برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز منم ...

اینجا

تهی ،

خالی ،

تنها

با یک دل شکسته

باز تو نیستی

و من ...

شاید در باورت مرده باشم

از این سرزمین رها می شوم

تنها یک خاطر از من می ماند

چشم همیشه در انتظارم

در آغوش نگاهت ....
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر جای احساسم را لمس کنی

درد دارد!

جای رد پایت کبود است

جای نگاهت تاول زده

این اثار شکنجه ات است

... باشد..

اعتراف میکنم..

گفته بودم عشقم;

با من ساده باش

نه اینکه ساده از عشقم بگذر!

میدانم حکم تبعید است

تبعید از "رویا هایم "


 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا به تختم ببندید


و سیگاری برایم روشن کنید


و تنهایم بگذارید ...


هرچقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید ...

من دارم او را ترک میکنم ... !!!
 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای تو می نویسم ... نه به خاطر دلت ... بلکه به خاطر دلم ..... دلم بسته به دل توست ..... فرقی نمیکند برای کدامشان بنویسم .... یکبار هم برای دل خودم می نویسم .....
نوشته جالبی بود ... اما یک طرفه .....!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
پسر با لجبازی دست دختر دیگر را گرفت
انگاه به او لبخند زد بی توجه به دختری که روزی به او گفت تا ابد کنارت هستم
دختر با ناباوری داشت نگاه میکرد
اما ناگهان دوست پسر دست دختر را گرفت
و پسر با خشمیقه دوستش را گرفت
دوستش خندید و گفت
تو دست عشق مرا گرفتی من هم دست عشق تو را
چطور تو اینکار را کنی اشکال ندارد من بکنم اشکال دارد
پسر گفت حق نداری به تمام زندگی من دست بزنی دوستش دست خواهرش را گرفت
ارام گفت برویم این پسر لیاقتت را ندارد که دست خواهر پاک مرا بگیرد
و دختر با برادرش دور شد
هنوز پسر مات مانده
که چگونه دوستش حرفی نزد که ان دختر خواهرش بود
و پسر کنار ان دختری ماند که روزی با لجبازی دستش را گرفت تا دختری را تحقیر کند
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی عاشقش شدم که دیدم ….[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]هیچوقت دلمو نشکست ....[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]هیچوقت بهم نه نگفت…[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]همیشه در جواب بچه بازیهام …خندید و گفت:[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]عاشقه همین کاراتم....[/FONT]
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه هیچوقت بعد از هر لبخندی ؛
خدا رو شکر نمیکنی ....

حقی نداری بعد از هر اشکی ،​

اونو سرزنش کنی ... !!!


 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواد یه وقتایی که ازت خداحافظی میکنم......... یهو اسممو صدا بزنی...... وقتی میگم جــانم... بهم بگی "دوستت دارم"................ دلم میخواد یهو دلم هـــــــــــــــــــــــری بریزه...!

 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دختر:
قول میدی که هیچ وقت دختری رو بیشتر از من دوست نداشته باشی..
پسر:
من خیلی دوست دارم،اما نمی تونم همچین قولی بهت بدم!
دختر(درحال گریه):.…
یعنی یکی رو بعد از من دوست خواهی داشت؟
پسر(با خنده):
دختری که من بعد از تو دوست خواهم داشت،تو رو
مامان صدا می زنه...
*به سلامتی همچین پسرایی که مرامشون تکه ...*


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دختر:
قول میدی که هیچ وقت دختری رو بیشتر از من دوست نداشته باشی..
پسر:
من خیلی دوست دارم،اما نمی تونم همچین قولی بهت بدم!
دختر(درحال گریه):.…
یعنی یکی رو بعد از من دوست خواهی داشت؟
پسر(با خنده):
دختری که من بعد از تو دوست خواهم داشت،تو رو

مامان صدا می زنه...

*به سلامتی همچین پسرایی که مرامشون تکه ...*



عالی بود


سرگذشت ادمها را میبینی
پسران دست دختران را میگیرند
ولی هر روز میبینی با عشقی جدید راه میروند
اهسته نجوا میکنند عاشقت هستم
اما میدانی با غیرت ان پسری هست
که وقتی عاشق شد
هرگز حتی ارزوی دست دختری جز عشقش در سرش نباشد
هرگز نگاه دختری باعث لبخندش نشود بلکه اهسته سرش را پایین بیاندازد و بگوید عشق من نگاهش از تو هم زیباتر هست
و من دوست میدارم همچین پسرانی را که با وجود بودن اب به سراغش نمیروند و پایبند کسی میمانند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
......

......

خدایا میدانی چرا میگویم شکرت
اخر عشق را به من نشان دادی
نه به یک بنده بلکه عشق به خودت
اری عشق زیبای من
من هر روز بد میکنم با تو و تو چه مهربانانه مرا در اغوش میکشی
و من از تو سپاسگذارم که هم تو را دارم
و هم کسانی که دوستم دارند این زندگی من هست
همچنین از تو بابت لبخندهایی که در کنار نیمه دیگرم تقدیمم میکنی سپاسگذارم
میخواهم همیشه پایبند عشقم به تو بمانم
و همچنین پایبند عزیزانم و عزیزترینم
 

سارا..

عضو جدید
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وفاداری کار سختی نیست
اما مهم این هست
که با وجود فراوانی راه برای خیانت روی همشان چشم ببیندی
وقتی دختری زیبا را دیدی که عشوه میکند وقتی پسری خوش قیافه را دیدی که برای داشتنت حسابی برایت خرج میکند
به این فکر کن انکه بخاطرش وفادار هستی الان نیز به تو وفادار هست و همین اتفاقات برایش میافتد و تا لحظه ای که عکس این را نفهمیدی بر وفاداریت باقی بمان اما اگر عکسش را دیدی
تنها کافیست ترکش کنی این بزرگترین درس به ادمیست که توان وفادار بودن را ندارد و نه توان دوست داشتن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مهمانیها را میروم اما در سکوت
هر بار که تماشا میکنم
خنده های دیگران را
نمیدانم باید چگونه بخندم
وقتی دیگر نمیشود خندید
اما خوب میدانم
چقدر دل تنگ تو هستم
کمی دور شده ام
از خودم
اخر تو خود من هستی
اما هر بار نبودنهایت را میبینم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
کاش همیشه شب باشد ..
چون همان وقت است که تو در کنج دلم خوابی....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عزیزترینم گفته بودم دوستت دارم
اما باور نکردی
ولی حال میگویم با هزاران غم در این دل دوستت دارمگنمیدانم باز هم باور نمیکنی
اما عزیزترینم بدان همیشه به احساسی که به تو دارم وفادار میمانم
و به بودن با تو با اینکه کنارم نیستی اما یاد در قلبو ذهنم همیشگیست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستت دارم
نمیدانم دنیا
کجای این کلمه زیباست
وقتی اینقدر درد دارد
وقتی بعضی دروغ میگویند
وقتی نمیشود هیچ
حرفی را باور کرد
نمیدانم
کجا هستم
 

وهاب...

اخراجی موقت
هوای تو....

هوای تو....

شاید اگر تو نبودی
زندگی باز هم بود
باز هم لبخند بود
باز هم همه ی چیزهای قشنگ و واژه های خوب بودند
تنها شاید...
من_ من نبودم...
هوای تو چیزیست مثل یک اصل,مثل یک قانون
برای تمام من...

 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای تون می نویسم که گاه گاهی اشک همراهیم میکند و گاه گاه خنده ..... اما آنچه که میدانم اینست که هیچکدام به اراده خودم نیستند .... من نمیدانم چه کار بکنم
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باورم کن باور من باورم کن صادقانه باورم کن ای دلیل پرسه های عاشقانه***

فقط برای تو...آری برای تو

برای چشم های پر مهر و عطوفت تو من هنوز عاشقانه مینویسم...

این را باور کن که در تنهایی خویش تنها در افکار پیچیده و مبهم خود زیبایی چشم های عاشق ترا

ترسیم میکنم...

و در هر بیت شعرهایی که مینویسم از معنای نگاه های گرم و صمیمی تو هزاران واژه مینویسم...

من از افق طلایی قلبت آغاز میکنم و همراه تو با کوله باری از باورهای عاشقانه قله های سپید فردا را

فتح خواهم کرد واین بار فریاد خواهم زد اسمت را از بلندای فرداها تا بدانند که دوستت دارم ترا به

ارزش همه زندگی کردن ها....!

باورم کن که در این دنیا همه چیز غیر باور است جز عشق!!

عشق دریچه ایست به سوی زندگی...

عشق دنیاییست پر از باور...

*پناهم باش و با من باش که اینک دل به تو بستم از این دلبستگی با خود مکن هرگز پشیمانم*
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مینویسم از غم
از اشک
از اه
از فریاد خاموش
مینویسم از خندهای تلخ
مینویسم از
ناامیدی
مینویسم
از فردایی که شاید هرگز برایم طلوع نکند
مینویسم
از خویش
که شدهام اینه ای
از تمام غمها و دردهای دنیا
دیگر لبخند نیز نمیزنم
تنها با صدای بلند میخندم تا سی نگرانم نشود
اما تنها چشمهایم میدانند چه میکشم
و ادمها هرگز نخواهند فهمید
 

سارا..

عضو جدید
کی من خلاص میشوم از انتظار تو ؟ … کی میرسد بمقصد دل این قطار تو ؟ … خواهد رسید فصل بهاری که میشود … آرام تکیه کرد و رها شد کنار تو
 

سارا..

عضو جدید
این روزها تلخ می گذرد، دستم می لرزد ازتوصیفش !همین بس که :
نفس کشیدنم دراین مرگ تدریجی، مثل خودکشی است، باتیغ کند…
 

robotnic

عضو جدید
سپاه ترديد به قلب من حمله ور شده است
ای نگاهت امن ترين و آرام ترين جای دنيا
صدای در زدن های پی در پی شبانه ام را
پشت پلک های سنگينت
می شنوی يا نه ؟!


 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گذشت آن زمان کهنه دیدار
رفت آن دقیقه های پر هیاهو
رفت آن حس دیدار
شکست آن لحظه زیبا
سکوت‌‌،سکوت،سکوت
و تو ...
چه ساده گذشتی از این همه احساس
و من...
سکوت‌‌،سکوت،سکوت
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=5]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]در زندگیت به کسی اعتــــماد کن ،[/FONT]
[/h]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]که به او ایمــــان داری نه احســاس . . .[/FONT]
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]خـداحـافـظ[/FONT][FONT=&quot] !![/FONT][FONT=&quot]
فرشته های برفی ...
به خـــدا قســـم
من، بی وفا نبودم..،
بهار ، نقشهٔ جدایی مان راکشید
وقتی که برفها رانقطه چین میکرد
و ما شاد بودیم و میخندیدیم ومیرقصیدیم و.....
نفهمیدیم
همه مثل پائیز،مهربان نیستند ....به خدا مهربان نیستند[/FONT]

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا