مردي كه 13 سال از همسرش كوچكتر بود

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتماد - محمد جعفري؛ جوان 22 ساله يي که 13 سال از همسرش کوچک تر است، با مراجعه به دادگاه خانواده خواستار صدور حکم طلاق شد و گفت همسرش او را مانند کودکان کتک مي زند.به گزارش خبرنگار ما اين جوان که مهران نام دارد در توضيح علت درخواست طلاق به رئيس شعبه 2203 شوراي حل اختلاف دادگاه خانواده گفت؛ من دو سال پيش با مژگان ازدواج کردم اما چون او 13 سال از من بزرگ تر است با من برخوردي مادرانه دارد و دائماً سعي مي کند مرا کنترل کند. او حتي گاهي من را مثل بچه ها کتک مي زند و در چنين شرايطي ادامه زندگي با او برايم قابل تحمل نيست.اين جوان که از همسرش صاحب يک پسر يک ساله است در مورد نحوه آشنايي خود با مژگان گفت؛ ما هر دو در يک شرکت کار مي کرديم و به خاطر ارتباطي که در محل کار با يکديگر داشتيم کم کم به هم علاقه مند شديم و پس از مدتي تصميم گرفتيم با هم ازدواج کنيم.مهران ادامه داد؛ وقتي موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم آنها با اين ازدواج مخالفت کردند، اما من که به شدت به مژگان علاقه مند شده بودم به مخالفت آنها توجهي نکردم و پاي سفره عقد نشستم اما با گذشت چند ماه از آغاز زندگي مشترکمان به تدريج اختلافاتي بين ما درگرفت.مژگان طوري با من رفتار مي کرد که انگار مادر من است. دلسوزي هاي بيجا و رفتار نادرست او که همه ناشي از اختلاف سني ما بود باعث شد اين اختلافات بالا بگيرد.مهران در مورد وضعيت کنوني اش نيز گفت؛ هم اکنون مژگان و پسرم در خانه يي که من تهيه کرده ام زندگي مي کنند و من در منزل مادرم سکونت دارم ضمن اينکه بعد از ازدواجمان مژگان ديگر کار نمي کند و تمام مخارج زندگي را من به تنهايي تامين مي کنم.در ادامه مژگان که مهريه اش به عدد سال تولدش 1351 سکه بهار آزادي است در پاسخ به اظهارات شوهرش گفت؛ مهران بچگانه فکر مي کند و همين افکار او موجب بروز اختلاف در زندگي مان شده است و در واقع مقصر همه مشکلات خود او است:cry:
 

leanthinker

عضو جدید
کاربر ممتاز
من كه حاضر نيستم 1 روزم از شوهرم بزرگتر باشم اييييييي
مطلب فوق از سايت لوسي:surprised:3
به به میبینم که بالاخره داری یاد میگیری منبع معرفی کنی
هرچند از این منبع معرفی کردنت (لوسی!) هیچکس سر در نمیاره!:w12:
اما خودش یه شروع خوب هست!
آفرین ادامه بده موفق میشی:)
 

mortazavi

عضو جدید
ما با لباس سفید سر سفره عقد میشینیم و بالباس سفید از این دنیا میریم
.............................................
واقعا این مرد دیوانه است
 

eshagh_kh

عضو جدید
مهران یا مهرانه !!!!
به قولی آبروی مرد ها رو رسما زیر و رو کرد !
عشق و دوست داشتن هم حد داره خوب !!! زن گرف فکر نمیکرد ! الهی مادرت بمیره مهران این روز رو نبینی !!!
این دفعه قابل توجه آقایون سایت !!!!
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهران یا مهرانه !!!!
به قولی آبروی مرد ها رو رسما زیر و رو کرد !
عشق و دوست داشتن هم حد داره خوب !!! زن گرف فکر نمیکرد ! الهی مادرت بمیره مهران این روز رو نبینی !!!
این دفعه قابل توجه آقایون سایت !!!!
مهران اصلا هم اینجوری نیستا حاجی!! نمیدونم چرا اینجوری فکر کردی
این خبر منبعش مشکل داره..
حتما مهران زنش رو کتک زده
:lol:
 

Lord HellisH

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اعتماد - محمد جعفري؛ جوان 22 ساله يي که 13 سال از همسرش کوچک تر است، با مراجعه به دادگاه خانواده خواستار صدور حکم طلاق شد و گفت همسرش او را مانند کودکان کتک مي زند.به گزارش خبرنگار ما اين جوان که مهران نام دارد در توضيح علت درخواست طلاق به رئيس شعبه 2203 شوراي حل اختلاف دادگاه خانواده گفت؛ من دو سال پيش با مژگان ازدواج کردم اما چون او 13 سال از من بزرگ تر است با من برخوردي مادرانه دارد و دائماً سعي مي کند مرا کنترل کند. او حتي گاهي من را مثل بچه ها کتک مي زند و در چنين شرايطي ادامه زندگي با او برايم قابل تحمل نيست.اين جوان که از همسرش صاحب يک پسر يک ساله است در مورد نحوه آشنايي خود با مژگان گفت؛ ما هر دو در يک شرکت کار مي کرديم و به خاطر ارتباطي که در محل کار با يکديگر داشتيم کم کم به هم علاقه مند شديم و پس از مدتي تصميم گرفتيم با هم ازدواج کنيم.مهران ادامه داد؛ وقتي موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم آنها با اين ازدواج مخالفت کردند، اما من که به شدت به مژگان علاقه مند شده بودم به مخالفت آنها توجهي نکردم و پاي سفره عقد نشستم اما با گذشت چند ماه از آغاز زندگي مشترکمان به تدريج اختلافاتي بين ما درگرفت.مژگان طوري با من رفتار مي کرد که انگار مادر من است. دلسوزي هاي بيجا و رفتار نادرست او که همه ناشي از اختلاف سني ما بود باعث شد اين اختلافات بالا بگيرد.مهران در مورد وضعيت کنوني اش نيز گفت؛ هم اکنون مژگان و پسرم در خانه يي که من تهيه کرده ام زندگي مي کنند و من در منزل مادرم سکونت دارم ضمن اينکه بعد از ازدواجمان مژگان ديگر کار نمي کند و تمام مخارج زندگي را من به تنهايي تامين مي کنم.در ادامه مژگان که مهريه اش به عدد سال تولدش 1351 سکه بهار آزادي است در پاسخ به اظهارات شوهرش گفت؛ مهران بچگانه فکر مي کند و همين افکار او موجب بروز اختلاف در زندگي مان شده است و در واقع مقصر همه مشکلات خود او است:cry:



این قضیه مال پارسال بود، الان 23 سال ام شده
 

Lord HellisH

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مهران اصلا هم اینجوری نیستا حاجی!! نمیدونم چرا اینجوری فکر کردی
این خبر منبعش مشکل داره..
حتما مهران زنش رو کتک زده
:lol:


حاجی من رو دست کم گرفتی باز؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: bmd

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا من یه پیر زن پولدار که افتابش لب بوم بود سراغ داشتم!!!! یعنی نرم خواستگاری؟
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

رنگی یخدو، منیم دوور
من بیلیم سن نئیلیسن
رنگ جهانی بود..
باشه یکی من واموندم یکی هم سن حاجی

حاجی من رو دست کم گرفتی باز؟؟؟
نه بابا این رو به عموغلو اسحاق بگو که از روز اول نتونسته ایمانش رو به تو تکمیل کنه..
راستی بهش همسر میگفتی یا مامان
 

Lord HellisH

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رنگ جهانی بود..
باشه یکی من واموندم یکی هم سن حاجی


نه بابا این رو به عموغلو اسحاق بگو که از روز اول نتونسته ایمانش رو به تو تکمیل کنه..
راستی بهش همسر میگفتی یا مامان


حاجی من بهش هیچی نمیگتم، خودش همه چیز رو میفهمید

حاجی چه دورانی بود
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حاجی من بهش هیچی نمیگتم، خودش همه چیز رو میفهمید

حاجی چه دورانی بود
عجیب دورانی بود.. اخلاق تو هم خوب بود..
ولش کن قرار نیست خاطرات مثل فیلم به عقب کشیده بشه.. این خیابون یک طرفه است..
 

sharlin

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتماد - محمد جعفري؛ جوان 22 ساله يي که 13 سال از همسرش کوچک تر است، با مراجعه به دادگاه خانواده خواستار صدور حکم طلاق شد و گفت همسرش او را مانند کودکان کتک مي زند.به گزارش خبرنگار ما اين جوان که مهران نام دارد در توضيح علت درخواست طلاق به رئيس شعبه 2203 شوراي حل اختلاف دادگاه خانواده گفت؛ من دو سال پيش با مژگان ازدواج کردم اما چون او 13 سال از من بزرگ تر است با من برخوردي مادرانه دارد و دائماً سعي مي کند مرا کنترل کند. او حتي گاهي من را مثل بچه ها کتک مي زند و در چنين شرايطي ادامه زندگي با او برايم قابل تحمل نيست.اين جوان که از همسرش صاحب يک پسر يک ساله است در مورد نحوه آشنايي خود با مژگان گفت؛ ما هر دو در يک شرکت کار مي کرديم و به خاطر ارتباطي که در محل کار با يکديگر داشتيم کم کم به هم علاقه مند شديم و پس از مدتي تصميم گرفتيم با هم ازدواج کنيم.مهران ادامه داد؛ وقتي موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم آنها با اين ازدواج مخالفت کردند، اما من که به شدت به مژگان علاقه مند شده بودم به مخالفت آنها توجهي نکردم و پاي سفره عقد نشستم اما با گذشت چند ماه از آغاز زندگي مشترکمان به تدريج اختلافاتي بين ما درگرفت.مژگان طوري با من رفتار مي کرد که انگار مادر من است. دلسوزي هاي بيجا و رفتار نادرست او که همه ناشي از اختلاف سني ما بود باعث شد اين اختلافات بالا بگيرد.مهران در مورد وضعيت کنوني اش نيز گفت؛ هم اکنون مژگان و پسرم در خانه يي که من تهيه کرده ام زندگي مي کنند و من در منزل مادرم سکونت دارم ضمن اينکه بعد از ازدواجمان مژگان ديگر کار نمي کند و تمام مخارج زندگي را من به تنهايي تامين مي کنم.در ادامه مژگان که مهريه اش به عدد سال تولدش 1351 سکه بهار آزادي است در پاسخ به اظهارات شوهرش گفت؛ مهران بچگانه فکر مي کند و همين افکار او موجب بروز اختلاف در زندگي مان شده است و در واقع مقصر همه مشکلات خود او است:cry:



چقدر لوس...
خوب جفتشون اشتباه کردن..
می خواستم بگم (خاک بر سر جفتشون.. اینکه یه پسر بچه 22 ساله عاشق بشه اصلا" غیره طبیعی نیست خوب بچس.. ولی مگه میشه یه زن 35 ساله عاشق یه پسر بچه 22 ساله بشه..:D )

داستانشون یکم مزحکه...
همه یه طرف کتک زدن زنه یه طرف...:D
 

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر لوس...
خوب جفتشون اشتباه کردن..
می خواستم بگم (خاک بر سر جفتشون.. اینکه یه پسر بچه 22 ساله عاشق بشه اصلا" غیره طبیعی نیست خوب بچس.. ولی مگه میشه یه زن 35 ساله عاشق یه پسر بچه 22 ساله بشه..:D )

داستانشون یکم مزحکه...
همه یه طرف کتک زدن زنه یه طرف...:D

حالا یه بار شما زنا کتک زدنین ها!!!!
 

Similar threads

بالا