گفتمان معماری ...

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

k.o.l.s.o.o.m

عضو جدید
این حرفای ما کار را به جایی نمیرسونه ولی من با جرات این حرف رو میزنم همه این ها زیر سر دانشگاه ازاد هست که فقط فکر پول میکنه .یه چند تا دانشجو میاره چند تا که چه عرض کنم هر چقد دانشجو اومد میاره کاری به ظرفیت دانشگاه هم نداره بعدم یه مشت مهندس چرت پرت تحویل میده
باهات موافقم . عذر میخوام احیانا شما خودتون توی دانشگاه ازاد درس نخوندین؟
 
آخرین ویرایش:

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پ نه پ!!!!!
واااا
معلومه
اصلا مهندس یعنی هندسه دان
کدوم رشته به اندازه ما هندسه میخونن آخه

خوب این تعریف مفهوم فارسی هستش مهندسی از کلمه ENGINEER میاد .
واژه ENGINEER هم ریشه اش انجین یا ENGIN هستش که به مفهوم موتوره،
حالا چرا مهندسی به مفهوم موتوره به خاطر اینه که مهندسی خودش شاخه ای از علم مکانیک و زیر شاخه فیزیک هستش و اصولا به هر چیزی که با موتور سر و کار داشته باشه مهندسی می گن (مفهوم پایه) مثلا به عمران می گن CIVIL ENGINEER ( یعنی موتور تمدن-یا موتور محرکه مدنی!!!!! - البته این مفاهیمی که عرض می کنم پایه هستش)
حالا خودتون ببینید که چقدر به مهندسی مربوط هستید!!!!
و در جواب به شما دوست عزیز هم این نکته رو عرض کنم که بچه های مکانیک و ریخته گری و تراشکاری از شما بیشتر با هندسه درگیرند!
از طرفی در همین رشته خودم عمران که تقریبا همه مطالب درگیر با هندسه هستش ، از تحلیل تیر تا طراحی پی!!!!
پ،ن: تا جایی که می دونم معماری بعد ها به زیر مجموعه مهندسی اضافه شد و اوایل در رده هنر ها بوده کما اینکه هنوز هم جز هنر های هفتگانه به حساب میاد.
 

memar aval

عضو جدید
خوب این تعریف مفهوم فارسی هستش مهندسی از کلمه ENGINEER میاد .
واژه ENGINEER هم ریشه اش انجین یا ENGIN هستش که به مفهوم موتوره،
حالا چرا مهندسی به مفهوم موتوره به خاطر اینه که مهندسی خودش شاخه ای از علم مکانیک و زیر شاخه فیزیک هستش و اصولا به هر چیزی که با موتور سر و کار داشته باشه مهندسی می گن (مفهوم پایه) مثلا به عمران می گن CIVIL ENGINEER ( یعنی موتور تمدن-یا موتور محرکه مدنی!!!!! - البته این مفاهیمی که عرض می کنم پایه هستش)
حالا خودتون ببینید که چقدر به مهندسی مربوط هستید!!!!
و در جواب به شما دوست عزیز هم این نکته رو عرض کنم که بچه های مکانیک و ریخته گری و تراشکاری از شما بیشتر با هندسه درگیرند!
از طرفی در همین رشته خودم عمران که تقریبا همه مطالب درگیر با هندسه هستش ، از تحلیل تیر تا طراحی پی!!!!
پ،ن: تا جایی که می دونم معماری بعد ها به زیر مجموعه مهندسی اضافه شد و اوایل در رده هنر ها بوده کما اینکه هنوز هم جز هنر های هفتگانه به حساب میاد.

عمو جان ما داریم درباره "مهندسی" حرف می زنیم...حالا بفرمایید تا مقطع دکترای عمران یک کتاب هندسه که ریشه مشترک کلمه مهندس هست نام ببر...خود خود هندسه...

ضمنا شما civil engineer خودتون باArchitect ما با اون عظمت مقایسه می کنی؟نکنه مسجد جامع اصفهانو یه عمرانی ساخته؟!اصلا یک شاعر در برابر چند صد مرتبه ای که معمارها اشاره شده به عمران اشاره کرده؟همین معلوم میکنه کدوم رشته تو قرن اخیر بوجود اومده...
لفظ مهندز برای عمران خیلی صحیح تره...
 
آخرین ویرایش:

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
عمو جان ما داریم درباره "مهندسی" حرف می زنیم...حالا بفرمایید تا مقطع دکترای عمران یک کتاب هندسه که ریشه مشترک کلمه مهندس هست نام ببر...خود خود هندسه...

ضمنا شما civil engineer خودتون باArchitect ما با اون عظمت مقایسه می کنی؟نکنه مسجد جامع اصفهانو یه عمرانی ساخته؟!اصلا یک شاعر در برابر چند صد مرتبه ای که معمارها اشاره شده به عمران اشاره کرده؟همین معلوم میکنه کدوم رشته تو قرن اخیر بوجود اومده...
لفظ مهندز برای عمران خیلی صحیح تره...
عزیز من شما قاط زدی مثل اینکه ، برو حجامت کن خونت صاف شه...
ارش بحث کردن رو اصلا نداری که بخوام جوابتو بدم
در ضمن دز مهندز بیشتر به تو میاد نه به مهندسین...
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟


  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟
 

memar aval

عضو جدید
عزیز من شما قاط زدی مثل اینکه ، برو حجامت کن خونت صاف شه...
ارش بحث کردن رو اصلا نداری که بخوام جوابتو بدم
در ضمن دز مهندز بیشتر به تو میاد نه به مهندسین...

نه جواب ندارین...
من چیزی که یک عمرانی لایقشه گفتم.
مهندس در ویکی پدیا:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3
که در همین مدخل گفته شده:
مهندز(معرب از اندازه ٔ فارسی ). اندازه گیرنده .غیاث. تقدیرکننده .
[SUP][۱][/SUP]
محاسب . شماردار.

که مسلما با توجه به کاری که یک عمرانی میکنه در فارسی مهندز واژه مناسب تریه براش.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دوس دارم بدونم یه مهنذس عمران پیدا میشه که تو دنیا حرفی واسه گفتن داشته باشه؟اصلا کارشون ارزش این همه تعریف و تمجید داره؟
تنها کاری که باید انجام بدن انجام یه سری محاسباته که قربونش برم الان یه دیپلمه بیکارو هم میتونی بفرستی دوره ببینه تا با نرم افزارا کار کنه
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نه جواب ندارین...
من چیزی که یک عمرانی لایقشه گفتم.
مهندس در ویکی پدیا:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3
که در همین مدخل گفته شده:
مهندز(معرب از اندازه ٔ فارسی ). اندازه گیرنده .غیاث. تقدیرکننده .
[SUP][۱][/SUP]
محاسب . شماردار.

که مسلما با توجه به کاری که یک عمرانی میکنه در فارسی مهندز واژه مناسب تریه براش.
واقعا که خنده داره ،
عزیز من یه بار پست اولی منو با دقت و با آرامش کامل بخون ؛
... حالا چرا مهندسی به مفهوم موتوره به خاطر اینه که مهندسی خودش شاخه ای از علم مکانیک و زیر شاخه فیزیک هستش و اصولا به هر چیزی که با موتور سر و کار داشته باشه مهندسی می گن (مفهوم پایه) مثلا به عمران می گن CIVIL ENGINEER ( یعنی موتور تمدن-یا موتور محرکه مدنی!!!!! - البته این مفاهیمی که عرض می کنم پایه هستش)
حالا یه بار همین لینکی رو که گذاشتی رو هم برو بخون ،
جواب من که در جواب پست قبلی بوده، که اشاره داره به این که چون مهندس از هندسه میاد و معماری همش هندسه هستش پس معمار مهندسه!!!!!!!!...
با این حساب پس باید دور مهندسی پزشکی و مهندسی کشاورزی رو خط بکشیم دیگه ...
پ،ن: تا جایی که می دونم معماری بعد ها به زیر مجموعه مهندسی اضافه شد و اوایل در رده هنر ها بوده کما اینکه هنوز هم جز هنر های هفتگانه به حساب میاد.
حالا من یه سوال از شما دارم ،
اگر معماری ، مهندسی محسوب میشه ، پس توی هنر ها چکار می کنه
و اگر هنره ، چرا بهش مهندسی می گن ،
واقعا دوست دارم اینو بدونم ، چون در بیرون از هر کسی که پرسیدم ( از بچه های معماری ) 99 درصدشون گیج می زدند که مهندسن یا هنرمند!
از اساتید هم که می پرسیم هم که را کمال غرض ورزی جواب دادن
***************************************
توی بحث ها خوبه که مودبانه وارد بشی وگرنه همجا هستند کسایی که بخوان با خون آب جوش جوابتو بدن، حالا اینکه ریشه کلمه مهندس به مذاق شما خوش نیومده به من مربوط نیست،
اینجا اسمش روشه باشگاه مهندسان! جاییه که دانسته هامون با هم به اشتراک می گذاریم ، نه سر مهندس و هنرمند بزنیم تو سر هم!
***************************************
و اما در مورد مهندز ،
همون مقاله ای رو که گذاشتی باز به دقت نخوندی ، اگه با حساب شما بریم جلو باید ادبیاتمون رو هم عوض کنیم!!!!
*****************************************
باز می گم ، شما هنوز نتونستید تعیین کنید که معماری مهندسیه یا هنر و یا تلفیقی از دو تا حالا فرمایشات شما کل کل با من بوده!!!!
و ادعای خنده دار شما در مورد مسجد جامع :
میشه بفرماید که سازنده اش برای استحکام وصلبیت بنا از چی استفاده کرده؟!!! ( برای جلوگیری از انحراف بحث می تونید در پروفایلم جواب بدی)
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من دوس دارم بدونم یه مهنذس عمران پیدا میشه که تو دنیا حرفی واسه گفتن داشته باشه؟اصلا کارشون ارزش این همه تعریف و تمجید داره؟
تنها کاری که باید انجام بدن انجام یه سری محاسباته که قربونش برم الان یه دیپلمه بیکارو هم میتونی بفرستی دوره ببینه تا با نرم افزارا کار کنه

عزیز جان ، شما که بی ادعا هستین بفرمایید :
معماری مهندسیه یا هنر
جالبه که کسانی که ادعا دارن خودشون بیشتر طالب درگیری هستند :
اگه هنر مندی ، پس چرا ناراحتی که بهت می گن مهندس
و اگه مهندسی چرا وقتی یکی میاد تعاریف پایه مهندسی رو میگه بهت بر می خوره ،
سوال واضحه چرا مغلطه می کنید
 

yasihood

عضو جدید
سلام، ممنون به خاطر بحث جالبتون با اجازه من هم شرکت کنم
راستش مورد اولی که بهش اشاره کردین چند وقته که خیلی ذهنمو مشغول کرده چون استادمون میگفت معماری مبتنی بر گذشته میتونه خیلی ارزشمند باشه که ما هنوز در مرحله ی شناخت هستیم که حدود 30-40 سال زمان میبره
به نظر من به ندرت شاهد تحولهای بنیادین در معماری خواهیم بود. برای اینکه احساس میکنم همه چی فدای سرعت میشه، اگر همین دانشگاه رو درنظر بگیریم خیلی به موردهایی برخوردم که به طرح های عجیب غریب بیشتر بها داده میشه و
و فکر میکنم این باعث میشه از همین ابتدا معماران آینده فرم گرا و بی توجه به اصول معماری اصیل بشن
اصولی که توجه به اونها سبب ایجاد یک معماری باهویت میشه
 

eMJey

متخصص AutoCAD
کاربر ممتاز
سلام , مرسی بابت بحث..
به نظر من اصول معماری اونها تو معماری امروز هیچوقت جایگاهشو از دست نمیده. ممکنه تو دوره ای کمرنگ بشه اما باز هم از همان اصول پیروی میشه. به طور مثال عده ای در ایران به سمت اصول معماری گذشته ی ایران رفتن و موفق بودن وعده ای با همین هدف دارن نابود میکنن. (مخصوصا با نرم افزار گراس هاپر معماری ایرانی و هندسه های ناب ایرانی داره زیر سوال میره).
تو طراحی های تیمی معمولا کار به اسم کسی تموم میشه که ایده های اصلی طرح رو داده.. مثل موزه ی هنرهای معاصر که کامران دیبا و چند نفر دیگه با هم طراحی کردن ,فقط و فقط به اسم کامران دیبا بوده.و تو دنیای معماری امروز کار به اسم استودیوها تموم میشه..
 

forozan arch

عضو جدید
بحث جالبه - با اجازه دوستان
* دوره ی مدرن به نظرم دوره ای بود که نخبه گرایی رواج داشت - معمار حرف اول و آخرو می زد - مثالش هم لوکوربوزیه
اما دوره ی پست مدرن و بعد از اون مهم ترین تغییری که اتفاق افتاد همین بود - نظر جمع به جای شخص
به نقل از کتاب دکتر نقره کار : دوره ی مدرن اولیه - مدرن متاخر - پست مدرن به ترتیب
نخبه گرا / معمار نجات دهنده - حرفه گرا / معمار خدمت گر - شرکت جویی عموم / معمار نماینده کارفرما و کاربر
* مورد دوم نظری ندارم
* این مورد به نظر خودمم اومده بود ... به نظرم اغلب اون معمارایی تو ژورنالا مطرحن که به قول معروف کفتر از تو جیبشون در میارن !
خصوصا دوره ی فعلی - یعنی مجله هارو که باز می کنی فقط بحث حول و حوش طرحای خیلی عجیب و غریبه !
معمار تاثیر گذار در سطح جامعه که هیچ - به نظر من معماری که کارشو درست انجام میده - نه تاثیر گذاره نه خیلی آوانگارد - هم شایسته ی قدردانی و شناخته

* این تو دوره ی فعلی رایج تره به نظرم - اینکه یه تیم خیلی بزرگ از طراحان با تخصص های مختلف طرحی رو پیش می برن که تو مجامع و کتابا به اسم یک نفر مطرح می شه - نمونه اش کارهای فاستر
البته که فکر اصلی از مستره و جهت می ده به کل گروه
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام خدمت همه
کلی به سوالات فک کردم(کلی هم نه . حدودا چند دقیقه ای فک کردم:D)
میدونید چیه. واقعیتش اینه نمیتونم جوابو ریز و دقیق بیان کنم.
اینکه چرا اسم خیلیا محو میشه و فقط عده ای اسطوره میشن. اینکه چرا یه کار تیمی به اسم یه نفر تموم میشه. اینکه چرا بعضی جوایز فقط به اسم و عنوان یه معمار داده میشه.
جوابش اینه فک کنم.
تاریخ پادشاهان رو به یاد میاره نه سربازان. هرچند که پادشاها از میدون جنگ دور باشن.
این واقعیت همیشه بوده. تو هر عرصه ای.
خاصیت بارز شهرت اینه که تعداد انگشت شماری رو در بر میگیره.
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیز جان ، شما که بی ادعا هستین بفرمایید :
معماری مهندسیه یا هنر
جالبه که کسانی که ادعا دارن خودشون بیشتر طالب درگیری هستند :
اگه هنر مندی ، پس چرا ناراحتی که بهت می گن مهندس
و اگه مهندسی چرا وقتی یکی میاد تعاریف پایه مهندسی رو میگه بهت بر می خوره ،
سوال واضحه چرا مغلطه می کنید
سلام دوست من
درسته مهندس به کسی میگن که با مفاهیم فیزیک درگیر باشه.الان هم خیلی وقته که معماری جنبه های علمی و فیزیکی داره(جدای از بحث زیباشناسیش).اینکه سردر مسجد جامع یزد در طی بازه ی زمانی شش قرن فقط چند سانت نشست کرده بی ارتباط با فیزیکه؟ درصورتی که اون زمان هیچ خبری از مفاهیم پایه ی فیزیک نوین نبود.
در مورد جنبه ی هنری معماری.
دوست من هنر مربوط به تمام رشته هاس. مهندس عمرانی که بتونه در طراحی سازه خلاق باشه هنرمنده.
مهندس میکانیکی که بتونه تو چارچوب قوانین محدود کننده راه حل جدیدی کشف کنه هنر منده.
اینقد دیدتون نسبت به مفهوم هنر سطحی نباشه.
هنر فقط قالی کرمان یا امثالهم نیست که.
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام عزیز :
اولا اینکه ازت تشکر می کنم که با هیجان وارد بحث نشدی و این برای من فوق العاده ارزشمنده:
و اما:
سلام دوست من
درسته مهندس به کسی میگن که با مفاهیم فیزیک درگیر باشه.الان هم خیلی وقته که معماری جنبه های علمی و فیزیکی داره(جدای از بحث زیباشناسیش).
لطف کنید کلی نفرمایید ، و دقیق توضیح بدید جنبه علمیش که خوب یک چیزیه که در بین همه و همه وهمه رشته ها عمومیت داره و سبب تمایز هیچ رشته ای از رشته دیگه نمیشه ،
واما در مورد جنبه فیزیکی ، میشه مثال بزنید و ریز و دقیق توضیح بدین !معماری در کجا ها از فیزیک استفاده می کنه ( منظروم فیزیک کلاسیک و حتی فیزیک کوانتوم هستش)
اینکه سردر مسجد جامع یزد در طی بازه ی زمانی شش قرن فقط چند سانت نشست کرده بی ارتباط با فیزیکه؟ درصورتی که اون زمان هیچ خبری از مفاهیم پایه ی فیزیک نوین نبود.

جسارتا این حرفتون به هیچ وجه قابل اتکا و مورد پسند نیست ، از فیزیک و مفاهیم پایه خبری نبودههههه:eek:، لطف کنید برای این حرفتون حتما مستند بیارین و استدلال دقیق ارائه بدین.تازه اصلا مفاهیم پایه فیزیک نوین یعنی چی؟؟؟ میشه تعریفش کنید؟؟؟منظورتون چی هستش؟؟قرون گذشته و فیزیک نوین (حداقل در 6 قرن گذشته)؟؟!!!از کجا در مورد فیزیک نوین و تعاریف اون در قرون گذشته خوندید؟تا جایی که می دونم شاخه ای از فیزیک که حالت مدرنیته فیزیک هستش کوانتومه که اصلا بحثی جداگانه داره و فیزیک خودش یا کلاسیکه یا کوانتومه!
فیزیک که قدمتش خیلی بیش از سن این مسجده و زمان ساخت آن ، مطمئنم که این رو می دونید و من حاضرم برای این حرفهام مستند ارائه بدم...
عدم نشست یک بنا مربوط به معماری نیست ، بلکه مربوط به علمیه به نام مکانیک خاک! شاید این علم در آن روز به صورت امروزی وجود نداشه ، اما بوده و جزیی از علم خواص مصالح هستش که مرتبط به فیزیک کلاسیکه،
و
اینکه
یک بنا نشست نکنه رو عامل سازنده اون باعثه که از علومی مثل خواص مصالح ، استاتیک، دینامیک ، استفاده کرده که هیچ کدوم جزیی از معماری نیستند و معماری هم جزیی از اونها نیست ، صلبیت یک بنا رو علم ساختمان تامین می کنه دوست عزیز ، نه معماری و اون کسی که این سازه رو ساخته از علم عمران بهره برده ( حالا اون زمان اسمش هر چی که بوده بماند)
با این حسابی که شما می گید باید شفته آهک رو هم جزء معماری بدونیم نه مصالح، چون پی ساختمان ها در آن زمان شفته ای بودند!
دوست من شما به بنایی مثل سی وسه پل نگاهی بندازید ، به نظر شما چی اونو زیبا کرده ؟؟؟؟
فنداسیونش؟؟؟ قطعا شما معماری اون رو انتخاب می کنید و اما یک سوال آن چیزی که سبب پایداری این معماری شده چی هستش؟؟؟
من قطعا می گم مکانیک که در علم دیگری که زیر شاخه فیزیک و بعد مکانیکه به نام ایستایی و که خودش جزیی از علم عمرانه متبلور شده!

در مورد جنبه ی هنری معماری.
دوست من هنر مربوط به تمام رشته هاس. مهندس عمرانی که بتونه در طراحی سازه خلاق باشه هنرمنده.
مهندس میکانیکی که بتونه تو چارچوب قوانین محدود کننده راه حل جدیدی کشف کنه هنر منده.
اینقد دیدتون نسبت به مفهوم هنر سطحی نباشه
هنر فقط قالی کرمان یا امثالهم نیست که.
در مورد جنبه هنری معماری اصلا قصد بحث کردن ندارم ، چون خودش جزیی از هنر های هفت گانه است و اگر غیر از این بود که من با شما در مورد مهندسیش بحث نمی کردم
در ضمن شما از کجا می دونید که دید من نسبت به هنر سطحی است؟!
تعاریف شما از هنر یک تعریف سطحی و کلی است ، با حساب حرف شما من حرف زدن رو هم داخل هنر ها می ذارم ، چون می تونه تاثیر گذار باشه !
اما هیچ وقت این کارو نمی کنم ، بلکه اونو وارد علوم اجتماعی و انسانی و می دونم (می تونید از بچه های پزشکی ، روانشناسی و انسانی بپرسید)، و اون چیزی که شما بهش میگید هنر در تعریف اصلی ،تخصص و به کار گیری اصولی هستش
و مطئنم که شما بهتر از من می دونید که مکانیک هم معماری داره!
تازه با حساب حرف شما میشه گفت که مهندسی کشاورزی و مهندسی پزشکی هم هنره...!
و اما سوال هنوز بی جواب مونده ، معماری هنره یا مهندسی؟؟؟
اگه مهندسیه ، پس توی هنر ها چیکار می کنه؟!
اگه هنره ، پس چرا بهش می گن مهندسی و چرا وقتی تعاریف مکانیک رو می گن بچه های معماری بد بردخورد می کنن ؟؟
یا تلفیقی از این دو!!!! که اون موقع از این ور رانده و از آن طرف مانده می شود!!! و تلفیق این دو چیزی است که در همه رشته ها وجود دارد...
لطفا بدون غرض ورزی جواب بدین ، چون واقعا مشتاق دونستن این موضوع هستم!(گرچه به نظر من معماری هنره و این باید برای معماران افتخار باشه ولی برای دسته بندی برای تدریس و آموزش و پیشرفت این هنر و این علم اون رو در دسته مهندسی قرار می دن ، چون خواه ناخواه با مهندسی به شدت در ارتباطه)
من که در یکی از پست هام گفتم مهندسی معنی اینجینیر هستش و این واژه خودش از انجین و به معنای موتور اومده پس ربط کلمه معماری به موتور کاملا بی معنیه و تاکید موکد کردم که این مفاهیم پایه است (یعنی تعاریف خام هستند که هیچ پرداخت مفهومی بر روی آن انجام نشده ) و بی معنیه که از روی کلمه مهندسی و هندسه اونو مهندسی بخونیم ،ولی مثل اینکه به بعضی از کاربران بر خورد...
 
آخرین ویرایش:

aloosha

عضو جدید
بحث جالبه - با اجازه دوستان
* دوره ی مدرن به نظرم دوره ای بود که نخبه گرایی رواج داشت - معمار حرف اول و آخرو می زد - مثالش هم لوکوربوزیه
اما دوره ی پست مدرن و بعد از اون مهم ترین تغییری که اتفاق افتاد همین بود - نظر جمع به جای شخص
به نقل از کتاب دکتر نقره کار : دوره ی مدرن اولیه - مدرن متاخر - پست مدرن به ترتیب
نخبه گرا / معمار نجات دهنده - حرفه گرا / معمار خدمت گر - شرکت جویی عموم / معمار نماینده کارفرما و کاربر
* مورد دوم نظری ندارم
* این مورد به نظر خودمم اومده بود ... به نظرم اغلب اون معمارایی تو ژورنالا مطرحن که به قول معروف کفتر از تو جیبشون در میارن !
خصوصا دوره ی فعلی - یعنی مجله هارو که باز می کنی فقط بحث حول و حوش طرحای خیلی عجیب و غریبه !
معمار تاثیر گذار در سطح جامعه که هیچ - به نظر من معماری که کارشو درست انجام میده - نه تاثیر گذاره نه خیلی آوانگارد - هم شایسته ی قدردانی و شناخته

* این تو دوره ی فعلی رایج تره به نظرم - اینکه یه تیم خیلی بزرگ از طراحان با تخصص های مختلف طرحی رو پیش می برن که تو مجامع و کتابا به اسم یک نفر مطرح می شه - نمونه اش کارهای فاستر
البته که فکر اصلی از مستره و جهت می ده به کل گروه

دوست عزیز منظورتون کدوم کتاب آقای دکتر نقره کاره ؟:)دوس دارم بخونمش
 

alfa65

عضو جدید
من به طریق یکی از اشنایان با معماری اشنا شدم . کارشناسی رو مکانیک جامدات خوندم اما ارشد رو قصد جدی دارم معماری بخونم واقعا که رشته قشنگیه !!
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام عزیز :
اولا اینکه ازت تشکر می کنم که با هیجان وارد بحث نشدی و این برای من فوق العاده ارزشمنده:
و اما:
لطف کنید کلی نفرمایید ، و دقیق توضیح بدید جنبه علمیش که خوب یک چیزیه که در بین همه و همه وهمه رشته ها عمومیت داره و سبب تمایز هیچ رشته ای از رشته دیگه نمیشه ،
واما در مورد جنبه فیزیکی ، میشه مثال بزنید و ریز و دقیق توضیح بدین !معماری در کجا ها از فیزیک استفاده می کنه ( منظروم فیزیک کلاسیک و حتی فیزیک کوانتوم هستش)

جسارتا این حرفتون به هیچ وجه قابل اتکا و مورد پسند نیست ، از فیزیک و مفاهیم پایه خبری نبودههههه:eek:، لطف کنید برای این حرفتون حتما مستند بیارین و استدلال دقیق ارائه بدین.تازه اصلا مفاهیم پایه فیزیک نوین یعنی چی؟؟؟ میشه تعریفش کنید؟؟؟منظورتون چی هستش؟؟قرون گذشته و فیزیک نوین (حداقل در 6 قرن گذشته)؟؟!!!از کجا در مورد فیزیک نوین و تعاریف اون در قرون گذشته خوندید؟تا جایی که می دونم شاخه ای از فیزیک که حالت مدرنیته فیزیک هستش کوانتومه که اصلا بحثی جداگانه داره و فیزیک خودش یا کلاسیکه یا کوانتومه!
فیزیک که قدمتش خیلی بیش از سن این مسجده و زمان ساخت آن ، مطمئنم که این رو می دونید و من حاضرم برای این حرفهام مستند ارائه بدم...
عدم نشست یک بنا مربوط به معماری نیست ، بلکه مربوط به علمیه به نام مکانیک خاک! شاید این علم در آن روز به صورت امروزی وجود نداشه ، اما بوده و جزیی از علم خواص مصالح هستش که مرتبط به فیزیک کلاسیکه،
واینکه
یک بنا نشست نکنه رو عامل سازنده اون باعثه که از علومی مثل خواص مصالح ، استاتیک، دینامیک ، استفاده کرده که هیچ کدوم جزیی از معماری نیستند و معماری هم جزیی از اونها نیست ، صلبیت یک بنا رو علم ساختمان تامین می کنه دوست عزیز ، نه معماری و اون کسی که این سازه رو ساخته از علم عمران بهره برده ( حالا اون زمان اسمش هر چی که بوده بماند)
با این حسابی که شما می گید باید شفته آهک رو هم جزء معماری بدونیم نه مصالح، چون پی ساختمان ها در آن زمان شفته ای بودند!
دوست من شما به بنایی مثل سی وسه پل نگاهی بندازید ، به نظر شما چی اونو زیبا کرده ؟؟؟؟
فنداسیونش؟؟؟ قطعا شما معماری اون رو انتخاب می کنید و اما یک سوال آن چیزی که سبب پایداری این معماری شده چی هستش؟؟؟
من قطعا می گم مکانیک که در علم دیگری که زیر شاخه فیزیک و بعد مکانیکه به نام ایستایی و که خودش جزیی از علم عمرانه متبلور شده!


در مورد جنبه هنری معماری اصلا قصد بحث کردن ندارم ، چون خودش جزیی از هنر های هفت گانه است و اگر غیر از این بود که من با شما در مورد مهندسیش بحث نمی کردم
در ضمن شما از کجا می دونید که دید من نسبت به هنر سطحی است؟!
تعاریف شما از هنر یک تعریف سطحی و کلی است ، با حساب حرف شما من حرف زدن رو هم داخل هنر ها می ذارم ، چون می تونه تاثیر گذار باشه !
اما هیچ وقت این کارو نمی کنم ، بلکه اونو وارد علوم اجتماعی و انسانی و می دونم (می تونید از بچه های پزشکی ، روانشناسی و انسانی بپرسید)، و اون چیزی که شما بهش میگید هنر در تعریف اصلی ،تخصص و به کار گیری اصولی هستش
و مطئنم که شما بهتر از من می دونید که مکانیک هم معماری داره!
تازه با حساب حرف شما میشه گفت که مهندسی کشاورزی و مهندسی پزشکی هم هنره...!
و اما سوال هنوز بی جواب مونده ، معماری هنره یا مهندسی؟؟؟
اگه مهندسیه ، پس توی هنر ها چیکار می کنه؟!
اگه هنره ، پس چرا بهش می گن مهندسی و چرا وقتی تعاریف مکانیک رو می گن بچه های معماری بد بردخورد می کنن ؟؟
یا تلفیقی از این دو!!!! که اون موقع از این ور رانده و از آن طرف مانده می شود!!! و تلفیق این دو چیزی است که در همه رشته ها وجود دارد...
لطفا بدون غرض ورزی جواب بدین ، چون واقعا مشتاق دونستن این موضوع هستم!(گرچه به نظر من معماری هنره و این باید برای معماران افتخار باشه ولی برای دسته بندی برای تدریس و آموزش و پیشرفت این هنر و این علم اون رو در دسته مهندسی قرار می دن ، چون خواه ناخواه با مهندسی به شدت در ارتباطه)
من که در یکی از پست هام گفتم مهندسی معنی اینجینیر هستش و این واژه خودش از انجین و به معنای موتور اومده پس ربط کلمه معماری به موتور کاملا بی معنیه و تاکید موکد کردم که این مفاهیم پایه است (یعنی تعاریف خام هستند که هیچ پرداخت مفهومی بر روی آن انجام نشده ) و بی معنیه که از روی کلمه مهندسی و هندسه اونو مهندسی بخونیم ،ولی مثل اینکه به بعضی از کاربران بر خورد...

حرفای شما تماما درست.
و جواب شما از طرف من اینکه معماری هنره یا مهندسی.
شما میگین انجینیر از انجین میاد و یعنی موتور.و مثلا مهنس عمران یعنی موتور تمدن.خوب شاید با این حساب بشه گفت مهندس معمار یعنی موتور سازنده.یا خالق یا هر چیزی.
معنی و اسم کلمات خیلی اهمیت نداره.
بیاید فرض کنیم معماری تمامش هنره. میتونیم در مورد یه ویلای زیبا یا یه المان یادبود کاملا به هنر اتکا کرد.
ولی به فرض که شرایط پیچیده بشه. طراحی یه واحد ساختمانی بزرگ روی شن مثلا. ایا طرحی که معمار یا هنرمند میزنه فقط شکل و پلان ساختمانه و از اون به بعد کلا به مهندسین بستگی داره. یا نه این هنرمند با یه اشنایی کلی از تمام مهندسی های مرتبط با ساختمان سازی طراحی میکنه؟جواب چیه؟ یعنی همچین معماری فقط هنرمنده؟
حالا فک کنیم که معماری کاملا مهندسیه.
میتونیم در مورد طراحی پل ها و دهانه های عریض کاملا به مهندسی اتکا کنیم.
ولی بیاید به طراحی یه باغ یا فضای سبز فک کنید. به نظر شما علوم مهندسی یا همون فیزیک چقد میتونه دخیل باشه در این طراحی. پس معمار نمیتونه فقط مهندس باشه. میتونه
نمیدونم چه اصراریه که معماری یا حتما هنر باشه یا مهندسی.



 

hamidm

عضو جدید
سلام خدمت همه
کلی به سوالات فک کردم(کلی هم نه . حدودا چند دقیقه ای فک کردم:D)
میدونید چیه. واقعیتش اینه نمیتونم جوابو ریز و دقیق بیان کنم.
اینکه چرا اسم خیلیا محو میشه و فقط عده ای اسطوره میشن. اینکه چرا یه کار تیمی به اسم یه نفر تموم میشه. اینکه چرا بعضی جوایز فقط به اسم و عنوان یه معمار داده میشه.
جوابش اینه فک کنم.
تاریخ پادشاهان رو به یاد میاره نه سربازان. هرچند که پادشاها از میدون جنگ دور باشن.
این واقعیت همیشه بوده. تو هر عرصه ای.
خاصیت بارز شهرت اینه که تعداد انگشت شماری رو در بر میگیره.


سلام به همه دوستان و مهندسین فرهنگ
انسان ذاتا دوس داره که ازش نامی به جا بمونه اما آیا به جا موندن نام سودی به حال آدم داره؟
آدمهای بزرگ خلق می کنن و می آفرینن . و خوشحال هستن که اثر و آفریدشون به جا می مونه نه نامشون
آدمهای کمی کوچکتر از اینها خلق می کنن تا نامشون به جا بمونه
و آدمهای خیلی کوچکتر از اینا آثار دیگران رو به نام خود می کنن

اما آیا نام مهمه؟
مثلا آیا مهمه که کسی که شاهنامه رو که با ارزشترین اثر حماسی موجوده ، اسمش ابوالقاسمه یا یه چیز دیگه؟
آیا مهمه کسی که خانه آبشارو ساخته اسمش رایته یا مثلا لعوناردو؟

به نظر من مهم نیست اسمی به جا بمونه.مهم اینه که اون هنرمند اثری رو که خواسته خلق کرده و مردم در هر زمانی به کسی که اون اثر و خلق کرده آفرین می گن.حالا هر کی می خواد باشه یا به اسم هرکی که تموم شده مهم نیست
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستان و مهندسین فرهنگ
انسان ذاتا دوس داره که ازش نامی به جا بمونه اما آیا به جا موندن نام سودی به حال آدم داره؟
آدمهای بزرگ خلق می کنن و می آفرینن . و خوشحال هستن که اثر و آفریدشون به جا می مونه نه نامشون
آدمهای کمی کوچکتر از اینها خلق می کنن تا نامشون به جا بمونه
و آدمهای خیلی کوچکتر از اینا آثار دیگران رو به نام خود می کنن

اما آیا نام مهمه؟
مثلا آیا مهمه که کسی که شاهنامه رو که با ارزشترین اثر حماسی موجوده ، اسمش ابوالقاسمه یا یه چیز دیگه؟
آیا مهمه کسی که خانه آبشارو ساخته اسمش رایته یا مثلا لعوناردو؟

به نظر من مهم نیست اسمی به جا بمونه.مهم اینه که اون هنرمند اثری رو که خواسته خلق کرده و مردم در هر زمانی به کسی که اون اثر و خلق کرده آفرین می گن.حالا هر کی می خواد باشه یا به اسم هرکی که تموم شده مهم نیست

منظور من روحیات ادما نبود.
منظور من حقیقته. هر کسی نمیتونه اسمشو ماندگار کنه. حالا چه خودش بخواد چه نخواد.
ولی گذشته از این.
حالا درسته تو تاریخ اسم معمارای محدودی ماندگار شده.
ولی سوال اصلی اینه همونا چطور تونستن.
من فک میکنم نظریات در معماریه که عده ای رو برجسته کرده.
نظریاتی که روند معماری دنیارو تحت تاثیر میزاره.
پس شاید جواب همین باشه. که چرا مثلا تو طراحی فاز دوم برج میلاد زاحا حدید اول شده. چون زاحا حدیده. و تو همچین شرایطی کیفیت طرح مطرح نیست. بلکه اسمه که مطرحه.
و به همین دلیله که ساختمان هایی عظیمی مثلا مثل امپایر استیت با اون شهرت معماری نه چندان مشهوری داشته(william f.lamb) و دیگه اسمی ازش برده نمیشه.
و ساختمانی که شاید از نظر خیلی از دانش اموختگان معماری هیچ جذبه ای نداره مثله ژرژ پومپیدو به واسطه ی معمارانش اینقد اسمش بزرگه.
معماری که نظریه پرداز هم باشه میمونه. بقیه میان و میرن.
 

arashitect

عضو جدید
درود فراوان.
1-خیر.بایستی توجه داشته باشیم پیشنیازهرگونه تحول در معماری (به جهت رابطه تنگاتنگ معماری و فنون اجرا)تحولات در تکنولوژی میباشد.لذا تا پیشرفتهای شگرفتی در زمینه صنعت ساختمان (همانند انچه در صنعت خودرو یا فناوری اطلاعات میبینیم)بوجود نیامده شاهد تحول آنچنانی (همانند اغاز دوره مدرن) در معماری نخواهیم بود.این تکنولوژی است که طرح را اجرایی میکند.شما طراحی خودرو های دهه 60 را با امروز مقایسه کنید.معماری دهه 60 را هم با امروز مقایسه کنید متوجه منظور بنده خواهید شد.طی 50 سال گذشته اتفاق خاصی در عرصه معماری نیفتاده.داستان کم کاری معماران نیست.مشکل متریال جدید است.

2-معیار نهادن نقد معماری و معمار به میزان مقبولیت انها در عرصه ژورنالیسم کار صحیحی نیست.همانگونه که همه میدانیم اکثر مجلات معماری با دریافت هزینه اقدام به انتشار اثار مینمایند و کار انها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

3-هر جایزه و عنوانی اعتبار خود را از هیات برگزار کننده و سیاستها و اهداف انها کسب میکند.حال برخی جوایز اعتبار انچنانی ندارند و برخی دیگر منبع افتخار.

4-متاسفانه فرهنگ فعالیت انفرادی در ایران باعث این مشکل شده که معماران موفق اکثرا تنها کار میکنند(بگذریم از اپراتور ها و نقشه کشها و...).اما آنانی که دفاتر پویا دارندو با تفکر جمعی اقدام به معماری مینمایند معمولا نام دست اندر کاران پروژه و همکاران طرح را اعلام میکنند.اما به هر صورت مدیریت و تعیین خط مشی طراحی به عهده هرکس که باشد پروژه به نام او تمام خواهد شد.
 
آخرین ویرایش:

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟

سلام به دوستان گل معمار و سپاس از صدیق عزیز از طرح این موضوع ،پیرو تمرکز موضوعی و پرهیز از حاشیه روی و صراحت کلام که صدیق جان مد نظر قرار دادند می توان گفت:

با توجه به سیر تحولات پیش آمده از گذشته تا کنون،در معماری و نگرش اجمالی به آن به راحتی می توان دریافت معماری نیز توامان با سیر پیشرفت آدمی و دستآوردهای بشریت بوده است.و مسلما مبتکران و بنیانگذاران اولیه شناخته شده تر هستند چرا که در هر پدیده ای ابداء کنندگان آن، حائز اهمیشت خواهند بود.با این پیش فرض می توان گفت در کجا و چه مقطع زمانی این تحولات گسترده تر و سرعت بیشتری داشته و حتی نقش تعیین کننده تر در شکل گیری و بوجود آمدن آن داشته است.اما امروزه جدای از اینکه تمام علم و دانش فن ساختمان وامدار تلاش های فرآوان گذشتگان است مدیون علم تولید شده و هنر ذهن همان خداوندگاران معماری، در سرتاسر جهان است که در پی دستایابی بیشتر و تحقق ساخت آرمان شهری هستند که روزگاری رویای بشر بوده است ...اما پاسخ قاطع برای امتداد این تحولات و دست یافته های نوین معماری به دست معمارن زبره و چیره دست،شاید قدری متفاوت و نسبی باشد.حداقل برای قیاس وضع موجود در کشورمان با سایر نقاط جهان شاید دچار شک وشبهه بود چرا که با وضع حاکم و نبوغ سرشار حاکمان برای بوجود آوردن زمینه های علمی مضاعف و معنویت مضاعف تر نباید نسبت به چنین مسائلی خوش بین بود......حرف من جدایی و قرار دادن مسائلی این چنین و قائل شدن ارزشهای مترقی جویانه برای ایران است و دلایل چنان واضح و آشکار دارد که نیاز به برشمردن نیست....اما جهان حال حاضر به رغم گسترش و تحولات ثانیه با ثانیه و انتقال و دستیابی به صنعت رو به رو رشد و فزاینده هر لحظه انتظار گشوده شدن درهای ترقی وتحول به جهانیان را می رود. پس مسلما افق روشن اوج معماری و منظر به سر نخواهد آم هرچند اگر از عصر طلایی خود عبور کرده باشد....هرگز



  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟

تمرکز و پرداخت به 1 موضوع خاص...به عبارتی دیگر توجه ویژها به یک شخص مسئله تازه ای در کشور غیور مردان(نه غیور مرده گان!) نیست. سبک زندگی و پیچیدگی شخصیتی و احساسی ما نیز شاید متفاوت و بی تاثیر نباشد.
از طرفی دنیای بدون مرز متمدن ، نیز جای هیچگونه بی اطلاعی را باقی نمی گذارد.اگر عده خاصی از معماران به عنوان سردمدار در سطح جهانی شناخته شده اند که امر مبرهنی است و اگر غیر از این باشد جای تعجب دارد.اما به ظن من این موضوع که تعداد اندکی از معماران به شهرت رسیده و مطرح می شوند خاص ایران و حداکثر کشورهای نظیر ایران است که اطلاعات و سطح آگاهی دست کم 50 سال با عصر حاضر پیرامون مغایرت داشته باشد.پس دلیل بی اطلاعی از ماست که برماست....


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟
باید پذیرفت این جوایز و نشان های جهانی و ملی شایسته و مستحق دریافت کننده آن است.این باور و نگرش مثبت است که مسیر پیشرفت را میسر و محقق می کند.رقابت اولین گام برای تحقق آرمان گرایی و به طبع پیشرفت و پیروزی است و الا شاید سکون و ایستایی به همراه آورد.
و اما جواب سوال شما در یک سوالی نهفته است که شاید بی ارتباط با این مسئله نباشد.همه ما کم و بیش آقای هیچکاک رو به عنوان نابغه سینما میشناسیم و این شاید موضوع خیلی مهمی نباشد اما نکته قابل توجه این است که این نابغه سینما هیچوقت موفق به دریافت جایزه اسکار نشده!!!! شاید در وهله اول خیلی عجیب به نظر آید اما نکته ظریفی در خود دارد که حداقل از دیدگاه من عمق و عظمت شخصیتی ایشان باعث این امر شده است.در خصوصا معماری نیز این امر صادق است به این معنی که ،باعث می شود قرار دادن معماران نامی در صف مسابقه و امتیاز چندان شایسته نباشد که ارزش آنها چیزی بیش از این ها است....


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟

با وجود اینکه متاسفانه جامعه دانشجویی ایران دچار فقر شدید تحمیلی و بعضا خود خاسته علمی است با این حال به رغم فضای مجازی به راحتی می توان با تمام آثار معماری و معماران بزرگ دنیا آشنایی پیدا کرد و حداقل حقیر نسبت به این موضوع احساسی نزدیک به توانمندی شناخت آثار معروف معماران جهان را می کنم.اما این شناخت صرفا به ابعاد و زیربنا و این دست ویژگی های عمومی یک بنا است و از روحیات سازنده و تناسبات روحی او با کالبد بنا پرده برداری نمی کند.تشخیص این که یک معمار با چه فکر و در پشت چه اندیشه ای دست به ساخت یک بنا زده است کاری سخت و جز با شناخت کامل از روحیات و حالات درونی اش میسر نیست اما حداقل با یک مطالعه ساده از پیشینه او می توان دریافت که این بنا بی شبهات با تفکرات و تعلقات درونی او بوده یا خیر.به عنوان مثال شخصی مثل خانم زاها حدید با سبک زندگی منحصر به فرد و ایده پردازی های خاص خود که حتی این را می توان از طراحی های لباس های شخصی خود او دریافت ،ماهیت خلاق خالق آثاری چون "ساختمان opus" , و امثال اینها که امضاء تفکرات دیوانه وار او بر ساختار آن سایه افکنده است به راحتی برای هر بیننده ی متفکری آشکار می سازد....
و اما در پس هر پروژه عظیم توسط معمار اصلی این دستیاران و تیم همکاری اوست که با مشورت و همفکری در بوجود آوردن یک اثر ماندگار تلاش می کنند که همیشه در پشت پرده هستند و گمنام...شاید هم روزی این معماران بعضا تازه کار نامداران آینده ای نه چندان دور باشند.....

امیدورام بیان روشنی از نظریاتم ارائه داده باشم.....سپاس از توجه دوستان عزیز..موفق باشید
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
حرفای شما تماما درست.
و جواب شما از طرف من اینکه معماری هنره یا مهندسی.
شما میگین انجینیر از انجین میاد و یعنی موتور.و مثلا مهنس عمران یعنی موتور تمدن.خوب شاید با این حساب بشه گفت مهندس معمار یعنی موتور سازنده.یا خالق یا هر چیزی.
معنی و اسم کلمات خیلی اهمیت نداره.
بیاید فرض کنیم معماری تمامش هنره. میتونیم در مورد یه ویلای زیبا یا یه المان یادبود کاملا به هنر اتکا کرد.
ولی به فرض که شرایط پیچیده بشه. طراحی یه واحد ساختمانی بزرگ روی شن مثلا. ایا طرحی که معمار یا هنرمند میزنه فقط شکل و پلان ساختمانه و از اون به بعد کلا به مهندسین بستگی داره. یا نه این هنرمند با یه اشنایی کلی از تمام مهندسی های مرتبط با ساختمان سازی طراحی میکنه؟جواب چیه؟ یعنی همچین معماری فقط هنرمنده؟
حالا فک کنیم که معماری کاملا مهندسیه.
میتونیم در مورد طراحی پل ها و دهانه های عریض کاملا به مهندسی اتکا کنیم.
ولی بیاید به طراحی یه باغ یا فضای سبز فک کنید. به نظر شما علوم مهندسی یا همون فیزیک چقد میتونه دخیل باشه در این طراحی. پس معمار نمیتونه فقط مهندس باشه. میتونه
نمیدونم چه اصراریه که معماری یا حتما هنر باشه یا مهندسی.



[/SIZE]

سلامی از نو :
در مورد طراحی ساختمان تا حدودی با هاتون موافقم ، چون اصولا استحکام بنا مربوط به معماری نمیشه ، ولی باید با مهندس محاسب مدام در حال ارتباط باشه که در مورد یه سری از طرح ها مجوز رو از اون بگیره و همین طور مهندس محاسب هم این ارتباط رو باید داشته باشه( اینکه معماری ها هم فولاد، بتن، استاتیک و ... دارند صرفا جهت آشنایی آنها با پروسه محاسبات است تا هر طرحی رو در دنیای واقعی ارائه ندهند و این سبب ورود آنها به مهندسی نخواهد بود)و
در مورد مواردی که شما فرمودید هم تک به تک و کلمه به کلمه دلیل استدلال مخالف دارم ، اما مطئنم که تاپیک رو از بحث اصلی منحرف خواهد کرد.
و اما بحث من از آنجا شروع شد که دوستان با اتکا به اسم مهندسی معمار رو مهندس می دونند، و هدف من دقیقا این بود که دوستانی که معماری می خونند یه خورده دچار اصطکاک ذهنی و نظری بشن ،
من فقط خواستم بهتون بگم اگر با لغت بریم جلو ، مطمئن باشید هیچ وقت جز مهندسی نخواهید بود ، که البته دوستانی دچار جوشش خونی شدند و متعصبانه جواب دادند>
اینکه ما معماری ها چه درس هایی می خونیم و چنین و چنان می کنیم همش لق لقه زبان است و استنباط درستی رو ایجاد نمی کنه و صرفا جهت راضی کردن خود است.
از شرکت شما در بحث خیلی خیلی سپاسگزارم اما هنوز منتظر استدلال و یا دلیلی و یا تعریفی هستم که بشه بهش اتکا کرد،
با آرزوی موفقیت برای تمامی معماران عزیز ،که هنر را در قالب هندسه به مرحله ظهور می رسانند...
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من فکر نیکنم بخش زیادی از اینکه معماران ایرانی معروف نشدن مخصوووصا امروزه اینه که ما خودمونو قبول نداریم..حداقل اکثرمون اینطوریم که معماری و تفکر و ذوق معمارانه یه ایرانی رو قبول نداریم..البته هستن کسایی که به تفکر یه معمار ایرانی ارزش میدن اما اکثرمونم تو سایتای خارجی دمبال نمونه های جالب هستیم و تقریبا اونا رو الگومون قرار دادیم..حتی گاهی نمونه های داخلی رو خیلی ضعیف میدونیم چه برسه به اینکه بخوایم از اون معمار ایرانی تجلیل کنیم یا کارش و خودشو الگو بدونیم...
بنظرم بخش زیادی بر میگرده به باور های بسسسسیار غلط ما....
البته نه اینکه طرحای معماران خارجی که برتر شناخته میشن بد باشه..اما فکر میکنم کم نباشه تفکر والای معمار ایرانی..به شرطی که انقدر توسط خودمون،اساتید،جامعه وبزرگان سرکوب نشیم....
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیز جان ، شما که بی ادعا هستین بفرمایید :
معماری مهندسیه یا هنر
جالبه که کسانی که ادعا دارن خودشون بیشتر طالب درگیری هستند :
اگه هنر مندی ، پس چرا ناراحتی که بهت می گن مهندس
و اگه مهندسی چرا وقتی یکی میاد تعاریف پایه مهندسی رو میگه بهت بر می خوره ،
سوال واضحه چرا مغلطه می کنید
اگه واقعا نظر منو میخای ،نظر من اینه که :
معماری فنی ترین رشته هنری و هنری ترین رشته فنی هستش.اگه هنر رو ازش جدا کنی بی ارزش میشه و اگه فنو ازش بگیری فاقد عملکرد میشه.
من خودمو میگم نه عقده دارم بهم بگن مهندس و نه کلا واسه یه اسم اینهمه ارزش قائلم که اینجا این همه بهش پرداخته میشه.همین بس که این مقوله جزو هفت هنر برتره. و همه ما هر لحظه باهاش زندگی میکنیم.
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟


  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟

ایا دوران Architectural star و خداوندگان دنیای معماری به سر آمده؟

بگذارید یک مثال ساده بزنم :


دوران زندگی یک انسان را در نظر بگیریم .ایا پس از طی کردن دوران کودکی ، نوجوانی ، جوانی ، میانسالی و بزرگسالی ، دوره اش به اتمام میرسد؟ آیا تجربه هایش را باید نا دیده گرفت؟ آیا باید یک خط دور او کشید وگفت که دوران مصرفت تمام شده و پرونده ات را ببند ؟ و بگوییم دیگر به تو نیازی نیست و تو کهنه و قدیمی هستی و حال نوبت ماست ؟
به راستی من و شما بدون تجارب نوشتاری و رفتاری بزرگترها میتوانیم ادامه بدهیم ؟ من که میگویم نه.
در حیطه معماری نیز چنین است. آری معماران بزرگ یکی پس از دیگری از رده بهترین ها خارج می شوند و بهترین دیگری جایگزین آنها می شوند. اما بدون توجه به فلسفه ها ،تئوری ها و عملکردهای خداوندگان معماری ، آیا می شود بهترین دیگری ظهور کند؟
از دیدگاه من دوران معماران بزرگ به سر نخواهد آمد .شاید از نظر(دوران عمری و سنی) ، اما دوران کاری آنها ، تفکرات و آثارشان همیشه برجا می ماند. فقط با پیشرفت تکنولوژی و روی کار آمدن نظریه های جدید ، کارها و نظراتشان کمرنگ میشود اما همین نظریه های جدید ، مدیون تئوری ها و تکنیک های معماران قبلی است.
در واقع میتوان گفت : یک تجدید نظر اصولی و پیوند دادن این تجدید نظرها با دستاوردهای جدید ، تحولی در روند سبکهای جدیدتر است و تحلیل و تفسیر تئوری ها و آثار معماری ، با وفاداری نه وابستگی ، منجر به ظهور معماری روز می شود.


اگر ما نامی نشنیده ایم مقصر خود هستیم و بی توجهی و شاید بی رغبتی به مسائل معماری از جمله نام و زندگی و آثار معماران جهان. ما یاد گرفته ایم که فقط نورمن فاستر ، رایت ، لوکوربوزیه و ... را بشناسیم. امروزه با در دسترس بودن اینترنت و کتابخانه های مجازی ، دیگر نمیتوان فریاد برآورد که قیمت کتاب گران است و نمیتوان مطالعه کرد. تحقیق و جستجو آسان است فقط کمی همت میطلبد.


2-شرکت در مسابقه های بزرگ و جهانی ، معلومات ، تجربه و بیشتر از آن جسارت میخواهد. و کسانیکه در این مسابقه ها شرکت میکنند ، توانایی انجام کار را دارند. حال جوایز دریافتی آنها به حق است یا خیر باید فراخوان و نوع خواسته ها و سپس طرح معمار برنده را اصولی و با تمام جوانب مثلا شرایط محل یا مقتضیات اقلیمی و ... مورد بررسی قرار دهیم. اگر تناقضی در این میان دیده شد ، و متوجه شدیم جایزه به ناحق داده شده ، باید شیفتگی داوران به معماران خاص را در نظر بگیریم !!!


3- به نظر من نیمی از شاهکارهای معماری از آن خودشان نیست . بطور مثال در دفتر آیزنمن چندین معمار متخصص فعالیت دارند و مشغول به کار هستند. اما آثار این شرکت ، به نام پیتر آیزنمن ثبت می شود. چرا راه دور ؟ در همین کشور خودمان هستند معماران نخبه ایکه در دفاتر شرکت های معروف مشغول به کارند. ایده ها و طرح های آنها در مسابقات کشور اول می شود اما هرگز نامی از آنها برده نمیشود.


_منصور فلامکی: معماری یک پدیده ایست که برای زاده شدنش بذری لازم است و برای پروراندنش باید تغذیه شود،به هرکجا زاده شود،به رنگ خاک و به طعم آب همانجا در می آید و با گذر زمان میمیرد و اگر دگرگون نشود،به تعالی نمی رسد. و در حقیقت امر،معماری می تواند ترجمان اندیشه ها و سلیقه ها و نیازهای انسانی شناخته شود که در لحظه ای خاص در زندگی دست به گل برده وبا آفرینش شکلی معین ،به بیانی مطلق ،به همان روزی که ساخته سخن گفته است
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا