خواهش میکنم......نظر لطفتته قابل نداره
من میتونم اسم شما رو بدونم؟
من میتونم اسم شما رو بدونم؟
-
این که گفتید خوب بود حتی مطمین باشید کمک می کنه از این که تو این نقطه هستم جلوتر برم
من می خوام فقط از جبهه همین یه تیکه اول داستان باشه شاید هم یکم بیشتر
خیلی می خوام تو اون فلاش بک اونجا که پسر همه چی یادش می یاد بگذره 80 درصد داستان باشه .مثلا خانواده اش مخالف باشن .
شایدم ایده خودم به نتیجه نرسه به این که گفتید بیشتر فکر کنم چون تو این که گفتید موقیعت بیشتر هست
بعد شما هم اگر دوست داشتید قلم بزنید ببینیم چی میشه
بیا بشینیم گریه کنیم
سلام ، مرسی از درخواست دوستی ، امیدوارم دوست خوبی باشم
من می باشم
ژیگریه
اینم که میگید خیلی خوبه
اما میخوام خود قصه ی داستان تحول نشون بده یه دفعه ای برم سراغ تحول پسر میشه شعار
آخره فصله دیگه...
تیم خسته اس!!پول نیست
کمی؟خیلیییییییییییی!!!!
به قول دوستمون تا صبح هم بازی میکردن،گل بزن نبودیم!!
ادب کی هست؟
الان دنبال یه موقیعت هستم تو اون فلاش بک یعنی موقعی که پسر از هوش میره گذشته یادش می یاد شرو ع می کنه به گفتن همه ی اتفاقات مثل یه تصویر از جلوی چشمش میگذره
بیایم فکر کنیم در باره ی گذشته پسر اونجا دنبال یه سری اتفاقم که برسونش به جبهه که خواننده رو جلب کنه
اگر رو این فکر کنیم شاید خوب باشه
نویدکیا برا اونا رو زد،تو تلف شده دوم هم یکی به خودشون گل زدش........
همه جاش!
چرا دیگه تصمیم سر جاش هست
الان همین که گفتم به نظرتون چه جوریه؟
خبر اینکه یه ایده اومده تو ذهنم
درباره ی یه پدر و پسر یجورایی هم ربط داره به دفاع مقدس یه هفت هشت خط هم نوشتم ولی دارم روش فکر می کنم تا قصه و واختتامیه تو ذهنم شکل بگیره
تو صحنه اول پسر تیر خورده افتاده رو خاک پدرش هم بالا سرش هوا تاریک و اسمون پر از اتیش و رگباره گلوله
بعد داستان فلاش بک میخوره برمیگرده به گذشته
دعا کن بتونم
اگر هم میتونی کمکم کن
10 نفری حمله کردن و کلی موقعیت،اونا ضد حمله زدن،انقد اینا حمله کردن تا اونا گل به خودی زدن.........
اصلا یه وضییییییییییی
آواتار من نایسه
سلام بر دوست گلم...
یک یک مساوی شد،ما قهرمانیم
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/328366-%DA%A9%D9%84%D9%88%D9%BE-%D8%A2%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%86/page668
نح! آواتار خودم به این ناناسی!
سلام سلام
خووب خوبم خدارو شکر
شو ما چی طور هستید؟
آواتارت تو حلق بهرام
:-| ..
الان نه که ، الان ..نه اون الانااااا الان ..آرح
اها ویرایشش کردی ..
خو این ینی چی
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...