صادقانه بهش بگو نه و الكي اميدوارش نكن، البته قبل از نه گفتن حتما سنجيديش و چندباري با هح ملاقات كرديد، وگرنه بيخودي نه نگي بعد پشيمون شيا!!! نمونه ش زياده كه ميشي مصداق " نازنينا ما به ناز تو جواني دادهايم/ ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا؟"
آمدی جانم به قربانت ولـــی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
ســنگدل زودتر میخواستی حــالا چـــرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیسـت
من که یک امروز مهــــمان توام فــردا چرا
نازنینا مـــــا به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمرهـــــای کوتاه و بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا