یک قطره ی اب بود و با دریا شد
یک ذره ی خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و نا پیدا شد
خیام
یک ذره ی خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و نا پیدا شد
خیام
تنش از خستگي افتاده ز کار،در باغي رها شده بودم.
نوري بيرنگ و سبك بر من وزيد .
آيا من خود بدين باغ آمده بودم
و يا باغ اطراف مرا پر كرده بود ؟
هواي باغ از من مي گذشت
و شاخ و برگش در وجودم مي لغزيد.
آيا اين باغ
سايه روحي نبود
كه لحظه اي بر مرداب زندگي خم شده بود ؟
ناگهان صدايي باغ را در خود جا داد .
صدايي كه به هيچ شباهت داشت...
سهراب
هرگز به مزاج خود يکي دم نزنيتازگی خیلی سفارش می کنی
می گی دیگه وقت رفتنه
زیبا جون تو می خوای از پیشم بری
از تو انقدر فقط سهم منه؟
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |