مشاعرۀ سنّتی

[smile]

ohh yes

ohh yes

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باش و مرا غم ببرد

دوباره پلک دلم می پرد ,نشانه چیست ؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی

شما احتمالا عضو سایت سپنتا نیستید
آخه این عکس رو اونجا هم دیدم ؟

 

[نسیم]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

 

[melika62]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

ديگران قرعه قسمت همه بر عيش زدند
دل غمديده ما بود که هم بر غم زد

 

[مجید]

دوست نزدیکتر از من به من است
وین عجب تر که من از وی دورم

جه کنم با که توان گفت که او
در کنار من و من مهجورم

 

[booghbooghabbasy]

منم اون دسته گلی که پرپرم کردی هزار بار
گل مریمی که روزی منو بو می کردی صدبار

شعر از خودم

 

[smile]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

در دل باغ چه رازیست که در فصل بهار
باز از زردی پاییز نصیبی دارد.

 

[altinay]

در دل باغ چه رازیست که در فصل بهار
باز از زردی پاییز نصیبی دارد.

در این دنیا کسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد.

 

[melika62]

در این دنیا کسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد.

دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت
عمريست که عمرم همه در کار دعا رفت

 

[rasarayaneh]

.........

پرسند اگر كيست منيري كه بنام است

كو دختركي بود و به دامان من افتاد....

 

[smile]

.........

پرسند اگر كيست منيري كه بنام است

كو دختركي بود و به دامان من افتاد....

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[sahebgharan]

چرا با ( پ ) !!!

.........

پرسند اگر كيست منيري كه بنام است

كو دختركي بود و به دامان من افتاد....

 

[elnaz66]

الا ای همنشين دل که يارانت برفت از ياد

مرا هرگز مباد آن دم که بی ياد تو بنشينم

 

[melika62]

الا ای همنشين دل که يارانت برفت از ياد

مرا هرگز مباد آن دم که بی ياد تو بنشينم

من ملک بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم

 

[مجید]

منم عاشقت ، چشم انتظارم
به خود منتظر تا رسم بر قرارم

 

[S H i M A]

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

ولی با خفت و خاری پی شبنم نمیگردم

 

[بشارت]

میان جمع می کشان تمام عمر خود عیان
ز شور عشق دلستان شراب در سبو کنم.

 

[melika62]

میان جمع می کشان تمام عمر خود عیان
ز شور عشق دلستان شراب در سبو کنم.

مرحبا اي پيک مشتاقان بده پيغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فداي نام دوست

 

[sshhiimmaa]

تا سحر چشم يار چه بازي كند كه باز
بنياد بر كرشمه جادو نهاده ايم...

 

[بشارت]

ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی می ای هست در این میکده مستیم

 

[liliss85]

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوشی مستی بیدار نخواهم شد

 

[matink64]

دل پرده پرده خون شود تا پرده دیگرگون شود
چون مرغ حق خون می چکد از نغمه های نای من


شاید نسیمی آید و بویی ز باغت آورد
تا در هوایت گل کند خاکستر پروای من
شادروان دکتر قیصر امین پور

 

[sshhiimmaa]

روز اول رفت دينم در سر زلفين تو
تاچه خواهدشددراين سوداسرانجامم هنوز

 

[بشارت]

ز من اکنون طمع صبر دل وهوش مدار
کاین تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

 

[sshhiimmaa]

دل چو پرگار به هر سو دوراني مي كرد
واندر آن دايره سر گشته پا بر جا بود

 

[بشارت]

در کار گلاب وگل, حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری, وین پرده نشین باشد

 

[مجید]

دل و دلدار حاضرند اما
چه کنم که غایبم آنجا

 

[leanthinker]

ای که دستت می رسد کاری بکن
قبل از آن کز تو نیاید هیچ کار....

 

[مرد تنهای شب]

اگر خوبم اگر بد بارالها
خودت بسرشته ای آب و گلم را

 

[مرد تنهای شب]

ای که دستت می رسد کاری بکن
قبل از آن کز تو نیاید هیچ کار....

رود در چشم من خاری چو بینم
گلم مدهوش در آغوش خار است​

 

[leanthinker]

تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
برای بدست آوردن دلهای کوچک روی این لینک کلیک کنید http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=77435#post77435