آرماندیس
پسندها
1,062

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو دیگه چرا غیب شدی دوستم؟؟؟؟؟ :cry:
    من قلبم ضعیفه ها!!! سکته می کنم می مونم رو دستتونااااا.....:w22:


    دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...

    آرام آنها را ورق زد ...

    صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...

    کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !

    بادی وزید ...

    برگها به سرعت ورق خوردند ...

    مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...

    و او غرق در اوهام دنیا

    رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...


    ....


    خدایی دید ...

    نوری دید ...

    تسبیح... گل...پرنده...درخت...

    و حالا اشرف مخلوقات : انسان !

    اشرفی که کنار ادات ایمان

    گل...پرنده ... درخت

    احساس حقارت می کرد !


    ...


    باران بارید ...

    خاطراتش را شست و با خود برد !

    او ماند ...

    بغض ماند ...

    تنهایی ماند ...

    و

    نوری که در خاطراتش گم شد ...!


    NasibeH
    آفرین ! تو هم که یاد گرفتی.....:w07:

    فکر کنم باباییت کهریزک باشه الان !! :cry:
    ای بابا کاری ندارم باهات کوچول !!

    تو دعا کن بابات بیاد فردا وگرنه.....!!!!
    قوربونت منم خیلی دلم واسه یه ذره شده بود .........خفه شدم این سه روز ......فدات شم من با اجازه
    نمی دونم.!.فعلا که پیداش نیست...

    نمی دونمممممممممممم :w06:
    ممنون ...........رفته بودم درس بخونم دیگه الانم دارم میرم ......خوبی ؟این بو جواب انتظار ............دخترا کلا سروته یه نوعند .........این سیا کجاست؟
    سلام آبجی خوشگله ........کجایی پس ....یه ساعت از اینترنت دزدیدیم ولی نبودی که .....دهه
    این باباتو فکر کنم گرفتن کوچولو.....حالا من موندم و تووووووووووو:w07:
    پس هم سنیم !!!
    پس نه تو منو بزن، نه من تورو می زنم !!!:w16:
    ولی من به بابات می گممم :w07:
    بابا تو که نمی خوام بزنم...می خوام در مورد تربیت تو باهاش صحبت کنم!! :w07:

    اصلا تو چندسالته؟؟هانننن؟؟؟:redface:
    پس این کارارو بابات یادت داده.....
    بابات گفت رو بزرگتر از خودت دست بلند کنی؟؟:w00:
    بزار بابات بیاد......:w43:
    :eek: چییییییییی؟؟؟؟؟؟؟تو رو من دست بلند کردی؟؟؟؟؟؟؟؟ آره؟؟
    به بابات بگم؟؟؟؟ :mad:
    نیفتی از بالای درخت یه وقت.....واااییی خطرناکه حسنننن :w07:
    واي شرمنده عزيزم ...يه كاري پيش اومد بلند شدم از پاي كام گفتم برميگردم ميام پروفيلت ولي يادم رفت ديگه

    اينم ابراز احساسات !! [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا