مشاعرۀ سنّتی

[shanli]

دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است

 

[hamid_61]

ز هر سو سواری غلط می خورد/تن سنگین اسبی تیرخورده
بزیر باره می نالید از درد / سوار زخم دار نیم مرده

"زهر سو بر سواری غلط می خورد​

تن سنگین اسبی تیر خورده"​

تو که نازنده بالا دلربایی​

تو که بی سرمه چشمون سرمه سایی​

تو که مشکین دو گیسو در غفایی​

 

[atish_baran]

یار اگر نشست با ما نیست جای اعتراض
​

پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

 

[کالیگولا]

تا بلرزانی لب سوری ز شوق/ناله در نای هزار آوا کنی
گه زما بگریزی و پروازها / بر فراز عالم بالا کنی

 

[gh_engineer]

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست؟

 

[gh_engineer]

آن ترک پری چهر که دوش از بر ما رفت
با رب چه خطا دید که از راه خطا رفت

 

[sshhiimmaa]

تا تو نگاه مي كني كار من آه كردن است
اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است؟؟​

 

[eng.saeedsgk]

تک و تنها نشین اونجا،دنیا اینجوری بد نمیمونه
بیا با من،بیا با من خدا مارو به هم میرسونه

 

[m_kh_m]

تک و تنها نشین اونجا،دنیا اینجوری بد نمیمونه
بیا با من،بیا با من خدا مارو به هم میرسونه

همه ار بهر تو سر گشته و فرمان بردار

شرط انصاف نباشد که تو فرمان مبری​

 

[magsod]

رواست نرگس مست ار افکند سر در پیش
که شد ز شیوه ان چشم پر عتاب خجل

 

[atish_baran]

لبخند نزن بر عطش ماهی بی اب
​

شاید که توهم روزی خوردی حسرت خشکی، در اب

 

[essyh2003]

بس که در خرقه ی آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم

 

[magsod]

مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر ان قسمت که انجا رفت از ان افزون نخواهد شد

 

[Aseman Etemaad]

یارب ای نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از ترس حسود چمنش.......

 

[Setayesh]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[magsod]

ای همرهان ویاران گریید همچو باران
تا در چمن نگاران ارند خوش لقایی



شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من
سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد

 

[essyh2003]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

 

[Setayesh]

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

 

[essyh2003]

تا کار جان چون زر شود با دلبران هم بر شود
پا بود اکنون سر شود که بود اکنون کهربا
هنوز میسوزد

 

[sshhiimmaa]

اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاكم اوست
حرامم باد اگر من جان به جاي دوست بگزينم​

 

[کالیگولا]

من چنان رفتم که در وقت گذر
یک سر مویم نبود از خود خبر

 

[مریم شعبانی]

دلم مست نگاه یار غارم
دلم مست تمنای نگاهش
بهار عاطفم مست نگاهش

 

[کالیگولا]

شبی آمد که می باید فدا کرد/براه مملکت فرزند و زن را
بپیش دشمنان استاد و جنگید/رهاند از بند اهریمن وطن را

 

[magsod]

اتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهره خندان شمع افت پروانه شد

 

[hilda]

آن يار كز او خانه ي ما جاي پري بود
سر تا قدمش چون پري از عيب بري بود

دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

من با كائنات موزون و هماهنگ هستم.

 

[magsod]

امضام

 

[shanli]

یکی هاتف از غیبش آواز داد که ای نیکبخت مبارک نهاد
مپندار اگر طاعتی کرده ای که نزلی بدین حضرت آورده ای
​

 

[کالیگولا]

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

 

[shanli]

افسوس که بیفایده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سر نگون سوده شدیم


دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده به کام خویش نابوده شدیم

 

[Setayesh]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟
بی وفا!حالا که من افتاده ام از پا چرا؟؟؟

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد