مشاعرۀ سنّتی

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:نه ان دریا که شعرش جاودانه است

:gol:نه ان دریا که لبریز از ترانه است

:gol:به چشمانت بگو بسپار ما را​

:gol:به ان دریا که نا پیدا کرانه است
 
آخرین ویرایش:

hamid_61

عضو جدید
دردیست درد مردن, کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد

پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن



مرگ در اینجا به معنی درمانه نه درد. در کل به ندرت از مرگ به عنوان درد یاد شده.
 

hamid_61

عضو جدید
هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
کافر ار قامت همچون بت سیمین تو بیند

بار دیگر نکند سجده ی بت های رخامی

بنشین یک نفس ای فته که برخاست قیامت

فتنه ی نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
 

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:دلم سوزد به سرگردانی ماه :gol:
:gol:که شب تا روز پوید این همه راه:gol:

:gol:سحر خواهد در امیزد به خورشید:gol:

:gol:نداند چون کند با بخت کوتاه:gol:
 
  • Like
واکنش ها: MMZ

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلبر كه جان فرسود ازو كام دلم نگشود ازو
نوميد نتوان بود ازو باشد كه دلداري كند
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
یاد باد انکه زما وقت سفر یاد نکرد
به دواعی دل غم دیده ما شاد نکرد
 

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:دلم از باد خزان می لرزد

:gol:زان که من زاده تابستانم

:gol:شعر من ، اتش پنهان من است
:gol:روز و شب شعله کشد در جانم
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
يارب اندر دل آن خسرو شيرين انداز
كه به رحمت گذري بر سر فرهاد كند
 

mim-shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این مدت که ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
باز هم که قاطی کردید .
من ان شکل صنوبر را زباغ دیده بر کندم
که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می رود


دلا تا کی در این زندان فریب این وان بینی
برون شو زین چاه ظلمانی تا جهانی دگر بینی
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديدي چه آوردي سرم؟
ديدي كه من با اين دل بي آرزو عاشق شدم
 

mim-shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا از توبه جز پرسش طمع نیست
ز دستت این قدر دانم بر آید
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
من از دست کمانداران اخم روی
به دیارت گذر کردم به هر سوی
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياد باد آن كه سر كوي توام منزل بود
ديده را روشني از خاك درت حاصل بود
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حياتم دادند
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا