شادیاخ
عضو جدید
در مورد صفویه این را میدانیم که نخستین بار سلسله ای مستقل و ایرانی بر روی کار آمد و دیگر اینکه مذهب شیعه مذهب رسمی ایران و جانشین مذهب تسنن گشت.ما بارها و بارها این دلایل را در تاریخ خوانده و مرور کرده ایم.اما بسیار کم به چیستی و چگونگی هایی که در پیرامون نخستین سال های برآمدن صفویه و همچنین پیامدهای پسین آن، توجه و کنکاش شده است.اینکه چگونه جوان 13 ساله ای مذهب و تاریخ یک کشور را دگرگون ساخت و از نو طرحی تازه به تصویر کشید؟ آیا براستی مذهب شیعه پاسخ به همه ی آنچیزی بود که ایرانیها سدها سال بود که از دست داده و گم کرده بودند؟ و یا که نه راهی بود که می شد مدت زمانی را آزاد و مستقل بود زمانی که شمشیر خلفای اسلام از گلوگاه ایران برداشته می شد و ایرانی دمی غنیمت می یافت تا طرحی نو ریزد و شراب کهنه را در ساغر تشنگان فرهنگ کهن بریزد و به آنها بنوشاند.
بن مایه :
شاه اسماعیل صفوی - امیر حسین خنجی
تاریخ تحولات عصر صفوی یوسف جمالی
البته این دگرگونی ها از 200 سال پیش از شاه اسماعیل آغاز گشته بود و بسیار ساده انگاریست که همه ی این دگرگونی ها را از دوره ی شاه اسماعیل بدانیم. چرا که قزلباشان و ترکمانانی که صفویه از آنها قدرت یافت و سبب شد تا ایران وحدت و تمامیت ارضی و شخصیت و هویت قومی و ملی خود را باز یابد، به هیچ وجه وارثان احساسات ملی و ناسیونالیسم ایرانی و یا طالبان تجدید حیات به فراموشی سپرده ی ایران باستان نبودند.
آنها ترکمانان شیعی مذهب و صوفی مسلکی بودند که وجودشان پر از تعصب کور و زبانشان ترکی، و اعتقاداتشان تشیع آمیخته به خرافات غلاه و شعارشان مخالفت با سنی های ازبک و عثمانی و بطور کلی هر انسان سنی مذهب بود.
از آنجا که شکل گیری و انسجام صفویه پیوند محکمی با سه عامل بسیار مهم دارد یعنی: «تصوف» و «ترک ها» و «قزلباشان» در این جستار کوشش می شود تا پژوهشی گزیده بر این سه عامل شکل دهنده و بوجود آورنده ی صفویه داشته باشیم.
نوع نگرش و اعتقادات ترکانی که از آغاز سده ی 5 هجری بصورت دسته های بزرگ و پیوسته از آسیای میانه و غرب چین به درون ایران و آناتولی سرازیر شدند و امپراتوری پهناور سلجوقی را تشکیل دادند، چه بوده است؟
ترکان چه دین و مسلکی داشته اند؟
ترکان پیش از اسلام دین نیاپرستی بر پایه ی تقدس جادوگران قبیله ای داشتند، چون اسلام دینی بود که از میان قبیله های صحراگرد عربستان ظهور یافته بود، ترکان پس از اینکه مسلمان شدند از این تشابه قبیله ای بهره برده و باورهایشان را با خود همراه داشتند ، ، تقدس مردگان و همچنین مقدس شمردن بسیاری از زندگان مدعی تقدس پنداشته شده را بجای رسم و رسوم های دیرینه ی قبیله ای چون توتمهای مقدس و جادوگران قبیله ای نهادند.برای زندگان اینها دستگاه های سلطنتی موسوم به خانقاه، و برای مردگان گنبد و بارگاه برافراشتند، زندگانشان میانجی میان الله و انسان و دارای دخل و تصرف در امور خلقت و کائنات پنداشته شدند، و مردگانشان نیمه خدایانی دارای قدرتی شبیه قدرت خدایان ادیان سامی انگاشته شدند.
آنها ترکمانان شیعی مذهب و صوفی مسلکی بودند که وجودشان پر از تعصب کور و زبانشان ترکی، و اعتقاداتشان تشیع آمیخته به خرافات غلاه و شعارشان مخالفت با سنی های ازبک و عثمانی و بطور کلی هر انسان سنی مذهب بود.
از آنجا که شکل گیری و انسجام صفویه پیوند محکمی با سه عامل بسیار مهم دارد یعنی: «تصوف» و «ترک ها» و «قزلباشان» در این جستار کوشش می شود تا پژوهشی گزیده بر این سه عامل شکل دهنده و بوجود آورنده ی صفویه داشته باشیم.
نوع نگرش و اعتقادات ترکانی که از آغاز سده ی 5 هجری بصورت دسته های بزرگ و پیوسته از آسیای میانه و غرب چین به درون ایران و آناتولی سرازیر شدند و امپراتوری پهناور سلجوقی را تشکیل دادند، چه بوده است؟
ترکان چه دین و مسلکی داشته اند؟
ترکان پیش از اسلام دین نیاپرستی بر پایه ی تقدس جادوگران قبیله ای داشتند، چون اسلام دینی بود که از میان قبیله های صحراگرد عربستان ظهور یافته بود، ترکان پس از اینکه مسلمان شدند از این تشابه قبیله ای بهره برده و باورهایشان را با خود همراه داشتند ، ، تقدس مردگان و همچنین مقدس شمردن بسیاری از زندگان مدعی تقدس پنداشته شده را بجای رسم و رسوم های دیرینه ی قبیله ای چون توتمهای مقدس و جادوگران قبیله ای نهادند.برای زندگان اینها دستگاه های سلطنتی موسوم به خانقاه، و برای مردگان گنبد و بارگاه برافراشتند، زندگانشان میانجی میان الله و انسان و دارای دخل و تصرف در امور خلقت و کائنات پنداشته شدند، و مردگانشان نیمه خدایانی دارای قدرتی شبیه قدرت خدایان ادیان سامی انگاشته شدند.
تفاوت باورهای ایرانیان مسلمان شده با ترکان مسلمان
در آیین فرهنگی ایرانیان مسلمان پیش از حاکمیت ترکان چنین باورهایی وجود نداشت، گنبدسازی و مرده پرستی(پیر پرستی) وجود نداشت، هیچ انسانی چه زنده و چه مرده دارای تقدس پنداشته نمی شد، و از همین روی هم بود که در زبان ایرانی واژه ای برابر «زیارت» که اکنون جز واژگان مقدس است(به معنای رفتن به نزد یک انسان زنده یا گور یک مرده به قصد برآورده شدن نیازها بوسیله او بجای خدا) ساخته نشده بود.خدا درون انسان بود و با اندیشه و گفتار و کردار نیک می شد به همه ی نیازهای نیک دست یافت.
ایرانیانی که در اثر زور شمشیر تازی ها و در درازای چندین نسل مسلمان شده بودند گر چه از نظر عقیده ی دینی پذیرفته بودند که پیامبر اسلام در زمان حیاتش میانجی میان الله و بندگانش بوده است، اما در فرهنگ آنها هیچ انسانی پس از پیامبر میانجی خدا و انسان پنداشته نمی شد.در میان سدها اثر نوشته شده که از ایرانیان عربی نگار و پارسی نگار پیش از حکومت ترکان برجا مانده است هیچ نشانی از چنین باوری دیده نمی شود.در میان سدها انسان تقدس یافته یی که در زمان حاکمیت ترکان پا به میدان تفکر دینی نهادند حتا یکی را نمی توان یافت که پیش از آن در باورهای ایرانیان مسلمان دارای تقدس بوده باشد.
پیدایش میانجی های میان خدا و انسان و ساختن گنبد بر روی گور و تبدیل آن به زیارتگاه و جایگاه نیازخواهی و نیایش و دعا در تاریخ ایران بوسیله ی ترکان در زمان غزنویان و سلجوقیان پدیدار شد، بوسیله ی مغولان و تیموریان ادامه یافت، و بوسیله ی قزلباشان به اوج رسید.
این سنتی ترکی بود و از رسوم دیرینه ی شمنی و نیاپرستی آنها برمی آمد، که پس از مسلمان شدنشان به شکل پیر پرستی- پیر زنده و پیر مرده- درآمده است.
ایرانیانی که در اثر زور شمشیر تازی ها و در درازای چندین نسل مسلمان شده بودند گر چه از نظر عقیده ی دینی پذیرفته بودند که پیامبر اسلام در زمان حیاتش میانجی میان الله و بندگانش بوده است، اما در فرهنگ آنها هیچ انسانی پس از پیامبر میانجی خدا و انسان پنداشته نمی شد.در میان سدها اثر نوشته شده که از ایرانیان عربی نگار و پارسی نگار پیش از حکومت ترکان برجا مانده است هیچ نشانی از چنین باوری دیده نمی شود.در میان سدها انسان تقدس یافته یی که در زمان حاکمیت ترکان پا به میدان تفکر دینی نهادند حتا یکی را نمی توان یافت که پیش از آن در باورهای ایرانیان مسلمان دارای تقدس بوده باشد.
پیدایش میانجی های میان خدا و انسان و ساختن گنبد بر روی گور و تبدیل آن به زیارتگاه و جایگاه نیازخواهی و نیایش و دعا در تاریخ ایران بوسیله ی ترکان در زمان غزنویان و سلجوقیان پدیدار شد، بوسیله ی مغولان و تیموریان ادامه یافت، و بوسیله ی قزلباشان به اوج رسید.
این سنتی ترکی بود و از رسوم دیرینه ی شمنی و نیاپرستی آنها برمی آمد، که پس از مسلمان شدنشان به شکل پیر پرستی- پیر زنده و پیر مرده- درآمده است.
نخستین کسی که بر گور امام رضا، گنبد برافراشت
کسی موقوفه به گنبد امام رضا اختصاص داد یک ترک سنی متعصب و بسیار ستمگر به نام «ابوالفضل سور» از سرهنگان مسعود غزنوی بود(ستم های این مرد را بیهقی در «تاریخ بیهقی» بیان کرده است). او درآمد زمین های کشاورزی مصادره شده ی برخی از روستاهای منطقه را نیز وقف گنبد امام رضا کرده به متولیان گنبد اختصاص داد تا به جانش دعا کنند.
ترکان سنی در زمان سلجوقیان بر بنای این گنبد افزودند.مغولان مسلمان شده ی سنی بنا را نوسازی کردند و گسترده اش ساختند، و گوهرشاد خانم که یک ترک سنی بود بنا را تبدیل به مسجد بزرگ و مدرسه و گنبد طلا کاری با شکوه کرد و موقوفاتی که زمین های مصادره شده از ستم دیدگان ایرانی بود را به این دستگاه اختصاص داد.
بسیاری از نیمه ملاهای زیرک در ایران و آنتولی هنگامی که با باورهای ترکان حاکم آشنا شدند خودشان را نزد آنها همچون اشخاصی آگاه به امور غیبی و قادر به رازگشایی و دخل و تصرف در امور جهان مطرح کرند، و مدعی داشتن چنان قدرت هایی شدند که هر که بیمار باشد به برکت دعای آنها بهبود خواهد یافت و هر که هر نیازی داشته باشد به برکت دعای آنها نیازش برآورده خواهد شد. آنها با این شگرد زیرکانه خودشان را میانجی خدا و انسان شناساندند و به حاکمان ترک نزدیک شدند تا نان و نوایی دست یابند. مثلن یکی از این ها که از عرب های پارسی زبان خراسان بود ادعا کرد که طغرل سلجوقی و دو برادرش به برکت دعای او ایران را گرفته است(یعنی ایران به برکت دعای ایشان به اشغال اوغوزهای بیابانی درآمد) این مرد که اکنون از نامداران تاریخ تصوف ایران است چنان ارج و منزلتی در دستگاه اوغوزهای سلجوقی یافت که دار و دستگاهش در خراسان همچون دارو ستگاه شاهان بود.این اوضاع و احوالی بود که از سال های نخستین سده ی 6 هجری از میانه ی آناتولی تا شرقی ترین نقاط ایران وجود داشت، و بسیاری از کسانی که ما به نام صوفی می شناسیم در چنین ظرفی پا به میدان اجتماعی نهادند و برای خودشان دستگاه شبه سلطنتی ساختند. تقدسی که ترکان حاکم به این ها می دادند خواهی نخواهی نوعی تبلیغ در میان عوام مردم نیز برای این ها ایجاد می کرد، و عقیده به مقدس بودن و رازگشا و نیازده بودن این ها در میان عوام ترویج می شد.
چنانکه همین صوفی خراسانی معاصر تشکیل سلطنت اوغوزهای سلجوقی و تبلیغ گر مشروعیت آنها در زمان خودش تا پایه ی انبیای بزرگ قوم سامی ارتقای مقام یافت.نمونه های این ارتقای مقام را می توان در کتاب «اسرار التوحید» دید. این گونه بود که در زمان حاکمیت ترکان بر ایران دهها دستگاه ریز و درشت تصوف بیرون آمد و تا پایان دوران مغولان در سراسر خاورمیانه پراکنده شد.
ترکان سنی در زمان سلجوقیان بر بنای این گنبد افزودند.مغولان مسلمان شده ی سنی بنا را نوسازی کردند و گسترده اش ساختند، و گوهرشاد خانم که یک ترک سنی بود بنا را تبدیل به مسجد بزرگ و مدرسه و گنبد طلا کاری با شکوه کرد و موقوفاتی که زمین های مصادره شده از ستم دیدگان ایرانی بود را به این دستگاه اختصاص داد.
بسیاری از نیمه ملاهای زیرک در ایران و آنتولی هنگامی که با باورهای ترکان حاکم آشنا شدند خودشان را نزد آنها همچون اشخاصی آگاه به امور غیبی و قادر به رازگشایی و دخل و تصرف در امور جهان مطرح کرند، و مدعی داشتن چنان قدرت هایی شدند که هر که بیمار باشد به برکت دعای آنها بهبود خواهد یافت و هر که هر نیازی داشته باشد به برکت دعای آنها نیازش برآورده خواهد شد. آنها با این شگرد زیرکانه خودشان را میانجی خدا و انسان شناساندند و به حاکمان ترک نزدیک شدند تا نان و نوایی دست یابند. مثلن یکی از این ها که از عرب های پارسی زبان خراسان بود ادعا کرد که طغرل سلجوقی و دو برادرش به برکت دعای او ایران را گرفته است(یعنی ایران به برکت دعای ایشان به اشغال اوغوزهای بیابانی درآمد) این مرد که اکنون از نامداران تاریخ تصوف ایران است چنان ارج و منزلتی در دستگاه اوغوزهای سلجوقی یافت که دار و دستگاهش در خراسان همچون دارو ستگاه شاهان بود.این اوضاع و احوالی بود که از سال های نخستین سده ی 6 هجری از میانه ی آناتولی تا شرقی ترین نقاط ایران وجود داشت، و بسیاری از کسانی که ما به نام صوفی می شناسیم در چنین ظرفی پا به میدان اجتماعی نهادند و برای خودشان دستگاه شبه سلطنتی ساختند. تقدسی که ترکان حاکم به این ها می دادند خواهی نخواهی نوعی تبلیغ در میان عوام مردم نیز برای این ها ایجاد می کرد، و عقیده به مقدس بودن و رازگشا و نیازده بودن این ها در میان عوام ترویج می شد.
چنانکه همین صوفی خراسانی معاصر تشکیل سلطنت اوغوزهای سلجوقی و تبلیغ گر مشروعیت آنها در زمان خودش تا پایه ی انبیای بزرگ قوم سامی ارتقای مقام یافت.نمونه های این ارتقای مقام را می توان در کتاب «اسرار التوحید» دید. این گونه بود که در زمان حاکمیت ترکان بر ایران دهها دستگاه ریز و درشت تصوف بیرون آمد و تا پایان دوران مغولان در سراسر خاورمیانه پراکنده شد.
باید یادآور شد که تصوف نه تنها از فرهنگ ایرانی برنخاسته بلکه با روحیه و فرهنگ سنتی ایرانیان در تعارض است.از نظر عقیده ی اسلامی، همه ی شیوخ صوفیه و مریدانشان مشرک شمرده می شوند.
تلاش های رقابت آمیزی که دستگاه های فقیهان به خاطر حفظ امتیازهای اقتصادی خودشان برای مقابله با سر برآوردن دستگاه های صوفیان به کار می بردند، به سبب چتر حمایتی که حاکمان ترک بر سر صوفیان افراشته بودند به جایی نرسید، و سرانجام به مقابله ی دستگاه فقاهت با دستگاه تصوف کشانده شد که صوفیان در آن برنده شدند، و داستان درازی به نام داستان «تقابل شریعت و طریقت» دارد.
کسانی که تقابل شریعت و طریقت در دوران حاکمیت ترکان را تقابل عرفان انسان گرا و آزاداندیش و عدالت محور ایرانی با اسلام عربی پنداشته اند از حقیقت روند تشکیل تصوف آگاهی ندارند،عرفان ایرانی را به درستی نشناخته اند، تصوف پیر پرست را با عرفان ایرانی یکی پنداشته اند، و ندانسته اند که عرفان ایرانی در همان حالی که به گوهر انسانی به عنوان «مختار مطلق» تقدس می داد، ولی هر تقدسی به مفهومی که صوفیان ترویج کردند برای هر انسانی در هر زمان و مکانی را نفی می کرد.
این پژوهشگران به دلیل همین درک اشتباه از عرفان و تصوف بوده که در تألیفاتشان عرفان و تصوف را یکی پنداشته و درهم آمیخته اند. به دلیل همین خلط و اشتباه بوده که نتوانسنه اند جریان «رندی»را بشناسند، و می بینیم که در تألیفاتشان از بررسی «رندی»که جریانی برآمده از عرفان بوده-ناتوان مانده اند.
سده ی 7 هجری که با خیزش گسترده ی دسته های ترک به همراه یورش مغولان به درون ایران و آناتولی آغاز شده بود، دوران رونق کار و بار صوفیان بود، و بسیار کسان که جویای نام و نان بودند رو به صوفی گری می آوردند و دستگاهی به راه می انداختند و به نان و نوا می رسیدند.صوفیان در سایه ی حمایت ترکان حاکم بر ایران، خانقاه هایی در همه جا دایر کردند که مریدان را در آنها گرد می آوردند. خانقاه ها در این دوران جای معبدهای کهن اقوام سامی خاورمیانه و مراکز مقدس ترکان نیاپرست را گرفته بودند.
شیخ هر کدام از این خانقاه ها که لقب «ولی الله» (نماینده ی تام الاختیار الله) بر خودش نهاده بود یک نیمه خدا که ادعا می کرد در خلقت و هستی دخل و تصرف دارد و تیر از کمان در رفته به فرمان او از هوا به کمان باز آید
بسیاری از زمین داران ترک که املاکشان چیزی جز زمین های مصادره شده ی کشاورزان ایرانی نبود، زمین هایی وقف خانقاه ها کردند و کشاورزانی که روی این زمین ها کار می کردنددر خدمت خانقاه ها قرار گرفتند و حالت بردگان شیوخ تصوف راه می یافتند و درآمدهایشان به خانقاه تحویل می شد. این گونه هر کدام از شیوخ خانقاه ها یک فئودال به تمام معنی و در زمره ی ملاکین بزرگ و ثروتمندان در جه یک بود و سدها مرید شبه برده داشت و با استفاده از حمایت ترکان حاکم از عوام اوهام پرست شده بهره کشی می کرد.
سده ی 7 هجری که با خیزش گسترده ی دسته های ترک به همراه یورش مغولان به درون ایران و آناتولی آغاز شده بود، دوران رونق کار و بار صوفیان بود، و بسیار کسان که جویای نام و نان بودند رو به صوفی گری می آوردند و دستگاهی به راه می انداختند و به نان و نوا می رسیدند.صوفیان در سایه ی حمایت ترکان حاکم بر ایران، خانقاه هایی در همه جا دایر کردند که مریدان را در آنها گرد می آوردند. خانقاه ها در این دوران جای معبدهای کهن اقوام سامی خاورمیانه و مراکز مقدس ترکان نیاپرست را گرفته بودند.
شیخ هر کدام از این خانقاه ها که لقب «ولی الله» (نماینده ی تام الاختیار الله) بر خودش نهاده بود یک نیمه خدا که ادعا می کرد در خلقت و هستی دخل و تصرف دارد و تیر از کمان در رفته به فرمان او از هوا به کمان باز آید
بسیاری از زمین داران ترک که املاکشان چیزی جز زمین های مصادره شده ی کشاورزان ایرانی نبود، زمین هایی وقف خانقاه ها کردند و کشاورزانی که روی این زمین ها کار می کردنددر خدمت خانقاه ها قرار گرفتند و حالت بردگان شیوخ تصوف راه می یافتند و درآمدهایشان به خانقاه تحویل می شد. این گونه هر کدام از شیوخ خانقاه ها یک فئودال به تمام معنی و در زمره ی ملاکین بزرگ و ثروتمندان در جه یک بود و سدها مرید شبه برده داشت و با استفاده از حمایت ترکان حاکم از عوام اوهام پرست شده بهره کشی می کرد.
بن مایه :
شاه اسماعیل صفوی - امیر حسین خنجی
تاریخ تحولات عصر صفوی یوسف جمالی
آخرین ویرایش: