تنهایی درد ناک در انبوه جمعیت را و سکوت رنج آور در بحبوحه ی هیاهو را وبی کسی هراس آور در ازدحام همه کس را و اسارت در دیگران را و پنهان
شدن در خویشتن را و خفقان نگفتن ها را و عقده ی ننوشتن ها را و مجهول ماندن در پس پرده ی زشت آوازه ها وبیگانه ماندن در جمع شوم آشنایی ها
را و آتش پرگداز انتظارهای بی حاصل را که این همه چشمان هوشیار تو در من دید .............
شدن در خویشتن را و خفقان نگفتن ها را و عقده ی ننوشتن ها را و مجهول ماندن در پس پرده ی زشت آوازه ها وبیگانه ماندن در جمع شوم آشنایی ها
را و آتش پرگداز انتظارهای بی حاصل را که این همه چشمان هوشیار تو در من دید .............