالق تفاوت باشد؛


    امروز آن “یک” باشیم…!!
    آدمها می آیند و با لجاجت می گویند :
    بی احساس نباش
    با تمام وجود عاشقت می کنند و می روند ..
    وقت رفتن می گویند :
    احساساتی نشو ..
    کمی منطقی باش ...!



    { قیصر امین پور }
    سلام بزرگوارید
    این بچه گوچمولو خیلی باحال بود خیلییییییییی ممنونم
    کلی کیف کردم دیدمش:child:
    با قلم مي‌گويم: اي همزاد، اي همراه،اي هم سرنوشت

    هر دومان حيران بازي‌هاي دوران‌هاي زشت...

    شعرهايم را نوشتي ,دست‌خوش

    اشك‌هايم را كجا خواهي نوشت.....
    .
    .
    .
    هميشه سخت ها را مي خواهيم؛
    پر رنگها را مي بينيم؛
    و صداهاي بلند را مي شنويم...
    غافل از اينکه خوب ها آسان مي آيند؛
    بي رنگ مي مانند؛
    وبي صدا مي روند...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا