مشاعرۀ سنّتی

sisah

عضو جدید
دیر آمدی‌ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست

بر آتش عشقت آب تدبیر
چندان که زدیم بازننشست
 

sisah

عضو جدید
دنیا به چه کار آید و فردوس چه باشد
از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست

فریاد من از دست غمت عیب نباشد
کاین درد نپندارم از آن من تنهاست
 

sisah

عضو جدید
یا رب شب دوشین چه مبارک سحری بود
کو را به سر کشته هجران گذری بود

آن دوست که ما را به ارادت نظری هست
با او مگر او را به عنایت نظری بود
 

sisah

عضو جدید
تا مست نباشی نبری بار غم یار
آری شتر مست کشد بار گران را

ای روی تو آرام دل خلق جهانی
بی روی تو شاید که نبینند جهان را
 

sisah

عضو جدید
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها

تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها
 

sisah

عضو جدید
از درون سوزناک و چشم تر
نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب

هر که بازآید ز در پندارم اوست
تشنه مسکین آب پندارد سراب

(سلام،مشاعرتون بر چه اساسیه؟؟:smile:)
 

بشارت

عضو جدید
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ,ولی افتاد مشکلها
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از درون سوزناک و چشم تر
نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب

هر که بازآید ز در پندارم اوست
تشنه مسکین آب پندارد سراب

(سلام،مشاعرتون بر چه اساسیه؟؟:smile:)
بسکه سودای سر زلف تو پختم بخیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم شیدایی
یکی جواب شماو یکی جواب راسل
 

sisah

عضو جدید
بسکه سودای سر زلف تو پختم بخیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم شیدایی
یکی جواب شماو یکی جواب راسل

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

(اونجوری هم در نظر گرفتم ولی نشد،برای شعر من باید الف میدادید:smile:)
 

russell

مدیر بازنشسته
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد / خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

(اونجوری هم در نظر گرفتم ولی نشد،برای شعر من باید الف میدادید:smile:)
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بودو حاصل تسبیح ملک
درخلوص منت ار هست شکی تجربه کن
کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
شما درست میگویید من اشتباه کردم
 

sisah

عضو جدید
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
 

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:تمام گنجشگان که در نبودن تو
:gol:مرا به باد ملامت گرفته اند
:gol:تو را به نام صدا می کنند
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا