پسر عمو؟مهموني بودي؟
يني انقد گشنه ات بود؟!
يني انقد گشنه ات بود؟!
-
بذار من میخرم سی دی رو واست. کادو تولد.ألان بايد بكپم،فردا صب اون كلاس حمالمه!
تو بوخون،سلام ما رم برسون!
بگو گله داره از خودش!
بریم بابا بریم... فقط من جمعه تا صب بیدار باشم غذا مذا بخورم. نمیرم تو نمایشگاه!! امروز قلبم داشت در میومد از جا! باور کن داشتم سکته می کردم. فقط از اینکه جلو پسر عموم سکته نکنم، ضایس... خودمو جمع کردم!!!
یه چیزی می گم دعوا نکن! بیا بشینیم دعا بخونیم... کمیل. فک کنم خوب کنه حالتو. اگـــــه خواستی...كلاس دارم،بعدش بريم نمايشگاه؟
اون سي دي عربيه بود،ميخام بخرمش
شنبه بیا بریم بیرون. حرف بزنیم. خوبه؟...
كاش الان اينجا بودي!
خب اعصاب نداری، بعداً حرف میزنم باهات!!
برو بخواب...مردي؟بابا بيا پاك كن اينا رو...
سیستم اینه عزیزم... کی میدونه اون یکی چجوری زندگی می کنه.
یادته بهم چی گفتی!؟ گفتی چرا کاری نمی کنم که درست شم؟! منم همینو می گم بهت. دست به کار شو... اولش فکر کن. ببین چی روانیت کرده... یافتیش، شروع کن به حل مسئله... از خودت شاکی هستی دیگه! چرا؟! این چرا رو برطرف کن...
آدم از خودش شاکی باشه، خیلی بهتره تا اینکه از کس دیگه شاکی باشه. با خودت که رو دربایستی نداری! حتی میتونی بزنی تو گوش خودت!بابا چي كار ب اون يابو دارم؟!
همه رو پاك كن...اعصاب امر ب معروف ندارم!ن باو،تري دي...
اون خر كيه!واقعا مهم نيس ك با كي باشم!
از اين بدبختي خودم شاكي ام!از اين فلاكت...مي بيني وضعمو تورو قران؟بقيه فك مي كنن ديگه من الان رو پر قو زندگي مي كنم،يكي يدونه ي اقا دكتر!
پاک کنم پیغومامونو تا اینجا؟!
نمیشه از فکرش بیای بیرون؟! بابا انقدر به خودت تلقین نکن... نرو تو بحرش! الکی خودتو بزن به اون راه...حالا فردا ب كنار!
دقيقا شنبه برم چي بگم ب سميه ام؟ خير سرم قراره درس بدم ب بچه!
زبان داری فردا؟!
نیشه عوض کنی کلاستو که با اون نباشی؟!
...
دعا می کنم خدا احوالتو به وضعی در بیاره که به این وضعیتت بخندی! دیگه همین از دستم برمیاد!اخه تو بگو من با اين حال ان،فردا
چجوري برم سر كلاس،بتمرگم،گوش بدم تازه يادم بگيرم!و حتي هر روز قوي تر از ديروز!
واقعا دلم مي خواد ي چن روز "بميرم"!دگران روند و ايند و...اين وضع گه ما همچنان ب قوت خود باقي است!
برو خانم بساطتتو جای دیگه پهن کن! ننه بابامون خودِ ماهارام به زور پرورش دادن! زبون ادمیزاد حالیمون میشده ما، شدبم این! وای به حال این حیوونا!
این قدر عصبانی بودید که دیدم هیچ راهی نداره پس ناچارا بحث کوبیدن سر به دیوار و... پیش کشیدم تا شاید این طور اروم بشید به خاطر این که هر چی پیش می رفت فایده نداشت...
هرچند که حالا کلا از بحث با شما پشیمونم...
اما مطمئن باشید پس از مباحث دیروز شما رو هیچ وقت خشک و افراطی نمیدونم...
نکات مثبت شما رو هم به حساب تفکر مثبتی که دارید میزارم نه شیشه خورده هایی که از دور معلوم نیستند...
خلاصه این که درباره شما پیش هیچ کس قضاوت نمی کنم
موفق باشید
پس داشت ادا میومد ؟
من فک کردم به تو تیکه انداخت
بی خیالش باو ... سر همون تاپیک هاشمی منم کلی فوش خوردم
حالا 4 سالدیگه میفهمن همشون مث همن !
بعضی هارو از دور که میبینی میدرخشند، جلو که میان... میبینی درخششون مال خورده شیشه هاشونه!!!
شوخی کردم ندا آروم باش !
اصن فک نمیکردم اینجوری باشه ، من پست خوب زیاد دیده بودم ازش ...
حالا مذهبی بودن یه چیزه ، خشک مذهبی بودن یه چیز ...
همینا گند زدن به دین و ایمون ملت با این افراطشون !
ماجرای هلو چی بود آخر؟نرو...احمق اینجا زیاده...عقده ای هم!وای وای وای!
جرا این گوکولی مامانو عصبانی کردی! نمی گی مقواس، عصبانی شه آتیش می گیره؟
برو، برو خشمتو فرو بخور خانوم کوچولو!
منم برم به "مردان پر افتخار والیبال" سلامی دوباره عرض کنم...آخه ن ک کلن تو کار زر مفتم، هر تاپیکی می رم زر زر می کنم پاک می شه!
الان دیگگه فقط تو اون تاپیک رام می دن! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
