مشاعرۀ سنّتی

[مرد تنهای شب]

در این عصر فضا از بس هیاهوست
فلک مات از بشر حیران بهر سوست

 

[leanthinker]

تو کز محنت دیگران بی غمی..
نشاید که نامت نهند آدمی..

کوچولوها منتظرن..
بعضی ها هستند که کمترین امکانات زندگی ازشون دریغ شده...
خدایا رحمی
شاید شما بتونین کمکی بکنین..
فرصتها می گذرند...
اگه می تونین کاری بکنین روی این لینک کلیک کنید...

 

[مرد تنهای شب]

یکی را می نشاند بر سر تاج
یکی را میکند پیش همه خوار

 

[leanthinker]

رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود...

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=77480&posted=1#post77480
کمک یادتون نره

 

[مرد تنهای شب]

دلم پیوسته اندر اضطرابه
ز داغ لاله رویان در عذابه

 

[sshhiimmaa]

هر كه خواهد گو بيا و هر چه خواهد گو بگو
كبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست...

 

[ساغر777]

تا در ره عشق آشناي تو شدم *****با صد غم و درد مبتلاي تو شدم
ليلي وش من به حال زارم بنگر*****مجنون زمانه از براي تو شدم

 

[مرد تنهای شب]

توئی سرمایه یاس و امیدم
رهائی ده از این رنج شدیدم

 

[مرد تنهای شب]

ساغر غلامي

ساغر غلامي

تا در ره عشق آشناي تو شدم *****با صد غم و درد مبتلاي تو شدم
ليلي وش من به حال زارم بنگر*****مجنون زمانه از براي تو شدم

مشین تا دیگران حاصل بچینند
تو هم دنبالشان دنباله رو باش​

 

[ساغر777]

شبي دل را به تاريكي ز زلفت باز مي جستم
رخت ميديدم و جامي هلالي باز ميخوردم

 

[leanthinker]

من از آنروز که در بند تو ام آزادم....

 

[مرد تنهای شب]

مکن با کهتر از خود خود نمایی
بهر منصب رسیدی بی ریا باش

 

[بشارت]

شهری است پر حریفان و ز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر میکنید کاری

 

[مرد تنهای شب]

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسوده چمنش

 

[مرد تنهای شب]

شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو
اگه حرف آشتی نباشه با تو قهرم تا به قیامت

 

[sshhiimmaa]

تا شدم حلقه به دوش در ميخانه عشق
هر دم آيد غمي از نو به مبارك بادم

 

[ar ebrahimzadeh]

ماه رویان جهان رحم ندارد دلشان ****** سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان

 

[serina_pm]

/معجزه گر /

((از احسان خسرو آبادي ))



ارزانـی خـدای شـما هـر دو عالـمـش

خورشید و آسمان و بهشت و جهنمش
باید هبـوط را به خدایـت نشـان دهم
باید از آسمـان بـه زمینـم بیـارمـش
ابلیس و سیب و گندم وحوا بهانه بود
می خواست زهر چشم بگیرد از آدمش
می خواست تا بهشت شود آرزویمان
می خواست تا همیشه بسوزیم در غمش
***
با این همه خدای شما معجزه گراست
زیرا هنوز در دل خود دوست دارمش​

 

[مرد تنهای شب]

نهادم در سخن از خود نظامی
مگر روزی شوم لابد نظامی

 

[sshhiimmaa]

يا رب اين شمع دل افروز ز كاشانه كيست
جان ما سوخت بپرسيد كه جانانه كيست..؟

 

[بشارت]

تابود بارغمت بر دل بی هوش مرا
سوز عشقت ننشانندزجگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بنا گوش مرا

 

[altinay]

آسایش د. گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

 

[hami_life]

از شب سیاه تر چه بود؟زلف یار من
از ان سیاهتر چه بود؟ روزگار من
شیرین تر از شکر چه بود؟ان لب دهن
شیرین تر ان دمی که بخندد به کار من

 

[altinay]

نگویم مرا زین قفس آزاد کنین
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنین

 

[hami_life]

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد

 

[altinay]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند..........

 

[hami_life]

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری کشیده ام که مپرس

 

[altinay]

سپهدار طوس است کامد به جنگ
نتابی تو با کار دیده نهنگ

 

[hami_life]

گر بود عمر به میخانه روم بار دیگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر

 

[altinay]

ره شورسان تا در تیسفون
زمین خیره شد زیر نعل اندرون