(رها)

(رها)

کاربر ممتاز
کاربر بیش فعال از همین جا
عضویت
ارسال ها
620
پسندها
1,761
امتیاز
94

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • (رها)
    تا زنده‌ای در برابر کسی
    که به خودت علاقمندش کردی
    مسئولی
    مسئولی در برابر اشک‌هاش
    در برابر غم‌هاش، در برابر تنهاییش
    اگر روزی فراموشش کردی
    دنیا به یادت خواهد آورد!

    #دوسنت_اگزوپری
    ***##***


    امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت آرام روان گشت دلت سوی خدایت رفتی به در خانه ی آن قاضی حاجات یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت . . :redface:
    ***##***
    سلام به دوست خوبم که آنقده مهربونه:gol:
    ببخشید......راستش توی پیج خودم میذارم که فقط واسه خودم باشه و کسی نبینه غمگین شه ، یادم میره که هنوز دوستانی دارم که بهم سر بزنن و ممکنه غمگین بشن:(شرمنده
    ***##***
    دِلــتــَــنـــگـَــتـــــــ کـِــه میـــشوَم
    ســـــکوتـــــــ میــکنـــَـــم ...
    گــوشــه ای کنــــج میکنــَــــم
    تِکیــــــهِ بــَـــر دیـــــوارِ سَـــــرد ...
    نـِـــگاهـَــم قفــــل میشــــــوَد
    امـــــــا نِمــی دانـَــــم بـــه کجـــــــــــا ...
    صـِــدای آهنــــگـــ را میــشنــَــوَم
    امــــــا نمی فهــمـَـمــــــ ...
    میــــخنـــدَم ...
    امــــــا نـَـه بـِــه حال و روزم
    بـِــه خــاطراتــِــ شیــــرینـــِـمان ...
    دِلتَنــــــگم ..



    ممنون دوست خوبم:gol::gol:
    (رها)
    چمدانت را می‌بندی و می‌روی
    ترکم می‌کنی
    نمی‌دانی که با رفتنت
    مرا هم با خود می‌بری

    می‌دانم و خوب می‌دانم
    تو نیز خودت را در خانه‌ی من
    جا گذاشته‌ای

    نه تو رفته‌ای
    نه من مانده‌ام
    ما هنوز با همیم

    #علیرضا_ضرغامی
    (رها)
    وقتی که زندگی من
    هیچ چیز نبود
    هیچ چیز به جز
    تیک تاک ساعت دیواری
    دریافتم باید، باید، باید
    دیوانه‌وار دوست بدارم
    کسی را که مثل هیچ‌کس نیست!

    #فروغ_فرخزاد
    (رها)
    دلم گرفته است
    و فقط عادت کرده‌ام
    چند خط کوتاه بمیرم...

    #امیر_محمد_مصطفی_زاره
    رجایی اشکان
    ســ ـلـامـتـے مــجازی هــایـی
    ڪه بــیشــتر از واقــعــے بهــشوڹ
    نـــزډیـڪ شــدیـ ـم...
    رجایی اشکان
    گاه دلـــــــم ميگيرد ازصداقتـــــم كه هيچكس لايــــــق آن نيست.....
    گاه دلــــــــم تنگ ميشودبراي وعــــده هايي كه ميدانستم نيست اما براي
    دلخوشيم كافــــي بود....
    گاه دلــــــــم ميگيرد از سادگـــــي هايم....
    گاه دلـــــــم ميسوزد براي وفـــــــاداري هايم...
    گاه دلـــــم ميسوزد براي اشكهايم..... گاه دلـــــــم ميگيرد از
    روزگــــــــــاري كه درآنم....
    اين نبـــــــــــــــود آنچه درانتظارش بــــــــــــــــودم:(
    رجایی اشکان
    چه مي‌شود کرد
    دنيا همين خرابه بود
    که به ما دادند
    و ما به دست‌ خود خراب‌ترش کرديم
    با هم نساختيم
    هر يک خانه‌اي بنا کرديم
    با ديوارها و دري
    که پشت‌شان پنهان شديم
    و هرگاه دلتنگ مي‌شديم
    در را باز مي‌کرديم
    به اميدِ ديدار
    با ديوارِ روبه‌رو

    شهاب_مقربين
    رجایی اشکان
    بالشم را که می تکانم
    گرد و خاک گریه
    بلند می شود؛
    گوش بالش هم
    از شنیدن گریه های من پر است؛
    رها کرده اند مرا همہ ای که هیج کسم نبودند هرگز..
    ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ!
    ﺩﻟــــــﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺒﺎﺭﻡ، ﮐﺴﯽ ﻧﭙﺮﺳﺪ ﭼﺮﺍ؟ ﺗﻮﭼﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ!
    ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺍﺩﺍﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻡ،
    ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ
    ﺍﻣـــــــــــــــــــــــــــﺎ!
    ﺑﺴﺎﻁ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ!
    ﺑﯽ ﺍﻧﺼـــــــــــــــــﺎﻑ،
    ﭼﺎﻧﻪ ﻧﺰﻥ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ
    ﻋـــــــﻤﺮﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ...!
    رجایی اشکان
    عشق هاي از دست رفته
    آوازهايي غم انگيزند
    دهان ها را تلخ مى كنند
    و تلخ مى كنند جهان را
    و جهان
    به باغ ليمو مى ماند
    بعد از اين خواب هاي پاره شده.
    رسول_يونان
    ***##***

    [IMG]

    تــــو مـــاه را . . . بیشتــر از همــه دوسـت داشتــی . . . و حـالـا مــاه هــر شــــب . . . تـــو را بــه یــاد مـن مـی آورد . . . مـی خـواهـم فـراموشــت کنــم . . . امـــا ایــن مـــاه . . . بــا هیــچ دستمـالــی . . . از پنجـره هـا پـاکـــ نمـی شـــود . . .
    بهار00
    قصه عشقت را ...
    به بیگانگان نگو
    چرا که این کلاغهای غریب
    بر کلاه حصیری مترسک نیز
    آشیانه می سازند...i
    ***##***
    عجیب نیست که دستهایت هجوم عمیق آرامشند هنوز عجیب نیست که همیشه با آن چشم های آشنا مرا می بری به روشنی به زندگی به همهمه ی گنجشک ها به نرگس و پامچال، به بهار و تمام اینها را فقط من می فهمم منی که می دانم نفس کشیدن در حریم امنِ آغوشی قدیمی چگونه ترتیب فصل ها را به هم می ریزد!
    "نیلوفر حسینی خواه"
    رجایی اشکان
    ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﻨﺪ ،ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﺷﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ،ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻬﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ،ﻧﻪ ﺟﻨﺴﯿﺘﺸﺎﻥ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪﺷﺎﻥ ، ﻧﻪ ﺳﻨﺸﺎﻥ ، ﻧﻪ ﺗﺤﺼﯿﻼﺗﺸﺎﻥ !ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍﺣﺘﻨﺪ ، ﺻﺎﻑ ﻭ ﺭﻭﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺗﻮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ، ﯾﮏ ﺗﻮﻗﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﭘﻬﻨﺎﯼﯾﮏ ﻋﻤﺮﺕ ، ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ..
    ﻭ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﺒﯿﻨﯽ ﺷﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﯾﮑﺠﻮﺭﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ.
    (رها)
    روز و شب پیش همه
    روی لبم لبخند است
    تا حواس احدی
    جمع به بغضم نشود

    #نفیسه_سادات_موسوی
    (رها)
    ویران شده‌ام
    در ویرانه‌های خانه‌ای
    که قبل از رفتن تو
    ویران نبود!

    #محمد_قدیم
    ***##***
    دلم قدم زدن می خواهد
    با یک چتر زیر باران تو هزار بار بگویی
    دوستت دارم
    و من صدای باران را بهانه کنم
    و بگویم ؛نشنیدم چی گفتی؟!!!
    (رها)
    سال‌ها گذشت
    ما به هم نرسیدیم
    جای تو اما، زنی همراه من است
    به تو شباهتی ندارد
    از تو بهتر نیست
    حتی زیباتر ...

    تنها بخاطر لجاجتم
    کار به اینجا رسید
    اما، وقتی موهایش را باز می‌کند
    بی‌اختیار، مثل همیشه
    تو را صدا می‌زنم
    و او می‌خندد
    با اشتیاق می‌پرسد:
    رابطه‌ی بین موهایش و دخترمان چیست؟!
    و من هر بار می‌میرم

    #پیمان_شمس
    رجایی اشکان
    هزار بار که بخواهی و نشود
    رها می کنی و میگویی به درک!
    هزار بار هم که بگویی به درک
    رها کردن به دل است نه زبان، طفلک!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا