اگه گفتی این عکس کیه؟

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه گفتین این عکس کیه؟



 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
-اونجا اون ته جنگل یه خرسی خونه داره
یه خرس زشت و تنبل
-ما با هم تور می سازیم
خرسه رو گیر میندازیم
-خرسه چشمای ریز داره
چنگال های تیز داره
تور رو پاره می کنه
کار رو چاره می کنه
-کمون و تیر میاریم
خرسه رو گیر میاریم
-خرسه خیلی بزرگه
حریفه صد تا گرگه
تیر و کمون برایش
مثل تیغه به پایش
-تیر و تقنگ میاریم
خرسه رو به چنگ میاریم
-آقا بزرگم گفته
خرسه پوستش کلفته
بی بی جون من میگه
تیر واسش مثل ریگه
-پس باید چیکار کنیم
تا خرس رو شکار کنیم؟
-کوچیک مثل خرگوشیم
اما فرز و باهوشیم
با فکر و هوش و تدبیر
خرسه رو میندازیم زیر
-خرسه رو می زنیم گول
خرسه رو می کنیم خار
دست و پاشو می گیریم
میندازیمش توی غار

 

*avast*

اخراجی موقت
اونجا اون ته ِ جنگل یه خرسی خونه داره
یه خرس زشت و تنبل
-ما با هم تور می سازیم
خرسه رو گیر میندازیم
-خرسه چشمای ریز داره
چنگال های تیز داره
تور رو پاره می کنه
کار رو چاره می کنه
-کمون و تیر میاریم
خرسه رو گیر میاریم
-خرسه خیلی بزرگه
حریفه صد تا گرگه
تیر و کمون برایش
مثل تیغه به پایش
-تیر و تقنگ میاریم
خرسه رو به چنگ میاریم
-آقا بزرگم گفته
خرسه پوستش کلفته
بی بی جون من میگه
تیر واسش مثل ریگه
-پس باید چیکار کنیم
تا خرس رو شکار کنیم؟
-کوچیک مثل خرگوشیم
اما فرز و باهوشیم
با فکر و هوش و تدبیر
خرسه رو میندازیم زیر
-خرسه رو می زنیم گول
خرسه رو می کنیم خار
دست و پاشو می گیریم
میندازیمش توی غار
نمیشد به یه رنگی بنویسی بتونم بخونیم!!؟
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

قوقولی قولی شادیم
ز رنج و غم آزادیم
روزها دیگه سفیدن
چرخ‌ها پر از امیدن

قدقد قداقدا
شادی کنید ای بچه‌ها
عمر غصه سر اومد
روزهای بهتر اومد

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

درختی خشکیده بودم
پیر و پوسیده بودم
اما حالا بهارم
چون که اومد گلنارم

آینه بندون کنید
ده رو چراغون کنید
نور چشمونم اومد
چراغ خونم اومد

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

خرس‌ها بداخلاق بودن
خیلی قلچماق بودن
ازشون نترسیدیم
هزارتا نقشه چیدیم
آخر زدیم گولشون
سبد رو گذاشتیم رو کولشون

کوچیک مثل خرگوشیم
اما فرز و باهوشیم
نه تیر داشتیم نه تفنگ
نه چنگال داشتیم و نه چنگ
با فکر و هوش و تدبیر
رها شدیم از زنجیر

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته
 

*avast*

اخراجی موقت
گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

قوقولی قولی شادیم
ز رنج و غم آزادیم
روزها دیگه سفیدن
چرخ‌ها پر از امیدن

قدقد قداقدا
شادی کنید ای بچه‌ها
عمر غصه سر اومد
روزهای بهتر اومد

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

درختی خشکیده بودم
پیر و پوسیده بودم
اما حالا بهارم
چون که اومد گلنارم

آینه بندون کنید
ده رو چراغون کنید
نور چشمونم اومد
چراغ خونم اومد

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته

خرس‌ها بداخلاق بودن
خیلی قلچماق بودن
ازشون نترسیدیم
هزارتا نقشه چیدیم
آخر زدیم گولشون
سبد رو گذاشتیم رو کولشون

کوچیک مثل خرگوشیم
اما فرز و باهوشیم
نه تیر داشتیم نه تفنگ
نه چنگال داشتیم و نه چنگ
با فکر و هوش و تدبیر
رها شدیم از زنجیر

گلنار مثل گلی بود که گفتند پرپر گشته
شکر خدا دوباره به ده ما برگشته
:surprised::eek::surprised:
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگي مي كند. روزي به كنار چشمه مي رود تا آب بياورد. باد دستمال آبي او را، كه يادگار مادرش است، با خود مي برد. گلنار در پي دستمال به جنگل مي رود و راه را گم مي كند و گرفتار خاله خرسه مي شود. خرس ها او را براي انجام كارهاي روزانه و پختن كلوچه پيش خود نگه مي دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به كمك اهالي به دنبال گلنار مي گردند، اما ...

(محصول 1367)
 
  • Like
واکنش ها: etnn

*avast*

اخراجی موقت
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگي مي كند. روزي به كنار چشمه مي رود تا آب بياورد. باد دستمال آبي او را، كه يادگار مادرش است، با خود مي برد. گلنار در پي دستمال به جنگل مي رود و راه را گم مي كند و گرفتار خاله خرسه مي شود. خرس ها او را براي انجام كارهاي روزانه و پختن كلوچه پيش خود نگه مي دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به كمك اهالي به دنبال گلنار مي گردند، اما ...

(محصول 1367)
من نبودم
 

Similar threads

بالا