[h=1]بازارهای ایران- تلاش برای حیات(بخش اول)
[/h]مهندس محسن گلکار
کارشناس ارشد مرمت بافت
تغییرات سریع اقتصادی- اجتماعی که عمدتا در دهه های 1300/1920 و 1310/1930 آغاز شد و در دهه های 1340/1960 و 1350/1970 با شتاب بیشتری ادامه یافت بر موقعیت بازار های ایران و طبقات و اقشار گوناگون بازار تاثیر گذارد.
پاسخ بازاریان در اعتراض به تحولات جدید شهری، از شهری به شهر دیگر متفاوت بود و به نقش و کارکرد بازار در هر شهر به لحاظ اقتصادی و جایگاه آن در سلسله مراتب عرضه و تقاضا بستگی داشت. میزان جمعیت، نرخ رشد جمعیت و توسعه ی شهری، الگوی توسعه ی خیابان های جدید در ارتباط با بازار، فاصله ی محله های جدید از منطقه ی بازار و قابلیت دسترسی منطقه ی بازار به حمل و نقل موتوری از عوامل عمده ای است که در موقعیت کلی بازار در روند رشد شهری و توسعه ی اقتصادی- اجتماعی تاثیر داشته است.
رشد سریع جمعیت و توسعه ی شهرهای ایران در قرن بیستم به ایجاد و توسعه ی مناطق تجاری جدید بسیاری انجامید. در بیشتر شهرها این رشد و توسعه نمیتوانست با محدوده های بازار سازگاری داشته باشد؛ در نتیجه بسیاری از خرده فروشان و کسبه به محله های قدیمی یا خیابان های جدید نقل مکان کردند.علاوه بر این، حمل و نقل موتوری کالاها، برخی از بنگاه های اقتصادی قدیمی و بسیاری از کسب و کارهای جدید را ناگزیر ساخت که محل کسب خود را به خارج از بازار انتقال دهند.
در برخی موارد احداث خیابان های تجاری جدید به کاهش معاملات در بازار انجامید، برای مثال در قزوین بسیاری از صاحبان مغازه ها، بازار را ترک کردند و به خیابان های جدید انتقال یافتند، چرا که میخواستند به خریداران جدید خود که اغلب از طبقه متوسط بودند نزدیک تر باشند.در برخی شهرها، توسعه مناطق جدید به زوال قسمت هایی از بازار منجر شد.
برای مثال در کرمانشاه حتی قسمت های مرکزی بازار که کالاهایی با کیفیت های بالاتری فروخته میشد نشانه هایی از زوال فیزیکی بازار، مشاهده می شد. در بسیاری از شهر های بزرگ دگرگونی در بازار شکل متفاوتی به خود گرفت. برای مثال در تهران مغازه های قسمت های قدیمی تر بازار مخصوص مشتریان فقیر شهری و روستایی شد. در حالی که در قسمت های دیگر که به ویژه در دهه های 1340/1960 و 1350/1970 رونق گرفتند، خودشان را با مشتریان طبقه متوسط سازگار کردند. در ملایر، قسمت هایی از بازار به مکان هایی برای انبار کالا و قسمت های دیگر به کسبه و صنعتگران رده پایین اختصاص یافت و قسمت های دیگر بازار که به مناطق جدید شهر نزدیک تر بودند رشد و رونق یافتند.
طراحی شهری که در بسیاری از شهرهای ایران در دهه های 1300/1920 و 1310/1930 انجام گرفت بر ساخت تعدادی خیابان های پهن و طولانی بر محورهای شرقی- غربی و شمالی- جنوبی مبتنی بود تا حرکت وسایط نقلیه موتوری به سهولت انجام پذیرد.
در تعدادی از شهرها همچون همدان،کرمانشاه،شیراز و یزد خیابان های جدید از میان منطقه بازار میگذشت و آن را به دو یا چند منطقه محصور تقسیم میکرد و انسجام منطقه بازار را به خطر می انداخت و در بسیاری از موارد نه تنها بازار بلکه کل قسمت های قدیمی شهر تکه تکه میشد.
این سرنوشت بازار های شیراز و کرمانشاه نیز بود که خیابان های جدیدی که از مرکز آن ها میگذشت تکه تکه شدند. اما خیابان های جدید، بازارهای شهر هایی چون اصفهان، کاشان، کرمان، قزوین و تبریز را تکه تکه نکرد.بدین سان همه بازارها تغییرات مشابهی را تجربه نکردند و به ناگزیر بازاریان از تحولات جدید به طور یکسان آزرده خاطر نشدند.
منبع:.memaran.ir
[/h]مهندس محسن گلکار
کارشناس ارشد مرمت بافت
تغییرات سریع اقتصادی- اجتماعی که عمدتا در دهه های 1300/1920 و 1310/1930 آغاز شد و در دهه های 1340/1960 و 1350/1970 با شتاب بیشتری ادامه یافت بر موقعیت بازار های ایران و طبقات و اقشار گوناگون بازار تاثیر گذارد.
پاسخ بازاریان در اعتراض به تحولات جدید شهری، از شهری به شهر دیگر متفاوت بود و به نقش و کارکرد بازار در هر شهر به لحاظ اقتصادی و جایگاه آن در سلسله مراتب عرضه و تقاضا بستگی داشت. میزان جمعیت، نرخ رشد جمعیت و توسعه ی شهری، الگوی توسعه ی خیابان های جدید در ارتباط با بازار، فاصله ی محله های جدید از منطقه ی بازار و قابلیت دسترسی منطقه ی بازار به حمل و نقل موتوری از عوامل عمده ای است که در موقعیت کلی بازار در روند رشد شهری و توسعه ی اقتصادی- اجتماعی تاثیر داشته است.
رشد سریع جمعیت و توسعه ی شهرهای ایران در قرن بیستم به ایجاد و توسعه ی مناطق تجاری جدید بسیاری انجامید. در بیشتر شهرها این رشد و توسعه نمیتوانست با محدوده های بازار سازگاری داشته باشد؛ در نتیجه بسیاری از خرده فروشان و کسبه به محله های قدیمی یا خیابان های جدید نقل مکان کردند.علاوه بر این، حمل و نقل موتوری کالاها، برخی از بنگاه های اقتصادی قدیمی و بسیاری از کسب و کارهای جدید را ناگزیر ساخت که محل کسب خود را به خارج از بازار انتقال دهند.
در برخی موارد احداث خیابان های تجاری جدید به کاهش معاملات در بازار انجامید، برای مثال در قزوین بسیاری از صاحبان مغازه ها، بازار را ترک کردند و به خیابان های جدید انتقال یافتند، چرا که میخواستند به خریداران جدید خود که اغلب از طبقه متوسط بودند نزدیک تر باشند.در برخی شهرها، توسعه مناطق جدید به زوال قسمت هایی از بازار منجر شد.
برای مثال در کرمانشاه حتی قسمت های مرکزی بازار که کالاهایی با کیفیت های بالاتری فروخته میشد نشانه هایی از زوال فیزیکی بازار، مشاهده می شد. در بسیاری از شهر های بزرگ دگرگونی در بازار شکل متفاوتی به خود گرفت. برای مثال در تهران مغازه های قسمت های قدیمی تر بازار مخصوص مشتریان فقیر شهری و روستایی شد. در حالی که در قسمت های دیگر که به ویژه در دهه های 1340/1960 و 1350/1970 رونق گرفتند، خودشان را با مشتریان طبقه متوسط سازگار کردند. در ملایر، قسمت هایی از بازار به مکان هایی برای انبار کالا و قسمت های دیگر به کسبه و صنعتگران رده پایین اختصاص یافت و قسمت های دیگر بازار که به مناطق جدید شهر نزدیک تر بودند رشد و رونق یافتند.
طراحی شهری که در بسیاری از شهرهای ایران در دهه های 1300/1920 و 1310/1930 انجام گرفت بر ساخت تعدادی خیابان های پهن و طولانی بر محورهای شرقی- غربی و شمالی- جنوبی مبتنی بود تا حرکت وسایط نقلیه موتوری به سهولت انجام پذیرد.
در تعدادی از شهرها همچون همدان،کرمانشاه،شیراز و یزد خیابان های جدید از میان منطقه بازار میگذشت و آن را به دو یا چند منطقه محصور تقسیم میکرد و انسجام منطقه بازار را به خطر می انداخت و در بسیاری از موارد نه تنها بازار بلکه کل قسمت های قدیمی شهر تکه تکه میشد.
این سرنوشت بازار های شیراز و کرمانشاه نیز بود که خیابان های جدیدی که از مرکز آن ها میگذشت تکه تکه شدند. اما خیابان های جدید، بازارهای شهر هایی چون اصفهان، کاشان، کرمان، قزوین و تبریز را تکه تکه نکرد.بدین سان همه بازارها تغییرات مشابهی را تجربه نکردند و به ناگزیر بازاریان از تحولات جدید به طور یکسان آزرده خاطر نشدند.
منبع:.memaran.ir