عجب دختر گلی داریدا.کلاس آموزش نماز باز نمی کنه؟تا ما این هستی مون رو بیاریم پیشش آدم شه.هستی ما فقط بلده برقصه.بنده خدا پدر مادرش اصلا اهل این حرفا نیستند.
هر لحظه ممنکنه من ارتباطم قطع بشه.راستی من که گفتم تهران نمی تونم قبول شم.تازه با این نازایی که مامان بابای من برام می کشند مجبورم برم آزاد تهران اگه قبول شم.آخه نمیذارن راه دور بزنم.می گن یا ما باید بیایم پیشت یه هیچی.
هرچه زيبايي و خوبي كه دلم تشنه اوست
مثل گل، صحبت دوست
مثل پرواز كبوتر
مي و موسيقي و مهتاب و كتاب
كوه، دريا، جنگل، ياس، سحر
اين همه يك سو، يك سوي دگر
چهره ي همچو گل تازه تو
دوست دارم همه عالم را ليك
هيچكس را نه به اندازه تو...