بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • این روزها صدای ثانیه ثانیه فراموش شدنم را می فهمم.....
    گاهی گمان نمیکنی و می شود / گاهی نمی شود که نمی شود
    گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست / گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
    گاهی گدای گدایی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو میشود .
    تنها یک برگ مانده بود ...
    درخت گفت : منتظرت میمانم !
    برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
    بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود ...
    ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ!!!!

    ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،

    ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ

    ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ..

    ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ..

    ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ..........

    ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!

    ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ،

    ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ،

    ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!

    ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ .."ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"

    ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ.." ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ
    age manoo layyeghe doa too naajvahaye shabanat ba khoda doonesty
    behesh sefareshamoo 2 atishe bokon azizam
    hatman ghabool mikone
    migan ba zabany doa konid ke gonah nakardid ba an
    man hham ba zabane khodam gonahkaram ama ba zabane shoma gonahy nakardam pas ejabatesh tazmin shode ast
    .
    salam bahare golam .
    na farda shabe man pishvaz raftam
    azizam age delet shekast va haly khosh dashty ke motmaenam dary va pishe khoda azizy mano ham too najvahat doa kon golam.
    البته بحث خیلی عمیقه خانم بهار.منتها گفتید ساده بگم ،سادش به این شکله.
    حالا اینکه اینا چطور فکرشون به این موارد رسیده ،باید دیرین شناسی فهمشون رو بدونید.
    طبیعتا یکی از مسائلی که از بعد نیچه تا آخر فلسفه یعنی نگاه دریدا خیلی برجسته ست ،بی ارزش کردن مسئله استدلال و خرد گرائیه(اینجا ترجمه میکنن به عقل...غلطه)چون ابزار خرد و استدلال همین مفاهیم و کلماتن(البته یه رکنش)اینا هم که کلمه رو نابود کردن پس خرد و ریزن و رشنالیتی و ... بی ارزش میشه.

    نمود این فلسفه تو هنر خیلی برجستست.تو معماری هم همینطور.
    معماری مدرن رو اگه مد نظر قرار بدید ،یه معماری خرد گراست.زاویه ها همه گونیا.سقف ها تخت.دیوار ها صاف.تزئینات حداقل.بی توجهی به فرهنگ و یکسان سازی معماری در همه جای دنیا(سبک بین المللی) و...
    بر عکس تو معماری فولدینگ و دیکانستراکشن که سبک هایی از مکتب پست مدرن هستن ،این موارد نفی میشه.اینکه کار هاشون رو ذهن و خرد نمیتونه درک کنه به همین دلیله.
    وقتی میگیم فلان کلمه چه معنی ای میده ،سه تا جواب براش وجود داره:
    1-اینکه بریم اتیمولوژی کنیم و ببینیم اولین بار این مفهوم به چه منظوری و چه معنایی بوجود اومده.
    2-مراجعه کنیم به لغت نامه ها و دستور زبان.
    3-ببینیم مردم چه برداشتی دارن.

    دریدا میگه اصالت با سومیه.پس اگه یه کلمه رو هزار نفر برداشت متفاوتی ازش داشته باشن ،همش درسته از نظر پست مدرنیته.

    بعدا میاد شالوده تمام مفاهیم دوئالیستی و متضاد رو از بین میبره.
    خوب وبد....خدا و جهان....زن و مرد....شب و روز...ارزش و ضد ارزش و ....
    خوب میزنه که بد بمونه.خدا رو میزنه که عالم بمونه.مرد رو میزنه که زن بمونه و ...هر ارزشی به ضد ارزش تبدیل میشه و بالعکس.
    ژاک دریدا بررسی میکنه که خب این مفاهیمی (اونایی که میگم مصداق خارجی ندارن منظورمه)از کجا اومدن؟...همین یعنی اینکه آرخه این کلمات چیه.(آرخه خاستگاه هر گزاره ست) جواب دریدا بصورت خلاصه اینه که قصد و منظور و غرض اون شخصی که برای اولین بار این کلمه رو بکار برده آرخه اون مفهومه.بعد میگه که وقتی خود اون شخص حضور داره و از طریق گفتن منظور خودش رو بیالن میکنه،معنای مفهومی که اون شخص قصد و منظور خودش رو داره از طریق اون مفهوم ارائه میده ،وجود داره.یعنی معنای مفهومش به علت حضور خودش گوینده ،وجود داره.یعنی حرفش معنا داره و معناشو میتونه انتقال بده.
    ولی وقتی همین شخص منظورش رو مینویسه ،چون خودش حضور نداره،نشانه هاش معنادار نیست.پش یه جور تغییر فهم صورت میگیره برای خواننده ای که اون متن رو میخونه.
    بعد میگه این تغییر فهم همینجوری ادامه پیدا میکنه تا الان.نتیجه میگیره که یه جور نعویق معنا در مفاهیم بوجود اومده.
    سلامم.
    ممنون خوبم.
    آره همه ادای بی تفاوت بودن رو در میارن:):)
    چه کتابی رو خوندید؟
    برای درک دیکانستراکشن یا شالوده شکنی باید اهمیت کلمات و مفاهیم یا به قول اونا ،کانسپت رو بدونید.
    چون سوال پیش میاد که قراره شالوده چه چیزی شکسته بشه؟....جواب ....شالوده مفاهیم.

    هر مفهومی یا هر کلمه ای حقایق یا نا حقایقی رو تو عالم وجود در بر میگیره.مثلا وقتی شما میگید میز،میز یه واقعیتیه در بیرون.وقتی میگید خدا ،خدا یک حقیقت یا نا حقیقتیه در عالم وجود....این که میگم نا حقیقت به این دلیله که بعضی مفاهیم مصداقی ندارن در عالم خارج.
    اگه مفهومی عینیت داشته باشه در عالم خارج و یا به حس بیاد ،مشکلی نیست.
    داستان زمانیه که مفاهیمی وجود دارن که عینی نیستن.مثلا همین خدا.مثلا مفاهیمی که به ارزش های اخلاقی اشاره میکنن و خیلی از مفاهیم دیگه که دلات بر خوب و بد بودن دارن.


    اگر انسانها بدانند
    فرصت باهم بودنشان
    چقدر محدود است؛
    محبتشان نسبت به یکدیگر
    نامحدود می شود
    :gol::gol:

    این روزهایم به تظاهر میگذرد...
    تظاهر به بی تفاوتی
    تظاهر به بی خیالی
    به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست........اما...
    چه سخت می کاهد از جانم این" نمایش"
    سلام و ممنون:heart:

    ای سهــــرابـــــ ..!!؟
    چـــــه دلتـــــ خوش بــــــــود تــــو ...
    غم تــــــــــو گِل شدن آبــــــ بـــــود
    سفـــــره اتـــــــــ نــــــــان و ریـــحان و پنیـــــــــــر بـــــود آنـــــروز ...
    سهـــــــــــرابـــــــ ....
    چــــــه بگویــــم ز غــــــم این روزهــــــــــــا
    غم مـــــا گل شدن آبــــــ نیستــــــــ
    غـــــــــم ما میشکند حس درون
    غم ما میخشکــــــــد
    غـــــــــــم ما میمیرد
    غــــم ما ....
    کاش مــــــــاهم قایـــــــــــقی داشتیـــــم
    ....
    سهـــــــــرابــــــــ
    چـــــه دلت خـــــوش بـــــــــود تـــــو
    سلاممم خوبید؟ببخشید چن روز نبودم.چخبرا؟
    چرا من سر میزنم.بقیه نیستن:))))))
    :redface:خواهش عزیزم

    مهربانی ات را با گل ها در میان بگذار، با سنگ ها، با رودی که می رود، با خنده کودکان عراقی مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار صدای تو چشمه ای خواهد شد و انسان را با انسان آشتی خواهد داد. "غلامرضا بروسان" :gol:
    برایت آرزوهای ساده می کنم آرزو می کنم شب ها خواب های خوب ببینی و صبح ها سر حوصله ملافه های سفید را مرتب کنی،پنجره اتاقت را باز کنی و هنگامی که چایت را می نوشی آفتاب روی گونه ات بنشیند. آرزو می کنم به کسی که دوستش داری بگویی، دوستت دارم اگر نه امیدوارم قدرت این را داشته باشی که لبخندهای مصنوعی بزنی آرزو می کنم کتاب های خوب بخوانی، آهنگ های خوب گوش کنی، عطر های خوب ببویی، با آدم های خوب حرف بزنی و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست بودن چیزی که دوست داری باشی!
    سلام....
    مرسی گلم عالییییی بود;)این روزا به همچین جمله ای سخت احتیاج داشتم ممنون:redface:
    چه مي‌شود کرد
    دنيا همين خرابه بود
    که به ما دادند
    و ما به دست‌ خود خراب‌ترش کرديم
    با هم نساختيم
    هر يک خانه‌اي بنا کرديم
    با ديوارها و دري
    که پشت‌شان پنهان شديم
    و هرگاه دلتنگ مي‌شديم
    در را باز مي‌کرديم
    به اميدِ ديدار
    با ديوارِ روبه‌رو

    شهاب_مقربين
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا