خوش بحال کسایی که مامان دارن

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطمئن باش یک مادر شوهری گیرت میاد که هیچ وقت جای خالی مادرترو احساس نمی کنی...یک خانواده ای گیرت میاد که همیشه خوش و خندانی.....
به شرطی که به خدا اطمینان کنی و بهش توکل کنی و بهش بگی که همیشه تسلیم خواست و ارادشی.....

به خدا نگو که یه مشکل بزرگ دارم..... به مشکلت بگو که یه خدای بزرگ دارم:gol:

موفق باشی.....

میسی ولی اونم....:(
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
میسی ولی اونم....:(

ای بابا چرا ما هرچی میگیم و امید می خوایم بدیم چهره شما عوض نمیشه!؟:دی..... اصلا فک کنم خودتون باعث مشکلاتتون هستید.... معلومه دیگه....
وقتی کسی روزشو با این چهره های تو هم رفته و ناراحت کننده شروع کنه خوب معلومه تا آخر روز نمیتونه از زندگی و گذران وقتش لذت ببره.....
به خودت تلقین کن که همه چی خوبه و خدارو شکر که از این بدتر نشده...خدارو شکر کن که چارستون بدنت سالمه( الان نیای بگی که اونم:(:دی)...

بیخیال دنیا باش..مثل من خودتو به بی خیالی بزن....بعد مگه شما ازدواج کردی که میگی اونم!!!!..اگه کردی و رابطتون با مادر شوهرتون خوب نیست سعی کن بهترش کنی...خوب شما شوهر دارید..سعی کنین با شوهرتون خوش و خرم باشید تا این چهره های اخمو دیگه سراغتون نیااااااادد..
یک بار دیگه از این شکلک ها بذاری هرجا باشی میام پیشت یکی میزنم تو کلتا:ِدی....
 

ses

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ترجیح میدم سکوت کنم چون شما از زندگی من خبر ندارین مشکلات من فراتر از این حرفهاست ممنونم که نظر میدین:gol:



امیدوارم مشکلت به بهترین نحو ممکن حل بشه
 
  • Like
واکنش ها: mm.h

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید همیشه یادت بمونه هیچ تکیه گاهی توی این دنیا محکم نیست ویا حتی اگه باشه موندنی نیست....

سعی کن همیشه بجای اینکه در موضع ضعف قرار بگیری .. بعد از هر زمین خوردن دستتو به زانوی (خودت)بگیری و پاشی...تنهای تنها!!

سخته!اما مطمئن باش میتونی!((اینطوری محکم تر از قبل وایمیسی))

یه روزی همه میرن...تو باید به فکر شادی روحش باشی و واسه سربلندیش تلاش کنی گلم ..نه زانوی غم بغل بگیری...
خدا رحمتش کنه...:gol:
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا چرا ما هرچی میگیم و امید می خوایم بدیم چهره شما عوض نمیشه!؟:دی..... اصلا فک کنم خودتون باعث مشکلاتتون هستید.... معلومه دیگه....
وقتی کسی روزشو با این چهره های تو هم رفته و ناراحت کننده شروع کنه خوب معلومه تا آخر روز نمیتونه از زندگی و گذران وقتش لذت ببره.....
به خودت تلقین کن که همه چی خوبه و خدارو شکر که از این بدتر نشده...خدارو شکر کن که چارستون بدنت سالمه( الان نیای بگی که اونم:(:دی)...

بیخیال دنیا باش..مثل من خودتو به بی خیالی بزن....بعد مگه شما ازدواج کردی که میگی اونم!!!!..اگه کردی و رابطتون با مادر شوهرتون خوب نیست سعی کن بهترش کنی...خوب شما شوهر دارید..سعی کنین با شوهرتون خوش و خرم باشید تا این چهره های اخمو دیگه سراغتون نیااااااادد..
یک بار دیگه از این شکلک ها بذاری هرجا باشی میام پیشت یکی میزنم تو کلتا:ِدی....

امیدوارم مشکلت به بهترین نحو ممکن حل بشه

باید همیشه یادت بمونه هیچ تکیه گاهی توی این دنیا محکم نیست ویا حتی اگه باشه موندنی نیست....

سعی کن همیشه بجای اینکه در موضع ضعف قرار بگیری .. بعد از هر زمین خوردن دستتو به زانوی (خودت)بگیری و پاشی...تنهای تنها!!

سخته!اما مطمئن باش میتونی!((اینطوری محکم تر از قبل وایمیسی))

یه روزی همه میرن...تو باید به فکر شادی روحش باشی و واسه سربلندیش تلاش کنی گلم ..نه زانوی غم بغل بگیری...
خدا رحمتش کنه...:gol:

خیلی ممنون از همگی
من که تا حالا تنهای تنها از پس همه چی براومدم انشاا... از این به بعدم میگذره ولی خوب انصاف نیست همین
در هرصورت ممنونم از همتون
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینو واست میگم که فکر نکنی تنها بودن توی مشکلات بده...

مامان من چند ماه پیش که توی سخت ترین شرایط روحی بودم و زجه میزدم از گریه نذاشت بهش تکیه کنم و معتاد و محتاج دلسوزی و نوازشش بشم....با اینکه تمام و کمال از مشکلم خبر داشت و حق رو بهم میداد روز دوم که بازم اشکمو دید ...
بوسم نکرد!نازم نکرد!
نگفت اشکال نداره...درست میشه...

سرم داد کشید و با تشر بهم گفت تمومش کن!!رفت و در اتاقو محکم روم بست!

میدونی ...اول بهت بود .... بعد خشم......بعد بغض از تنهایی....آخرشم خوابیدن با گریه....
ولی صبحش که از خواب پاشدم نشستم فکر کردم و علت کارشو فهمیدم....!!

اون توی شرایط سخت تنهام گذاشت تا یاد بگیرم مستقل باشم و توی شرایط سخت احساس نیاز به ترحم کسی نکنم!
رفتم جلو و دستشو بوسیدم ....با لبخند بغلم کرد و هیچی نگفت...
عاشقشم....

از اون وقت تا حالا نذاشتم هیچی خمم کنه....هرچی ناراحتم کرد ازش فاصله گرفتم و بغضمو با قهقه احمقانه قورت دادم...انقد خندیدم به دردام تا اشک از چشمام اومد....اما وایسادم....
توام وایسا ..بخدا میتونی!
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینو واست میگم که فکر نکنی تنها بودن توی مشکلات بده...

مامان من چند ماه پیش که توی سخت ترین شرایط روحی بودم و زجه میزدم از گریه نذاشت بهش تکیه کنم و معتاد و محتاج دلسوزی و نوازشش بشم....با اینکه تمام و کمال از مشکلم خبر داشت و حق رو بهم میداد روز دوم که بازم اشکمو دید ...
بوسم نکرد!نازم نکرد!
نگفت اشکال نداره...درست میشه...

سرم داد کشید و با تشر بهم گفت تمومش کن!!رفت و در اتاقو محکم روم بست!

میدونی ...اول بهت بود .... بعد خشم......بعد بغض از تنهایی....آخرشم خوابیدن با گریه....
ولی صبحش که از خواب پاشدم نشستم فکر کردم و علت کارشو فهمیدم....!!

اون توی شرایط سخت تنهام گذاشت تا یاد بگیرم مستقل باشم و توی شرایط سخت احساس نیاز به ترحم کسی نکنم!
رفتم جلو و دستشو بوسیدم ....با لبخند بغلم کرد و هیچی نگفت...
عاشقشم....

از اون وقت تا حالا نذاشتم هیچی خمم کنه....هرچی ناراحتم کرد ازش فاصله گرفتم و بغضمو با قهقه احمقانه قورت دادم...انقد خندیدم به دردام تا اشک از چشمام اومد....اما وایسادم....
توام وایسا ..بخدا میتونی!

میسی عزیزم ولی من از اول عمری از این مشکل در اومدم خودمو وفق دادم دوباره افتادم تو مشکل بعدی
هیچکس باورش نمیشه ولی من واقعا از اولی که دنیا اومدم با مشکل روبرو شدم تا همین الان بخدا اگه دروغ بگم
ولی خدا رو شکر میکنم که صبرشم بهم داده وگرنه فک نمیکنم اگه کسی جای من باشه طاقت بیاره تا حالا
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
میسی عزیزم ولی من از اول عمری از این مشکل در اومدم خودمو وفق دادم دوباره افتادم تو مشکل بعدی
هیچکس باورش نمیشه ولی من واقعا از اولی که دنیا اومدم با مشکل روبرو شدم تا همین الان بخدا اگه دروغ بگم
ولی خدا رو شکر میکنم که صبرشم بهم داده وگرنه فک نمیکنم اگه کسی جای من باشه طاقت بیاره تا حالا

آفرین....
مطمئن باش خدا باری رو دوشت نمیذاره که حملش از توانت خارج باشه..فقط میخواد شونه هاتو قوی تر از بقیه کنه...

پس بخند و شاد باش ..غماتو پیش هیچکس جز خدا نگو...وفقط به خودش توکل کن که قطعا دستتو میگیره....

اگه نا شکر نیستی و حکمت مشکلاتتو میفهمی ...پس از همین الان لبخند بزن...که از بقیه جلوتر و قویتری!

منتظرم!


 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب ندادی.گلم .. من باید برم..:gol:
اما همیشه یادت باشه...
میدونم دل پری داری اما....راهش این نیست که گیر بدی به مشکلاتت و دائم بابیان تلخیشون اوقاتتو تلخ کنی...اگه بیخیالشون نشی چه کوچیک و چه بزرگ نابودت میکنن...:smile:

امیدوارم همیشه شاد باشی.;)
 
  • Like
واکنش ها: mm.h

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرین....
مطمئن باش خدا باری رو دوشت نمیذاره که حملش از توانت خارج باشه..فقط میخواد شونه هاتو قوی تر از بقیه کنه...

پس بخند و شاد باش ..غماتو پیش هیچکس جز خدا نگو...وفقط به خودش توکل کن که قطعا دستتو میگیره....

اگه نا شکر نیستی و حکمت مشکلاتتو میفهمی ...پس از همین الان لبخند بزن...که از بقیه جلوتر و قویتری!

منتظرم!



جواب ندادی.گلم .. من باید برم..:gol:
اما همیشه یادت باشه...
میدونم دل پری داری اما....راهش این نیست که گیر بدی به مشکلاتت و دائم بابیان تلخیشون اوقاتتو تلخ کنی...اگه بیخیالشون نشی چه کوچیک و چه بزرگ نابودت میکنن...:smile:

امیدوارم همیشه شاد باشی.;)

خیلی ممنونم از لطفت خوش باشی عزیزم;)
 

victoria_r

عضو جدید
ولی من حتی حس داشتنشم نداشتم...:cry:


خیلی سخته اینو از ته دلم میگم که خیلی سخته نتونی چهره ی کسی که تورو بیشتر از همه ی دنیا دوست داره ببینی و دستاشو لمس کنی ولی مطمئنم که همه چیز یه حکمتی داره ممکنه ما اون حکمتو درک نکنیم ولی این باعث نمیشه که فکر کنیم حکمت و دلیلی نداره.مطمئن باش که خدا بیشتر حواسش بهت هست.بالاخره تو بنده ی اونی،خودش تورو آفریده و بهت افتخار میکنه مطمئن باش که مواظبت هست.فقط به خدا توکل کن.
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی سخته اینو از ته دلم میگم که خیلی سخته نتونی چهره ی کسی که تورو بیشتر از همه ی دنیا دوست داره ببینی و دستاشو لمس کنی ولی مطمئنم که همه چیز یه حکمتی داره ممکنه ما اون حکمتو درک نکنیم ولی این باعث نمیشه که فکر کنیم حکمت و دلیلی نداره.مطمئن باش که خدا بیشتر حواسش بهت هست.بالاخره تو بنده ی اونی،خودش تورو آفریده و بهت افتخار میکنه مطمئن باش که مواظبت هست.فقط به خدا توکل کن.

میسی عزیزم:gol::gol::gol:
 

Similar threads

بالا