خدا ت را دوست دارد مگر ن؟
ت پاکی و مهربان
میشود لطفا ب او بگویی یک امشب مرا ببخشد
میخاهم یک بار هم ک شده یک رویای زیبا ببینم ن کابوس
میخواهم
میخواهم در رویایم خورشید شوم انوقت انقدر بتابم ک یخ دلت اب شود
میخواهم با خوشه های طلایی گندم با همه مزرعه های گندم برایت زیباترین پیرهن ها را ببافم
میدانی
دوس دارم نقشه همه بالهای شاپرکها را پیشکشت کنم
انوقت ت میشوی تندیس قشنگیهای این دنیا زیبا
گوش میدهی یا با ز خوابی زیبا؟
دنیای ما ادمها زشت است ن؟
هر ک را بخواهیم اسیر دوس داشتنمان میکنیم
حس من هم گناه است ن زیبا؟
قول میدهم روزی جوانه میزنی
مرا ببخش ب خاطر تمام ارزوهایم و ارزوهایت ک زیر برف زمستان ماند
مرا میبخشی عزیزترین؟