بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • واقعا کی میاد همچین پیامی بذاره کسایی که خود شیفتن :D

    مردانگي يعني.......
    اگر زني خواست
    سرش را بر شانه ات بگذارد
    ببيني
    طاقتِ سنگينيِ سرش را داري يا نه
    مي داني.......
    اعتمادِ زنانه سنگين است
    خيلي سنگين
    به وضع من میخندی:D
    والا بعضی اوقات پیدا نمیشه بعدش یهو که قطع امید میکنی درا به روت باز میشه:D
    یاد اون متنت افتادم درمورد سنجاب که آخرش این بود من باهمون پشتکار دنبال متن میگردم وضع الانمه:D
    :redface::biggrin:
    اونکـه میخواستــ منو بفهمــه نتونــست !
    اونکهــ میتــونســت بفهمهـ نخواســتــ !
    این شــد کهــ “تنهــایی”
    تمامـــ قد منو بلعید !!!
    به سراغ من اگر می آیی ، تند و آهسته چه فرقی دارد ؟
    تو به هر جور دلت خواست بیا !:D
    مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد مثل آهن شده در تنهایی ،
    چینی نازک تنهایی من
    نمیشه شرط نذاری آخه امروز زیادی خوابیدم:Dنمیتونم قبول کنم:D
    ﻛﺠﺎﯾﯽ؟ !!!
    ﺗــــﻮ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻫَﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫَﻨﺪ
    ﺟﺎﯼ ﺗـــــو ﺭﺍﭘُـــــــﺮ ﻛﻨﻨﺪ !!
    ﺑﯿﺎ !...
    ﺏِ ﻫَﻤﻪ ﺑﮕﻮ !!
    ﺗــــــﻭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷُﺪﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ !!!
    ﺟﺎﯼﺗــــــﻭ
    ﺟﺰ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ پـــــﺮ ﻧمیشود
    حـواس پـرت شـده اے ! :D
    دیشـب بـه خوابـم نیامدے...
    تا صبـح از سـرما لرزیـدم گرمـاے خیالـت را میخواهـم ...
    گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم....
    حالا یک بار از شهر می رویم …
    یک بار از دیار …
    یک بار از یاد …
    یک بار از دل
    و یک بار از دست …
    مرا که میشناسی؟!
    خودمم...
    کسی شبیه هیچکس!
    کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی...
    شبیه پست هایم هستم،
    شاد، گاهی غمگین، مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر
    اگر نوشته هایم را بیابی منم همان حوالی ام...
    شبیه باران پاییزی؛
    از فاصله ها دور
    و به عشق نزدیک.
    شایَد تو
    سُکوت میان کلامم باشـــی
    دیــده نمیشوی
    امــا مَن ٬ تو را اِحســاسْ میکُنم
    شایــَد تــو...
    هیاهوی قلبَم باشــی
    شِنیــده نمیشوی
    اما مَن٬ تــو را نـَفس میکشـم :redface:
    آره با رشتتون آشنایی دارم آخه دوست دوران دبیرستانمم باهامه اون معماری میخونه همیشه آخرین نفراتی هستن که از دانشگاه میرن واسه تحویلاشون میمونن.
    خوشحال شدم:heart::gol:فعلا
    اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارم
    به بیهودگی زندگی نخواهم کرد
    اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم
    یا دردی را تسکین بخشم
    یا انسانی تنها را یاری کنم
    که دیگر بار بسوی شادی باز گردد
    به عبث زندگی نخواهم کرد....

    بهارجونم با اجازت من فعلا برم که کلی کار دارم....:redface:
    تا تیر اینجام فکرشو بکن:cry:حاضرم کلشو تو راه باشم فقط واسه یه روزم شده برم اما نمیشه....
    دلتنگیم رابطه مجذور داره با افت تحصیلیم ...
    اینو که گفتی حدس زدم داداش کوچیکتر داری(منظورم زدن نوازشیه:D)
    آخی کوچولوه پس:)
    من دلم خیلی واسه داداشم تنگ شده :cry:......یه زمانی یه روزم ازهم جدا نمیشدیم حالا که اومدم دانشگاه:razz:خیلی دیر به دیر میبینمش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا