بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منم باور کردم الان....:|
    اگه میرفتی بیر دیگه نمیومدم دنبالت :razz::Dحالشو میبردی ادبم میشدی:Dحقته!:w07:
    واقعا بی نهایت سپاسگذارم از اینهمه محبتی که به من دارین:razz:
    واااقعا از هرکی انتظار داشتم جز تو "بج"
    مواظب باش یه موقع سر از بیر در نیاری.....
    باشه قبلش زنگ بزن بیام دنبالت :D
    آخه نیام آدرسو دیر پیدا میکنی تا حالا اومدی شهرمون دی
    کی میای؟:D
    میای:redface: ،دیگه نمیذارم برگردی خونتون:w07:
    چشم تو بیا هرچی داریم واسه خودت :redface:
    خب هنوزم داریم میخوای بیا خونمون، دوباره با هم بخوریم چطوره:smile:
    اگه بیایی کلی خوراکی خوشمزه دیگه هم بهت میدم :redface:
    قلم تو انقدر باهوش بودی و من نمیدونستم:D
    واسه من بیرون توی یخچال خونمون محسوب میشه ،نه بیشتر خسته م بیرون دوره:D
    به جای اون رفتم بستنی خوردم خخخ میبینی چقدر شبیه همن:D
    کاری بود که از دهنم برمیومد:D
    بیکاری و هزار تا هنره دیگه:|
    چند سال پیش همیشه فکر می کردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم. روانپزشک گفت: فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید چرا نیومدی؟ گفتم خب جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم. پزشک با تعجب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه!
    نه قلم چیزی نیست....
    حوصله هم دارم مگه میشه واسه دوستات حوصله نداشته باشی....
    هی چی بگم.....میگذره
    خوبه 10 تو رو انجام دادی 2 تا فقط مونده...آفرین
    :( آرههه از دست من:w05:
    سلام گلم...
    خوبی؟چه خبرا؟طرحتو تموم کردی؟
    نه هیچی دیدم خوشکله گفتم بذارم....

    یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده...
    یکی دیگه آرزویی نمیکنه...
    شایدم یکیش هر دو:cry:
    مرا بسپار در یادت..
    به وقت بارش باران.، نگاهت گر به آن بالاست.. و در رقص دعا..
    قلبت مثال بید میلرزد..
    دعایم کن. .
    دعایم کن. .
    که من محتاجه محتاجم............
    تمامِ آن چیزی که درباره‌ی تو در سرم هست
    ده‌ها کتاب می‌شود
    اما تمام چیزی که در دلم هست
    فقط دو کلمه است:
    "دوستت دارم".

    "ویکتور هوگو"
    آنانکه با خاطره ای خوش از هم جدا می شوند ....!
    هر گز از هم جدا نمی شوند ........:gol::gol::gol::gol:
    تنہایے یعنے
    آنلاین باشے

    همه فکر کنن

    خیلی مخاطب دارے

    اما خودت

    از تنہایے ندونے چیکار کنے و هے الکے پست بذاری :D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا