رجایی اشکان
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
وای اره واقعا....همش شعار میدیم که فقط صداقت اما آخرش.....
سلام ...ممنون عکس های خوبی بودن با مضمون های عالی ببخشید نمی تونم عکس بذارم
یــــــادت باشه[IMG]
گاهی باید
یه نقطه بزاری
باز شروع کنی
باز بخندی
باز بجنگی
باز بیفتی
و محکمتر پاشی
گاهی باید یه لبخندِ خوشگل به خدا بزنی و بگی:
مرسی که یادم دادی
”من تو سفره کوچک دلم خدایی دارم به اندازه تمام قشنگی ها”
[IMG]
[IMG]
آقا اشکان ممنون بابت عکس و جملات زیباتون....راستی پستاتون هم خیلی زیباست،بیشتر وقتا فقط واسه خوندن پست های زیبا شما میام باشگاه،ممنون...
به حرمت باران سکوت میکنم تا بدانی که به عظمت باران برایم عزیزی.....
سلام دوستم ممنونم به پای متن های زیبای شما نمیرسه
در روزگاری زندگی میکنیم کـه:
هَرزگی “مـُـــــد” اســت !
بی آبرویــی “کلاس” اســـت !
مَســـــتی و دود “تَفـــریــح” اســـت !
رابطه با نامحرم “روشــن فکــری” اســت !
گــُـرگ بــودن رَمـــز “مُوفقیت” اســـت !
بی فرهنگی “فرهنگ” است !
پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه “رشد ونبوغ” است !
رفتی!
اما ای کاش میماندی. . .
و حال و روز مرا در این روز
ها میدیدی!
میدیدی با تمام زجر دادن هایت؛بی محلی کردن هایت؛نامردی هایت؛دل شکستن هایت. . .
هنوز هم دیوانه وار عاشقت هستم!
هنوز هم حرف تو که میشود دست و دلم میلرزد. . .
زبانم بند می آید؛اشک در چشمانم حلقه میزند!
همه میگویند:رابطه شما از اول اشتباه بود
میگویند:طرف مقابلت اشتباهی بود. . .
ولی نمیدانند من هنوز هم مانند بت تو اشتباهی را میپرستم
پيام هاتون زيباست... با اجازه من خيلي شو كپي ميكنم
سلام.هستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر میکنم این بهترین و واقعی‌ترین توصیفی از واژه‌ی «دوست» است که تا کنون شنیده‌ام:
دوستان......
تو را دوست می‌دارند،
اما معشوق تو نیستند،
مراقب تو هستند؛
اما از اقوام تو نیستند.
آن‌ها آماده‌اند تا در درد تو شریک شوند؛
امااز بستگان خونی تو نیستند.
آن‌ها ..... دوستان هستند!
یک دوست واقعی ؛
همانند پدر سخت سرزنش ات می‌کند،
همانند مادر غم تو را می‌خورد،
مثل یک خواهر سر به سرت می‌گذارد،
مثل یک برادر ادای تو را در می‌آورد،
و آخر این‌که ، بیشتر از یک معشوق دوستت می‌دارد.
حقیقت این است ...
فرودگاهها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند!!!!!
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!!!!
به راستی چرا اینگونه ایم؟؟؟!!!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!!!
(حسین پناهی)
مواظب خودتون باشین من همیشه دعاگو هستم و نگران خبر بده
شبتون بخیر
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺪﺩ 10 ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻫﻤﻪ ﻋﺪﺩﺍﺭﻭ
ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ 0,1,2,3,4,5,6,7 9, ﺑﻪ ﺟﺰ
ﻋﺪﺩ 8 ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻋﺪﺩ 8 ﺍﺻﻦ ﺧﻮﺷﺶ ﻧﻤﯽ ﯾﻮﻣﺪ.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺐ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﻭ ﻋﺪﺩ 10 ﻣﯿﺎﺩ
ﺑﺒﯿﻨﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻢ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﭼﺸﻤﺶ
ﻣﯿﻮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻋﺪﺩ 8 ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺳﻂ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ
ﻣﯿﺮﻗﺼﻪ. ﻣﯿﺎﺩ ﻭﺳﻂ ﻭ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻮﻧﻪ ﺯﯾﺮ
ﮔﻮﺵ 8 ﻣﯿﮕﻪ ﮐﯽ ﺗﻮﺭﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ؟ﻣﮕﻪ ﻣﻦ
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﯿﺎﯼ؟ ﻋﺪﺩ 8 ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ
ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻋﺪﺩ
10 ﺭﻭ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﻣﻦ ﺻﻔﺮﻡ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ
ﺑﺴﺘﻢ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻤﺮﻡ ﻭﺍﺳﺘﻮﻥ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺮﻗﺼﻢ ......
"" ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ! ""
سلا حالت چطوره بهتری؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
