آسمان بار امانت نتوانست کشیداینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
دزديده چون جان، ميروي اندر ميان جان منمهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد![]()
راستش...یادم نیست ولی فکر کنم طباطبایی باشهدزديده چون جان، ميروي اندر ميان جان من
سرو خرامان مني، اي رونق بستان من
چون ميروي، بي من مرو! اي جان جان، بيتن مرو
وز چشم من بيرون مشو، اي شعلهي تابان من!
(با عرض پوزش از محسن ز! کمي عقب ماندم با اين حال ترتيب مشاعره به هم نخورد... افشين جان شعر زيبايي که نقل کردهاي ميداني از کيست ديگر؟)
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |