بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • عکسش خوشکله چی فک کردی ،همه که مثل تو نیستن که مث خودمی:|
    چی شد الان خواستم بد بگم دیدم به ضررمه:biggrin:
    خوشحالم که تو هم آگاهی:D
    :razz:
    میرم شناسنامو عوضش میکنم تا حالتو بگیرم راه حل خوبیه مگه نه:D
    آفرین، خودم گاهی در تعجبم از توانایی خودم در قانع کردن افراد میبینی:D
    آره دیگه همش حس کوچکی بهمان دست میدهد بدمان می آید:Dمیشه حالتو میگیرم دیگه،کجاش تعجب داره دی
    همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای بازم بخواه:w02:
    حالتو میگیرما:w02:از این به بعد هم سنیم در یه ثانیه متولد شدیم شایدم من بزرگتر باشم:Dاما تو نیستی
    هیچی حسش بود خوب نباشم:cool:
    هیچ نیست قلک تو خوش باش و بگذار من به درد خود .......ادامشو میدونی!
    سلوووم خخخ مدل جدیده عایا:D
    خوب آداب بزرگتری رو رعایت میکنیااا تا پیام ندم .....:thumbsdown:
    خوب نیستم تو چگونه است حال و روزت؟ دی
    آدمهایی هستند که خیلی “وجود” دارند.
    نمی گویم خوبند یا بد، چگالی ِ وجودشان بالاست.
    اصلا یک «امضا» هستند برای خودشان!
    افکار، حرف زدن، رفتار و هر جزئی از وجودشان امضادار است.
    اینها به شدت «خودشان» هستند.
    یعنی تا خودشان نباشند اینطور خاص و امضادار نمی شوند که!
    در یک کلمه، «شارپ» هستند و یادت نمی رود «هستن» هایشان را،
    بس که حضورشان پر رنگ است و غالبا هم خواستنی.
    رد پا حک می کنند اینها روی دل و جانت،
    بس که بَلدند “باشند” …
    این آدمها را هر وقت به تورت خورد، باید قدر بدانی …
    دنیا پر از آن دیگریهای بی امضایی است،
    که شیب منحنی حضورشان، همیشه ثابت است !
    قیصر امین پور
    دیگه نمیدونم چی بگم از خودم تعریف کنم:Dذهنم یاری نمیکنه دی
    نه راستش زوده یه خورده اما گفتم بگم:D
    سلام عزیزم...
    خواهش میکنم...
    گفتم الان گله تو دستم خشک میشه و تو نمیای ببینی:D
    منو میگی دی تازه ببین مسواکم میزنم:tooth:خخخخ
    خب من روز دقیقشو بهت گفتم دیگه:D
    استادتون هم قراره با من هماهنگ کنه:Dاولین نفر به تو اطلاع دادم خخخخ
    آره واقعا خیلی سال بدی بود:razz:
    یعنی همون 30مرداد تحویلتونه؟
    ممنون امیدوارم واسه تو ام با خبرای خوب همراه باشه:smile:
    واسه من که داره تموم میشه استراحتمو میگم:D
    سلام صبح بخیر قلم....
    عه یعنی کلا تموم شد و تابستونت شروع شد:D
    پس درگیر مراسم بودی...
    گفتم شاید هنوزم درگیر طرح و پروژه ای، که وقت نمیکنی بیای.
    سلام قل قشنگم:redface:
    راستش رفتم بخوابم یادم اومد شب بخیر نگفتم اومدم....
    شبت بخیر عزیزم کم پیدایی:(
    من از اول ادبیاتم خوب بوده نمیخواستم عمل زشت ریا صورت بگیره:D
    عه واسه تو هم از این نجومیا بوده مگه دی، خب یادت اومد بده منم بزنم شاید دوبار بشه شارژ گرفت:Dحتما فک کن شاید یادت اومد:Dتیری تو تاریکیه خخخ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا