***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه:پارسایی پیامبر و ویژگی های اهل بیت...
پیامبر دنیا را کوچک شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز شمرد.از جان و دل به دنیا پشت کرد و یا آن را در دلش میراند.
ما (اهل بیت) معدن های دانش و چشمه سار های حکمت الهی هستیم.. یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر می برند.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد
دوشنبه:ارزش ستایش و شهادت به یگانگی خدا
برای به راه آوردن نفس سرکش که در برابر اوامر الهی سستی می کند و در ارتکاب به زشتی ها که نهی فرمود شتاب دارد، از خدا یاری می خواهیم.
از گناهانی که علم خدا به آن ها احاطه دارد و کتابش آن ها را برشمرده و ثبت کرده، طلب آمرزش می کنیم
و گواهی می دهیم که خدایی نیست جز خدای یکتا نه شریکی دارد و نه همتایی، و گواهی می دهیم که حضرت محمد بنده و فرستاده اوست.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

دوشنبه خطبه 114

1 ارزش ستايش و شهادت به يگانگى خدا

ستايش خداوندى را سزاست كه حمد و ستايش را به نعمت‏ها، و نعمت‏ها را به شكرگزارى پيوند داد خداى را بر نعمت‏هايش آنگونه ستايش مى ‏كنيم كه بر بلاهايش. و براى به راه آوردن نفس سركش كه در برابر اوامر الهى سستى مى ‏كند و در ارتكاب زشتى‏ ها كه نهى فرمود شتاب دارد، از خدا يارى مى ‏خواهيم، و از گناهانى كه علم خدا به آنها احاطه دارد و كتابش آنها را بر شمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش مى‏ كنيم: علم خداوندى كه كمترين نارسايى نداشته، و كتابى كه چيزى را وانگذاشته است. به خدا ايمان داريم، ايمان كسى كه غيب‏ها را به چشم خود ديده، و بر آنچه وعده داده‏ اند آگاه است، ايمانى كه اخلاص آن شرك را زدوده، و يقين آن شك را نابود كرده است.
و گواهى مى ‏دهيم كه خدايى نيست جز
خداى يكتا، نه شريكى دارد و نه همتايى، و گواهى مى‏ دهيم كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست «كه درود خدا بر او و خاندانش باد» اين دو گواهى (شهادتين) گفتار را بالا مى ‏برند، و كردار و عمل را به پيشگاه خدا مى‏ رسانند، ترازويى كه اين دو گواهى را در آن نهند سبك نباشد، و اگر بردارند با چيزى ديگرى سنگين نخواهد شد
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
ارزش مرد به اندازة همت اوست ، و راستگويى او به ميزان جوانمردى اش ، و شجاعت او به قدر ننگى است كه احساس مى كند ، و پاكدامنى او به اندازة غيرت اوست
سه شنبه:سفارش به تقوی
تقوای الهی زاد و توشه ی سفر قیامت است.تقوا، توشه ای است که به منزل رساند و پناهگاهی است که ایمن گرداند.
ای بندگان خدا! همانا تقوای الهی دوستان خدا را از انجام محرمات باز می دارد و قلب هایشان را پر از ترس خدا می سازد
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمعبندی هفته هفتم

جمعبندی هفته هفتم

به نام خدایی بی نیاز کننده هر نیازمند، و عزت بخش هر خوار و ذلیل، نیروی هر ناتوان، و پناهگاه هر مصیبت زده است
وعده گاه همه، محضر توست، و رهایی از تو به جز تو ممکن نیست.
آن کس که از قضای تو به خشم آید نتواند فرمانت را برگرداند، و هر کس به فرمان تو پشت کند از تو بی نیاز نگردد..

من خیلی عذر میخوام از بابت این همه تاخیر. هیچ توجیهی براش ندارم.

ممنون از دوستانی که کماکان, علی رغم اینکه سرشون شلوغ هست در تاپیک فعالیت دارند, با شروع ترم یکم فعالیت کم شده که طبیعی هست, ولی حضور همین تعداد هم خیلی عالیه.
چون تعداد جملات منتخب آخر هفته کم شده, دیگه جمله های منتخب رو بصورت جداگانه نمیذارم

جمله منتخب:

هر که زنده باشد روزی اش بر عهده اوست، و هر که بمیرد بازگشتش به سوی اوست!

تمرین این هفتمون یاد خداست. به زبون خودمونی میگم, بالا بریم پایین بیایم کارمون گیر خداست.


خلاصه ای از آنچه که هفته قبل خواندیم:

(در مورد فرشتگان) هرگاه آنچه را از عظمت تو بر آنها پوشيده است مشاهده مى كردند، اعمال خويش را حقير مى شمردند و بر خود عيب مى گرفتند (و آن را شايسته مقام تو نمى دانستند) و به خوبى مى فهميدند كه حقّ عبادتت را هرگز انجام نداده اند و آن گونه كه سزاوار مقام توست، اطاعت ننموده اند.

دنیا دلش را میرانده و بر لذایذ دنیوی شیفته و شیدا نمودده در نتیجه
او بنده دنیا و بنده کسی است که اندکی از دنیا را در دست دارد. دنیا به هر سو بچرخد او نیز می چرخد و به هر طرف روی آورد او نیز روی می اورد.

این قسمت رو حتما بخونید:
سپس
مرگ تدريجاً در آنها نفوذ مى كند و بين آنها و زبانشان جدايى مى افكند، در حالى كه ميان خانواده خود قرار دارد و با چشم خود به آنها نگاه مى كند، با گوش سخنانشان را مى شنود، عقلش سالم و فكرش برجا است. (در اين هنگام، از خواب غفلت بيدار مى شود) فكر مى كند كه عمرش را براى چه چيزهايى بر باد داده و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است. به ياد ثروت هايى مى افتد كه گردآورى كرده; در جمع آن چشم بر هم گذارده و از حلال و حرام و مشكوك (هر چه به دستش آمده) در اختيار گرفته است، گناه جمع آورى آن، بر دامانش نشسته، و هنگام جدايى از آن رسيده است! (آرى!) اين اموال براى بازماندگان او به جاى مى ماند و از آن بهره مى گيرند و متنعّم مى شوند! لذّت و آسايش آن براى ديگران است و سنگينى گناهانش بر دوش او! و او گروگان اين اموال است. اين در حالى است كه به خاطر امورى كه به هنگام مرگ براى او روشن شده، دست خود را از پشيمانى مى گزد (و انگشت ندامت به دندان مى گيرد!) نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا مى شود و آرزو مى كند اى كاش اين اموال به دست آن كس مى رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه مى خورد و بر آن حسد مىورزيد، (تا وبال جانش نگردد(

هر که زنده باشد روزی اش بر عهده اوست، و هر که بمیرد بازگشتش به سوی اوست!(از رحمت خدا نا امید نشویم)

نعمت هایت در این دنیا چقدر فراوان است، و در برابر نعمت های آخرت چه اندک است

قلب احمق در دهان او است.و زبان عاقل در قلب او!

خوشا به حال كسيكه بياد معاد باشد.و براى روز حساب عمل كندو بمقدار كفايت قناعت نمايد.و از خدا راضى باشد.



حق نگهدارتون
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

سه شنبه


2 -سفارش به تقوى

اى بندگان خدا شما را به تقواى الهى سفارش مى ‏كنم، كه زاد و توشه سفر قيامت است. تقوا توشه‏ اى است كه به منزل رساند، پناهگاهى است كه ايمن مى‏ گرداند. بهترين گوينده آن را به گوش مردم خوانده و بهترين شنونده آن را فرا گرفت، پيامبرى كه بهتر از هر كس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده، دعوت خود را به خوبى شنواند، و شنونده خود را رستگار گرداند. اى بندگان خدا همانا تقواى الهى دوستان خدا را از انجام محرّمات باز مى ‏دارد، و قلب‏هايشان را پر از ترس خدا مى‏ سازد، تا آن كه شب‏ هاى آنان با بى خوابى و روزهايشان با تحمل تشنگى و روزه‏ دارى، سپرى مى‏ گردد، كه آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمل تشنگى دنيا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزديك ديده و در اعمال نيكو شتاب كرده‏ اند، آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ به درستى نگريستند.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيروزى در دور انديشى ، و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه ، و انديشه صحيح به راز دارى است
چهار شنبه:شناخت دنیا
همانا دنیا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونی ها، و عبرت گرفتن است
نشانه نابودی:زنده را با تیر مرگ هدف قرار می دهد و نجات یافته را به هلاکت می رساند

نشانه رنج بردن:آدمی حمع آوری میکند آن چه را که نمیخورد، و می سازد بنایی را که در آن مسکن نمی کند.

نشانه دگرگونی:کسی که دیروز مردم به او ترحم می کردند امروز حسرت او را می خورند و برعکس..
نشانه عبرت انگیز بودن:آدمی پس از تلاش و انتظار تا می رود به آرزو هایش برسد ناگهان مرگ او فرا می رسد.
سبحان الله! شادی دنیا چه فریبنده و چه سیراب شدن از آن تشنگی زا است!!

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

چهارشنبه

3- شناخت دنيا
آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونى‏ ها، و عبرت گرفتن است، و
از نشانه نابودى، آن كه: روزگار كمان خود را به زه كرده، تيرش به خطا نمى ‏رود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را با تير مرگ هدف قرار مى‏ دهد، و تندرست را با بيمارى از پا در مى‏ آورد، و نجات يافته را به هلاكت مى‏ كشاند. دنيا خورنده ايست كه سيرى ندارد، و نوشنده‏ اى است كه سيراب نمى ‏شود، و نشانه رنج دنيا آن كه آدمى جمع آورى مى‏ كند آنچه را كه نمى ‏خورد، و مى‏ سازد بنايى كه خود در آن مسكن نمى ‏كند، پس به سوى پروردگار خود مى‏ رود نه مالى برداشته و نه خانه‏ اى به همراه برده است. و نشانه دگرگونى دنيا آن كه، كسى كه ديروز مردم به او ترحّم مى ‏كردند امروز حسرت او را مى‏ خورند و آن كس را كه حسرت او مى‏ خوردند امروز به او ترحّم مى ‏كنند، و اين نيست مگر براى نعمت‏هايى كه به سرعت دگرگون مى‏ شود، و بلاهايى كه ناگهان نازل مى‏ گردد. و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى‏رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع مى ‏كند، نه به آرزو رسيده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى مى‏ ماند. سبحان اللّه شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سايه آنچه سوزان است نه زمان آمده را مى ‏شود رد كرد و نه گذشته را مى ‏توان باز گرداند، پس منزّه و پاك است خداوند چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته


سبحان اللّه شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سايه آنچه سوزان است نه زمان آمده را مى ‏شود رد كرد و نه گذشته را مى ‏توان باز گرداند، پس منزّه و پاك است خداوند چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیا سرای عبرت است، چون تو میبینی که انسان همین که به آرزویش نزدیک می شود ناگهان مرگ در می رسد و رشته امیدش را می برد. پس نه به آرزویش می رسد و نه رها می شود (تا به زندگی ادامه دهد).
نه آنچه می آید بازگرداندنی است و نه آنچه گذشته بازگشتنی است.
چه نزدیک است زنده به مرده به خاطر ملحق شدنش به او و چه دور است مرده از زنده به خاطر جداییش از او.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

پنج شنبه




4- ارزيابى دنيا و آخرت
چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن، و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن.
همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس كفايت مى‏ كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى ‏هاى آخرت. آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهش يافته‏ هايى كه سود آور است، و افزايش داشته‏ هايى كه زيان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده ‏تر از چيزى است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده‏اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته ‏اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد. خداوند روزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد، با اينكه به خدا سوگند آنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شما واجب است، و آنچه را كه واجب كرده‏ اند، برداشتند.
پس در اعمال نيكو شتاب كنيد ، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا
آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى‏ شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى‏ توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد)
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
چیزی بدتر از شر نیست مگر کیفر و عقوبت آن، و چیزی بهتر از خیر نیست مگر پاداش و ثواب آن.
بدانید آنچه از دنیا بکاهد و بر آخرت بیفزاید بهتر است از چیزی که از آخرت بکاهد و بر دنیا بیفزاید.
به سوی عمل بشتابید و از مرگ ناگهانی بترسید، زیرا آن امیدی که به بازگشت روزی از دست رفته هست به بازگشت عمر سپری شده نیست. روزی ایی که امروز از دست رفته امید است که فردا افزون گردد، ولی عمری که دیروز سپری شد دیگر امروز باز نخواهد گشت.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنچ شنبه:من حکمتشو اصلا متوجه نشدم...اونم ضمه اشتباهه نباید فتحه باشه؟
پنج شنبه:ارزیابی دنیا و آخرت
چیزی بدتر از شر نیست جز کیفرو عذاب آن، و چیزی نیکو تر از خیر و نیکی نیست جز پاداش آن..
همه چیز دنیا شنیدن آن بزرگتر از دیدن آن است، و هر چیز از آخرت دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است...
آگاه باشید هر گاه از دنیای شما کاهش یابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است که از پاداش آخرت شما کاسته شود و بر دنیای شما افزوده شود.
خدا روزی شما را ضمانت کرده است و شما را به کار و تلاش امر فرموده، پس نباید روزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده مقدم دارید
از خدا بترسید و جز بر مسلمانی نمیرید
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
وزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده .
این واجب شده یعنی چی؟

من فکر میکنم منظورشون اینه که روزی ایی که خدا براتون در نظر گرفته حتما بهتون میرسه پس اینجور نباشه که برای بدست آوردن روزی از انجام واجباتی مثل مثلا نماز وا بمونید و بگید چون می خام برای بدست آوردن روزی تلاش کنم وقت انجام واجبات رو ندارم
البته این برداشت من بود و به درست بودنش اصلا اطمینان ندارم

امیدوارم دوستان دیگه هم نظرشون رو بگن
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
وزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده .
این واجب شده یعنی چی؟
همون طوری که دوستمون eng shimi هم گفتن در شرح ابن میثم اومده:ا
مام ( ع ) هشدار مى‏دهد كه مردم رفتن به دنبال كسب روزى را بر اشتغال به اداى واجبات الهى ترجيح ندهند زيرا گذشته از اين كه پرداختن به اداى واجبات سزاوارتر است ، خداوند روزى را براى انسان تضمين كرده ، و كوشش در راه آن در واقع نوعى تحصيل حاصل است ، سپس امام ( ع ) از اين كه مردم طلب روزى را بر اداى واجبات رجحان مى‏دهند ، به گونه‏اى كه شنوندگان را ملامت‏آميز است به سخنان خود ادامه داده سوگند ياد مى‏كند ، كه اين عمل نشانه اين است كه يقين آنها درباره اين كه خداوند روزى مردم را تعهّد و تضمين كرده متزلزل شده و دچار شكّ گشته‏اند ، چنان كه در قرآن در سوره الذّاريّات آيه ( 22 )فرموده است : « وَ فِيْ الْسَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوْعَدُوْنَ » و مراد ، آسمان جود و سخاى بارى تعالى است ، و يعنى : و روزيتان و آنچه به شما وعده داده شده در آسمان ( به امر خدا ) مقدّر است .
اگاهی بر اثر ضعف يقين و بد گمانى نسبت به خداوند، عبد به خود تكيه مى‏كند و به جاى توكّل بر خدا به خودش توكل دارد ، و به آن جا مى‏رسد كه گويا تأمين روزى را كه از جانب خدا تضمين شده بر او واجب ، و آنچه بر او واجب است ، از عهده او ساقط شده است ، اين سخن امام ( ع ) براى نماياندن كمى اعتناى آنان به واجبات الهى است كه از آنها روگردانيده و خود را در طلب دنيا مشغول و سرگرم ساخته‏اند.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جمله منتخب:
سبحان اللّه شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سايه آنچه سوزان است نه زمان آمده را مى ‏شود رد كرد و نه گذشته را مى ‏توان باز گرداند، پس منزّه و پاك است خداوند چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته!

 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
منتخب:

روزی ایی که امروز از دست رفته امید است که فردا افزون گردد، ولی عمری که دیروز سپری شد دیگر امروز باز نخواهد گشت.

چه نزدیک است زنده به مرده به خاطر ملحق شدنش به او و چه دور است مرده از زنده به خاطر جداییش از او.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
همون طوری که دوستمون eng shimi هم گفتن در شرح ابن میثم اومده:ا
مام ( ع ) هشدار مى‏دهد كه مردم رفتن به دنبال كسب روزى را بر اشتغال به اداى واجبات الهى ترجيح ندهند زيرا گذشته از اين كه پرداختن به اداى واجبات سزاوارتر است ، خداوند روزى را براى انسان تضمين كرده ، و كوشش در راه آن در واقع نوعى تحصيل حاصل است ، سپس امام ( ع ) از اين كه مردم طلب روزى را بر اداى واجبات رجحان مى‏دهند ، به گونه‏اى كه شنوندگان را ملامت‏آميز است به سخنان خود ادامه داده سوگند ياد مى‏كند ، كه اين عمل نشانه اين است كه يقين آنها درباره اين كه خداوند روزى مردم را تعهّد و تضمين كرده متزلزل شده و دچار شكّ گشته‏اند ، چنان كه در قرآن در سوره الذّاريّات آيه ( 22 )فرموده است : « وَ فِيْ الْسَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوْعَدُوْنَ » و مراد ، آسمان جود و سخاى بارى تعالى است ، و يعنى : و روزيتان و آنچه به شما وعده داده شده در آسمان ( به امر خدا ) مقدّر است .
اگاهی بر اثر ضعف يقين و بد گمانى نسبت به خداوند، عبد به خود تكيه مى‏كند و به جاى توكّل بر خدا به خودش توكل دارد ، و به آن جا مى‏رسد كه گويا تأمين روزى را كه از جانب خدا تضمين شده بر او واجب ، و آنچه بر او واجب است ، از عهده او ساقط شده است ، اين سخن امام ( ع ) براى نماياندن كمى اعتناى آنان به واجبات الهى است كه از آنها روگردانيده و خود را در طلب دنيا مشغول و سرگرم ساخته‏اند.

من فکر میکنم منظورشون اینه که روزی ایی که خدا براتون در نظر گرفته حتما بهتون میرسه پس اینجور نباشه که برای بدست آوردن روزی از انجام واجباتی مثل مثلا نماز وا بمونید و بگید چون می خام برای بدست آوردن روزی تلاش کنم وقت انجام واجبات رو ندارم
البته این برداشت من بود و به درست بودنش اصلا اطمینان ندارم

امیدوارم دوستان دیگه هم نظرشون رو بگن

با سپاس و تشکر فراوان از دو دوست عزیزم...
ممنونم التماس دعا
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
وزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده .
این واجب شده یعنی چی؟

فکر کنم منظور این باشه که به امید روزی تضمین شده ای که خداوند برای همه قرار داده و هیچکس رو رها نکرده ، دست از کار و تلاش نکشی و تو خونه بشینی دست رو دست بزاری که خدا می رسونه

کار کردن و تلاش برای کسب روزی حلال ، واجبه هر چند روزی هر کس رو خدا می رسونه حتی اون روباه بی دست و پای که تو کتاب درسی خوندیم
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
فکر کنم منظور این باشه که به امید روزی تضمین شده ای که خداوند برای همه قرار داده و هیچکس رو رها نکرده ، دست از کار و تلاش نکشی و تو خونه بشینی دست رو دست بزاری که خدا می رسونه

کار کردن و تلاش برای کسب روزی حلال ، واجبه هر چند روزی هر کس رو خدا می رسونه حتی اون روباه بی دست و پای که تو کتاب درسی خوندیم

این قطعیه که تلاش برای کسب روزی حلال واجبه و اگه توی خونت بدون تلاش بشینی از آسمون واست روزی نمیاد!همون طوری که گفتم منظور امام(ع) تلاش بیهوده برای به دست آوردن روزی و اون رو اصل قرار دادنه طوری که اانسان ز واجبات و معنویات به بهانه کسب وکار دور بمونه!و در واقع امام به پرهیز از تکیه به کار خود و غفلت از توکل به خدا اشاره دارن!
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

على را وصف، در باور نيايد *** زبان هرگز ز وصفش بر نيايد
على تركيبى از زيباترينهاست *** على تلفيقى از شيواترينهاست
على راز شگفت روز آغاز *** على روح سبكبالى و پرواز

سلام دوستان عزیز برنامه هفته نهم
خطبه 182

شنبه
الحمدلله الذی............راغبا مجتهدا
وحکمت 50
و درود خدا بر او ، فرمود : دل هاى مردم گريزان است ، به كسى روى آورند كه خوشرويى كند .

یکشنبه
لم یولد........فی بطنها
وحکمت51

و درود خدا بر او ، فرمود : عيب تو تا آن گاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد ، پنهان است .

دوشنبه
والحمدلله..........کل نور
وحکمت52

و درود خدا بر او ، فرمود : سزاوار ترين مردم به عفو كردن ، تواناترينشان به هنگام كيفر دادن است

سه شنبه
اوصیکم عبادالله........ومدنو المداین
وحکمت53


و درود خدا بر او، فرمود : سخاوت آن است كه تو آغاز كنى ، زيرا آنچه با درخواست داده مى شود يا از روى شرم و يا از بيم شنيدن سخن نا پسند است .

چهارشنبه
قد لبس........خلایف انبیایه
وحکمت54


و درود خدا بر او ، فرمود : هيچ ثروتى چون عقل ، و هيچ فقرى چون نادانى نيست . هيچ ارثى چون ادب ، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست .

پنج شنبه
ایها الناس.........لایفنی
وحکمت 55

و درود خدا بر او ، فرمود : شكيبايى دو گونه است : شكيبايى بر آنچه خوش نمى دارى و شكيبايى در آنچه دوست مى داري.


جمعه جمع بندی

دوستان عزیزمارا از دعای خیرتون بی بهره نزارید
اگر هر پیشنهادی برای روال کار تایپیک دارید حتما بگید :gol:

 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
با دو هفته تاخیر اومدم.
به او ایمان می آوریم، ایمان کسی که با یقین به او امیدوار و با اعتقاد خالص به او توجه دارد،و با ایمانی پاک در برابرش کرنش میکند و با اخلاص به یگانگی او اعتقاد دارد و با ستایش فراوان خدا را بزرگ میشمارد و با رغبت و تلاش به او پناهنده میشود.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

ترجمه خطبه 182 نهج البلاغه
(يكى از ياران امام، نوف بكّالى نقل كرد كه امام در سال 40 هجرى در اواخر زندگى خود در شهر كوفه بر روى سنگى كه جعدة بن هبيره مخزومى آماده كرد ايستاد، در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن، و شمشيرى با ليف خرما بر گردن، و كفشى از ليف خرما در پا، و بر پيشانى او پينه از كثرت سجود آشكار بود فرمود)
فهرست مطالب
1 -ستايش پروردگار سبحان
2 -راه هاى خداشناسى
3- خدا شناسى
4- سفارش به تقوا و پند پذيرى از تاريخ
5 -وصف حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشريف)
6- پند و اندرز ياران
7 -ياد ياران شهيد




شنبه



1 -ستايش پروردگار سبحان

ستايش خداوندى را سزاست كه سر انجام خلقت، و پايان كارها به او باز مى ‏گردد. خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشكار، و فراوانى فضل و آنچه بدان بر ما منّت نهاده است مى ‏ستاييم، ستايشى كه حق او را اداء كند، و شكر شايسته او را به جا آورد، به ثواب الهى ما را نزديك گرداند و موجب فراوانى نيكى و احسان او گردد. از خدا يارى مى‏ طلبيم، يارى خواستن كسى كه به فضل او اميدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زيانش مطمئن،و به قدرت او معترف، و به گفتار و كردار پروردگار اعتقاد دارد. به او ايمان مى‏ آوريم، ايمان كسى كه با يقين به او اميدوار، و با اعتقاد خالص به او توجّه دارد، و با ايمانى پاك در برابرش كرنش مى ‏كند، و با اخلاص به يگانگى او اعتقاد دارد، و با ستايش فراوان خدا را بزرگ مى‏ شمارد، و با رغبت و تلاش به او پناهنده مى‏ شود.

یکشنبه

2 -راههاى خداشناسى

خدا از كسى متولّد نشد تا در عزّت و توانايى داراى شريك باشد، فرزندى ندارد تا وارث او باشد، وقت و زمان از او پيشى نگرفت ، و زيادى و نقصان در او راه ندارد، خدا با نشانه‏ هاى تدبير استوار، و خواسته ‏هاى حكيمانه در خلق نظام احسن، در برابر غفلت‏ ها، آشكارا جلوه كرده است. از نشانه‏ هاى آفرينش او، خلقت آسمان‏ هاى پا بر جا بدون ستون و تكيه گاه است. آسمانها را به اطاعت خويش دعوت و آنها بدون درنگ اجابت كردند، اگر اقرار آسمان‏ها به پروردگارى او، و اعترافشان در اطاعت و فرمانبردارى از او نبود، هرگز آسمان‏ها را محل عرش خويش و جايگاه فرشتگان، و بالا رفتن سخنان پاك و اعمال نيك و صالح بندگانش قرار نمى‏ داد. ستارگان را نشانه‏ هاى هدايتگر بيابان ماندگان سرگردان قرار داد تا به وسيله آنها راهنمايى شوند، ستارگانى كه پرده ‏هاى تاريك شب مانع نور افشانى آنها نمى‏گردد، و نمى‏ تواند از نور افشانى و تلألؤ ماه در دل آسمان جلوگيرى كند. پس پاك است خدايى كه پوشيده نيست بر او سياهى تيره و تار بر روى ناهموارى ‏هاى زمين، و قلّه ‏هاى كوتاه و بلند كوه‏ ها، و نه غرّش رعد در كرانه آسمان، و نه درخشش برق در لابلاى ابرها، و نه وزش بادهاى تند و طوفان، و نه ريزش برگ‏ها بر اثر بارش باران، و نه محل سقوط قطرات باران، و نه مسير كشيده شدن دانه‏ ها به وسيله مورچگان، و نه غذاهاى كوچك ناديدنى پشّه‏ ها، و نه آنچه كه در شكم حيوانات مادّه در حال رشد است (خدا به همه آنها آگاه است)


من نمیتونم جمله ای رو پررنگ تر از بقیه ،تفکیک کنم .
بنظر من همه ی این کلام قابل تامل وهرچقدر بیشتر میخونم بیشتر لذت میبرم .


 
بالا