کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

fatimma

عضو جدید
جناب بردوک عزیز گذاشتن یک اسمایل کار جالبی نیست

بهر حال شخصی چه کوچک چه بزرگ چه در حد شما چه کمتر از شما چه برتر از شما

شبه ای وارد کرده شاید در ذهن شما خنده دار بنظر برسد اما در نظر بیندگانی (که اکثرشون اطلاعات کافی هم معمولا ندارن)

این شبه رو درست می بینند و در جواب شبه خنده ی اسمایل شما رو می بینند

دلیل را بر این می گذارند که شما جوابی نداشتید و خواستید با گذاشتن این اسمایل از زیر جواب دادن به شبه فرار کنید و تالار را منحرف کنید و به حاشیه بکشانید که مثلا جواب ندهید و....

اگر واقعا دلسوز هستید و به شبهات جواب دهید لطفا بیخیال فردی که شبه را بیان کرد



مهم از نظر بیننده ی بحث جواب به شبه هست نه بهانه و پیچاندن تاپیک و....
موفق باشید
دوست عزیز شبهه کجا بود.خوبه که با سند و مدرکه.این خوب نیست که هر چیو که نمیدونیم بگیم شبهه.
 

بردوک بزرگ

عضو جدید
کاربر ممتاز
جناب بردوک عزیز گذاشتن یک اسمایل کار جالبی نیست

بهر حال شخصی چه کوچک چه بزرگ چه در حد شما چه کمتر از شما چه برتر از شما

شبه ای وارد کرده شاید در ذهن شما خنده دار بنظر برسد اما در نظر بیندگانی (که اکثرشون اطلاعات کافی هم معمولا ندارن)

این شبه رو درست می بینند و در جواب شبه خنده ی اسمایل شما رو می بینند

دلیل را بر این می گذارند که شما جوابی نداشتید و خواستید با گذاشتن این اسمایل از زیر جواب دادن به شبه فرار کنید و تالار را منحرف کنید و به حاشیه بکشانید که مثلا جواب ندهید و....

اگر واقعا دلسوز هستید و به شبهات جواب دهید لطفا بیخیال فردی که شبه را بیان کرد



مهم از نظر بیننده ی بحث جواب به شبه هست نه بهانه و پیچاندن تاپیک و....
موفق باشید

من نه قصد تمسخر کسی رادارم ونه فرار از کسی و تفکر کسی.اما اگر کسی بخواد واقعا به نتیجه ای در مورد شبهاتش برسه احتیاجی به من نداره بره تحقیق کنه اما از جای درست .طرف تحقیق میکنه اما رجوع میکنه به رساله مثلا لنکرانی.خوب معلومه اونجا همان چیزی را پیدا میکنه که مد نظرشه.من هم ممکنه مشکل داشته باشم اما خودم شعور دارم وبا مطالعه موافقین ومخالفین میتونم راهم رو پیدا کنم.
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
من نه قصد تمسخر کسی رادارم ونه فرار از کسی و تفکر کسی.اما اگر کسی بخواد واقعا به نتیجه ای در مورد شبهاتش برسه احتیاجی به من نداره بره تحقیق کنه اما از جای درست .طرف تحقیق میکنه اما رجوع میکنه به رساله مثلا لنکرانی.خوب معلومه اونجا همان چیزی را پیدا میکنه که مد نظرشه.من هم ممکنه مشکل داشته باشم اما خودم شعور دارم وبا مطالعه موافقین ومخالفین میتونم راهم رو پیدا کنم.
الان شما یعنی راهتون رو پیدا کردید؟:eek:
 

fatimma

عضو جدید
من نه قصد تمسخر کسی رادارم ونه فرار از کسی و تفکر کسی.اما اگر کسی بخواد واقعا به نتیجه ای در مورد شبهاتش برسه احتیاجی به من نداره بره تحقیق کنه اما از جای درست .طرف تحقیق میکنه اما رجوع میکنه به رساله مثلا لنکرانی.خوب معلومه اونجا همان چیزی را پیدا میکنه که مد نظرشه.من هم ممکنه مشکل داشته باشم اما خودم شعور دارم وبا مطالعه موافقین ومخالفین میتونم راهم رو پیدا کنم.
اقای محترم لنکرانی کجا بود؟از کی تا حالا علمای خودتون مثل سلیمان بلخی حنفی و ابو حنیفه و مالک وعلی شافعی و احمدبن حنبل و جمالدین زرندی و ...........شدند لنکرانی؟
 

unstoppable

کاربر بیش فعال

خوش به سعادتت...:gol:
نظرمن :
کافر : کسی که تونسته خدا رو تو مغزی که نیم کیلو بیشتر وزن نداره جا کنه...
مسلمان : کسی که کافر نیست و طبق عقل و منطق و با دلیل و مدرک از ادیان الهی پیروی میکنه...:gol:
 

fatimma

عضو جدید
سلام دوستان.
این روزها بد نیست اگه یه نگاهی به برنامه های شبکه امام حسین بندازید چون بحث هاش بی ربط با مباحث این تاپیک نیست.مثلا امروز داشت در مورد صحیح بخاری حرف میزد.بیشتر در مورد صحت روایات بیان شده در این کتاب از زبان بزرگان و علمای اهل سنت حرف میزد.من چیزی نمیگم اگه ببینید بیشتر متوجه میشید که کتابی که سنی ها بعد از قران اون رو یکی از بزرگترین کتبشون میدونن چجور کتابی هست(باز هم میگم از دیدگاه علمای سنی)
مهمان برنامشون اقای موسوی زنجانی حرف قشنگی زد.گفت:ما مثل علمای سنی نمیایم به شیعه ها فحش بدیم .ما میریم کتابهای بزرگان سنی رو میخونیم و بر شیعه بودن خودمون استوار تر میشیم.
 

محسن جعفر

عضو جدید
دوباره اومدم //////
ولی این دفعه با روی خوش/
دعوا ندارم دنبال بحثم/
من شیعه امیرم /
اهل سنت از ابی هریره نقل می­کنند که رسول اکرم (ص) فرمود: «افترقت الیهود علی احدی و سبعین فرقه الخ» یعنی: یهود بر 71 فرقه و نصاری به هفتاد فرقه و امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می شود.

عن علی ابن ابی طالب، قال سمعت رسول الله «ص»: بقول ان امت موسی افترقت بعده علی احدی و سبعین فرقة فرقة منها ناجیة الخ.

علی علیه السلام می­فرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: به درستی که امت موسی بعد از موسی هفتاد و یک فرقه گردیدند که از آنها یک فرقه اهل نجاتند و هفتاد فرقه دیگر در دوزخند و امت حضرت عیسی بعد از عیسی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه آنها اهل نجات و هفتاد و یک فرقه آن در دوزخند و بدرستی که امت من بعد از من زود باشد که بر هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند که یک فرقه از آنها نجات یافته و هفتاد و دو فرقه آنها در دوزخند.

و در بعض روایات دیگر نقل شده از آن حضرت (ع) در آخر روایت می­فرماید:فقلت یا رسول آله و ما الناجیه فقال «ص» التمسک بما انت و اصحابک،پس گفتم: آن فرقه نجات یافته کیانند، رسول اکرم «ص» فرمودند: آنها که چنگ بدامان تو زنند و اصحاب تو باشند اهل نجاتند///



 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوباره اومدم //////
ولی این دفعه با روی خوش/
دعوا ندارم دنبال بحثم/
من شیعه امیرم /
اهل سنت از ابی هریره نقل می­کنند که رسول اکرم (ص) فرمود: «افترقت الیهود علی احدی و سبعین فرقه الخ» یعنی: یهود بر 71 فرقه و نصاری به هفتاد فرقه و امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می شود.

عن علی ابن ابی طالب، قال سمعت رسول الله «ص»: بقول ان امت موسی افترقت بعده علی احدی و سبعین فرقة فرقة منها ناجیة الخ.

علی علیه السلام می­فرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: به درستی که امت موسی بعد از موسی هفتاد و یک فرقه گردیدند که از آنها یک فرقه اهل نجاتند و هفتاد فرقه دیگر در دوزخند و امت حضرت عیسی بعد از عیسی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه آنها اهل نجات و هفتاد و یک فرقه آن در دوزخند و بدرستی که امت من بعد از من زود باشد که بر هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند که یک فرقه از آنها نجات یافته و هفتاد و دو فرقه آنها در دوزخند.

و در بعض روایات دیگر نقل شده از آن حضرت (ع) در آخر روایت می­فرماید:فقلت یا رسول آله و ما الناجیه فقال «ص» التمسک بما انت و اصحابک،پس گفتم: آن فرقه نجات یافته کیانند، رسول اکرم «ص» فرمودند: آنها که چنگ بدامان تو زنند و اصحاب تو باشند اهل نجاتند///



لطفا منبع حدیث رو ذکر کنید
 

محسن جعفر

عضو جدید
خوب ما همه مسلمونیم البته اکثرا.
حالا دوستان اهل سنت و شیعه منو کمک کنن کدوم گروه از گروه های اسلامی اهل نجاتند؟؟؟
 

parya_88

عضو جدید
برو ای گدای مسکین در خانه ی " خدا " زن ،

.
.
.
که " علی " همیشه می زد در خانه ی " خدا " را ...
 

fatimma

عضو جدید
خوب ما همه مسلمونیم البته اکثرا.
حالا دوستان اهل سنت و شیعه منو کمک کنن کدوم گروه از گروه های اسلامی اهل نجاتند؟؟؟
سلام.
اجازه میخام تا جوابتونو با استناد به علمای اهل سنت بیان کنم:
شیخ الاسلام حموینی در باب 37 کتاب فرائد و خوارزمی در کتاب مناقب و طبرانی در کتاب اوسط و گنجی شافعی در کتاب کفایه الطالب و ابن قطیبه در جلد اول کتاب الامامه و السیاسه و امام احمد حنبل در کتاب مسند و سلیمان بلخی در کتاب ینابیع الموده و ابویعلی در کتاب مسند و متقی هندی در جلد ششم کتاب کنزالاعمال و سعید بن منصور در کتاب سنن و خطیب بغداد در جلد 14 کتاب تاریخ و حافظ بن مردویه در کتاب مناقب و سمعانی در کتاب فضایل الصحابه و فخر راضی در جلد اول تفسیر و ابواقاسم حسین ابن محمد راغب اصفهانی در جلد دوم محاضرات الادبا و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت همه از رسول الله نقل کردند که:علی مع الحق و حق مع العلی(علی با حق و حق با علی است)
حالا دوستان خودشون فکر کنن تا ببیند حق باکیه و کی اهل نجاته
 
آخرین ویرایش:

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.بعذ از یه مکث طولانی بالاخره امروز تونستن بیام و خوشحالم که میبینم دوباره تاپیک راه افتاده
در جواب دوست عزیزم اقای محسن:
روزی عمر ابن خطاب به عده ای گفت:اینقدر از علی غیبت نکنید زیرا من از پیغمبر خدا شنیدم که گفت : در علی سه خصلت هست که یکی از انها اگر برای من که عمر هستم بود دوست تر میداشتم از هر چه افتاب بر او میتابد.انگاه گفت:(معنیه فارسیشو میزارم فقط)یا علی تو به منزله هارونی بر موسیو دروغ گفته است بر من کسی که گمان میکند مرا دوست دارد در حالتی که تو را دشمن میدارد
منبع روایت:
ابوبکر محمدبن جعفر المطیری و ابواللیث نصر بن محمد السمرقندی الحنفی در "مجالس"
محمدبن الرحمن ذهبی در " ریاض النضره"
علی متقی در "منز العمال"
ابن صباغ مالکی در "فصول المهمه"
امام الحرم در "ذخایر العقبی"
ابن ابی الحدید در "جلد سوم شرح نهج البلاغه"
شیخ ابو جعفر اسکافی ذز "الفاظ"
این هم کتابش:
Untitled.jpgUntitled.jpg
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از ابن مغازلی فقیه شافعی در مناقب و از حلال الدین سیوطی در تفسیر در المنثور و امام اصحاب حدیث احمد ثعلبی در تفسیر کشف البیان و سبط ابن جوزی در تذکره خواص الامه در شان نزول ایه ولایت از ابوذر غفاری و اسما بنت عمیس(همسر ابوبکر) نقل کردند:
روزی نماز ظهر را در مسجد خاندیم و رسول اکرم حاضر بود.سائلی برخاست و کمک خاست .احدی به او کمک نکرد .حضرت علی در رکوع نماز بود با دست به انگشتش اشاره کرد و سائل انگشتر را از دست حضرت بیرون اورد.پیغمبر دید و سر مبارک را به اسمان بلند نمود و عرض کرد:
(معنیه فارسیشو میزارم)=پروردگارا برادرم موسی از تو سوال نمود و گفت خدایا گشاده گردان برای من سینه مرا و اسان کن برای من امر و کار مرا در تبلیغ رسالت .تا انجا که گفت: شریک ساز برادرم هارون را در کار من پس نازل فرمود بر ان حضرت ایه ای را که به موسی فرمود ما تقاضای ترا پذیرفتیم و به هم دستی و وزارت برادرت هارون بازویت را بسیار قوی می گردانیم و به شما در عالم قدرت و حکومت میدهیم که هرکز به شما دست نیابند.
انگاه پیامبر عرض کرد:من محمئ برگزیده و پیغمبر تو هستم پس گشاده گردان سینه مرا و اسان کن برای من امر مرا و قرار بده برای من وزیری از اهل من که ان علی باشد .قوی گردان به وجود او پشت مرا.
ابوذر میگوید: به خدا قسم هنوز دعای پیغمبر تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و ایه (( انما ولیکم الله و رسوله و ......)) بر حضرت قرائت شد.
معلوم شد دعای پیغمبر مستجاب شده و علی مانند هارون برای موسسی به وزارت رسول اکرم برقرار شد.
البته این روایت در کتب دیگری هم از علمای اهل سنت اومده. از جمله:
ابونعیم اصفهانی در کتاب منقبه المطهرین و شیخ علی جعفر در کنز البراهین و امام احمد هنبل در مسند و سید شهاب الدین در توضیح الدلایل و سیوزی در در المنثور و ............
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب ما همه مسلمونیم البته اکثرا.
حالا دوستان اهل سنت و شیعه منو کمک کنن کدوم گروه از گروه های اسلامی اهل نجاتند؟؟؟
محسن عزیز یک ایراد اساسی که به پست شما وارده اینه که طبق ایه 14 سوره حجرات مسلمان با مومن خیلی فرق داره .
این ایه در مذمت اعراب بنی اسرد حجار نازل شد که در سال قحطی به مدینه اومدن و برای استفاده از تنعمات مدینه اسلام اوردن(یعنی فقط شهادتین رو به زبان اوردن ولی خدا میفرماید لما یدخل الایمان فی قلوبکم.
پس اقرار به کلمه شهادتین و تظاهر به اسلام منتج به ایمان واقعی نیست
 
آخرین ویرایش:

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیان یک مساله مهم
(چون مساله مهمه یکم طولانی میشه ولی لطفا بخونید شاید بزرگترین دوراهیه زندگیتون اینجا باشه.ارزششو داره)
خداوند در قران در ایه 25 سوره رعد ناقضین عهد را ملعون خوانده است و میفرماید(معنیه ایه رو میزارم)=انانکه پس از پیمان بستن با خدا و سول عهد خدا را شکسته و هم انچه خدا امر به پیوند ان کرده بگسستند و در روی زمین فتنه و فساد بر انگیختند مر ایشان راست لعنت دوری از رحمت و ابتلا به دوزخ.
حالا حتما میپرسید منطورم تو این پست کدوم نافض عهده؟باشه جواب میدم اما قبلش بزارید اسناد و مدارک علمای اهل سنت در تایید این روایت رو براتون بیارم.
1.امام فخر الدین رازی در تفسیر کبیر مفاتیح الغیب
2.امام احمئ ثعلبی در تفسیر کشف البیان
3.جلال الدین سیوزی در در المنثور
4.ابوالحسن علی ابن احمد واحدی نیشابوری در اسباب النزول
5. محمئ جزیز طبری در تفسیر کبیر
6.ابونعیم اصفهانی در ما نزل من القران فی علی وکتاب حلیه الاولیا
7.محمدبن اسماعیل بخاری در تاریخ
8.مسلم بن حجاج نیشابوری در صحیح
9.ابی داوود سجستانی در سنن
10.محمد ترمذی در سنن
11. حافط بن عقده در کتاب الولایه
12. ابن کثیر شافعی دمشقی در تاریخ
13.امام احمد ابن حنبل(امام حنبلی ها) در مسند
14.محمئ الغزالی در سر العالمین
15. ابن عبد الدر در استیعلب
16.محمد بن طلحه شافعی در مناقب
18.نورالدین بن صباغ مالکی در فصول المهمه
19. حسین بن مسعود بغوی در مصابیح السنه
20.احمد خظیب خوارزمی در مناقب
21 محمد بن حمد شیبانی در جامع الاصول
22.احمدابن علی نسائی در خصائص العلوی و سنن
23.بلخی حنفی در ینابیع الموده
24.احمد ابم حجر مکی در صواعق محرقه و المنخ الملکیه
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حدود 36 تا دیگه منبع ار خود علمای اهل سنت هست اگر خواستید بازم میزارم
حالا بریم سر اصل مطلب:
در روز 18 ذی حجه در حجه الوداع سال دهم هجرت پیامبر تمام اصحاب را در بیابانی به نام غدیر خک جکع کرد که تعدادشون بر اساس اسناد شیعه و سنی حدود 70 هزار نفر بودورسوا الله بالای منبر رفت خطبه بسیار طولانی قرائت کردکه بیشتر ان مدح حضرت علی بود و همچنین ایاتی که در شان حضرت علی امده.
انگاه حضرت فرمود.(معنیه فارسی)=ای جماعت مومن ایا من اولی به تصرف از شما در نفس های شما نیستم (اشاره به ایه النبی اولی بالمومنین من انفسکم) عرض کردند چرا.فرمود هر کس من مولای اویم پس ار این علی مولای اوست.
سپس پس ار دعا برای حضرت علی امر کرد خیمه ای به پا کنند تمام امتی که بودند امر کرد با حضرت علی بیعت کنند.فرمود:بروید با علی بیعت کنید زیرا من مامورم از جانب خدا برای علی بیعت بگیرم
اتفاق مهم:
اولین کسی که به استناد مدارکی که در بالا اوردم و همه از علمای اهل سنت بودند با حضرت علی بیعت کرد عمر بود و پس از ان ابوبکر و عثمان و طلحه . زبیر و این 5 نفر در هر سه روزی که در بیابان متوقف بودند با حضرت علی بیعت کردند و عمر دست حضرت رو گرفت و گفت:(( بخ بخ لک یا علی اصحبت مولای و مولی کل مومن و مومنه))= معنیش=(((بخ بخ اسم فعل برای مدح و اظهار رضایت و تکرار ان برای مبالغه است.به به یا علی صبح کردم در حالتی که اقای من و اقای هر مومن و مومنه شدی
حالا با توجه به اتفاقاتی که بعد از فوت پیامبر افتاد خودتون قضاوت کنید کی ناقض عهد بوده و کی مورد لعن خداست


 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 15 ینابیع الموده
امام ثعلبی
حموینی
ابو نعیم
احمد بن حنبل
ابن مغازلی
خوارزمی
دیلمی سبط ابن جوزی
و .....نقل میکنن که پیامبر فرمود وصی من و وارث من و ادا کننده دین من و وفا کننده به وعده من علی ابن ابیطاب است
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه مینویسد:
شک و شبهه ای نیست در نزد ما که علی وصی رسول خدا بوده و اگر مخالف این معنی است کسی که در نزد ما اهل عناد باشد
 

محسن جعفر

عضو جدید
یک سوال دیگه/از اهل سنت
چرا خلفای راشدین با هم اختلاف نظر داشتند و امیر المومنین و معاویه با هم جنگیدند. چگونه جور در میاد؟ چگونه کسی که امیر المومنین علی بن ابی طالب(ع) را خلیفه چهارم مسلمین میداند و حب و دوستی او در قلبش است دشمن او یعنی معاویه را دوست دارد. به طور مثال چگونه شما هم عموی خودتان را دوست دارید و هم دشمن عمویتان را احترام میکنید. در صورتی که باید رهبران دینی متفق القول باشند ولی اینگونه نیست .در صورتی که تمامی امامان شیعه در یک روش و راه که همان سیره پیامبر اعظم است گام گذاشته اند و روایات و روشهای رسول اعظم را سینه به سینه به هم منتقل نموده اند.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان اهل سنت توجه دارن که حرف هایی که راجع به اجماع پس از فوت پیامبر میزنن به دفعات توسط خود خلفا نقض شد.
مثلا اینکه خود پیامبر بارها و بارها ولایت و وصایت حضرت علی رو از جانب خدا به مردم اعلام کرد ولی پس از پیامبر دیدید چه با حضرت علی کردند
حالا میان میگن علم خلفا بر پیامبر ارجح تره و اونا نصمیم گرفتن اجماع کنن.(خیلی جالبه !!!!مگه خدا واسه نبوت اجماع کرد که شما واسه ولایت اجماع کردید؟؟)(قضیه مضحک اجماع رو هم تو پست بعدی میگم و باز هم با استناد به علمای اهل سنت)
خوب گیریم که شما درست میگید و بایذ اجماع کنید.پس چرا بعد از ابوبکر اجماعی صورت نگرفت و ابوبکر رسما عمر رو به جای خودش منصوب کرد؟؟؟؟؟پس اجماع کجا رفت؟
خوب بازم میگیم قبول ازین به بعد موروثی میشه .ولی باز چرا در زمان عثمان نصبی صورت نگرفت و یه مجلس مضحک شش نفره تشکیل دادن وعمر گفت هر کیو که جمع قبول کنه خلیفه میشه ولی حکمیت با عوف هست و هر که رو اون قبول کننهه خلیفه میشه.و در نتیجه عثمان پیروز این بازی شد.حالا تو رو خدا بگین باز چرا در زمان خلافت ظاهریه حضرت علی که شما میگید(ما این خلافت رو قبول نداریم) دوباره اومدن رای گیری کردن و علی انتخاب شد؟اخه ملت با کدوم سازتون برقصن؟
 
آخرین ویرایش:

محسن جعفر

عضو جدید
دوستان اهل سنت یا نیستن یا جواب نمیدن.
البته اقای بردوک بزرگ موقتا اخراج شده ولی اگر کس دیگری از دوستان اهل سنت تایپیک رو مطالعه میکنند لطفا وارد بحث شوند.
اهل سنت هم حق دارند که سوالات و شبهات خود درباره مذهب شیعه بیان کنند بنده با کمال میل بعد از تحقیق جواب خواهم داد.
 

khakpor

عضو جدید
جای تاسفه که حضرات اهل تشیع هنوز یاد نگرفتند که اهل سنت علی را اگر از شما بیشتر نه کمتر دوست نداره و دوست داشتن علی هیچ منافاتی با دوست داشتن خلفای دیگر ما نداره.پس ما حب علی رو داریم واگر قرار باشه صرفا حب علی باعث نجات بشه واقعا باید به حال این دین تاسف خورد چون این اعمال ماست که نجاتگره نه فقط حب بزرگان.خیلی ها هم حب حسین رو داشتن اما سوراخ موش خریدند.(پس به دوست داشتنتان ننازید که در گذشته ها خیلی چیزها اثابت شده وجود دارد) البته ما قبل از علی دست به دامان خدای علی میشیم.چون اونه که فقط میتونه بگه کی اهل نجاته وکی نیست.
واما در باره جنگ معاویه وعلی بهتره بیشتر تحقیق کنید چون جنگ این دو فقط از روی اشتباهات وسو تفاهماتی بوده که بوجود اومده بین این دو وحتی به گفته علمای اهل سنت از بین خلافت علی ومعاویه خلافت علی اولاتر بر خلافت معاویه اس.پس در باره چیز که نمیدانید اظهار فضل نفرمایید .هر چند که اگر دوست دارید فکر کنید که شما ااهل نجاتید مبارک شما.ما میمانیم وخدای خودمان.
 

khakpor

عضو جدید
دوستان اهل سنت توجه دارن که حرف هایی که راجع به اجماع پس از فوت پیامبر میزنن به دفعات توسط خود خلفا نقض شد.
مثلا اینکه خود پیامبر بارها و بارها ولایت و وصایت حضرت علی رو از جانب خدا به مردم اعلام کرد ولی پس از پیامبر دیدید چه با حضرت علی کردند
حالا میان میگن علم خلفا بر پیامبر ارجح تره و اونا نصمیم گرفتن اجماع کنن.(خیلی جالبه !!!!مگه خدا واسه نبوت اجماع کرد که شما واسه ولایت اجماع کردید؟؟)(قضیه مضحک اجماع رو هم تو پست بعدی میگم و باز هم با استناد به علمای اهل سنت)
خوب گیریم که شما درست میگید و بایذ اجماع کنید.پس چرا بعد از ابوبکر اجماعی صورت نگرفت و ابوبکر رسما عمر رو به جای خودش منصوب کرد؟؟؟؟؟پس اجماع کجا رفت؟
خوب بازم میگیم قبول ازین به بعد موروثی میشه .ولی باز چرا در زمان عثمان نصبی صورت نگرفت و یه مجلس مضحک شش نفره تشکیل دادن وعمر گفت هر کیو که جمع قبول کنه خلیفه میشه ولی حکمیت با عوف هست و هر که رو اون قبول کننهه خلیفه میشه.و در نتیجه عثمان پیروز این بازی شد.حالا تو رو خدا بگین باز چرا در زمان خلافت ظاهریه حضرت علی که شما میگید(ما این خلافت رو قبول نداریم) دوباره اومدن رای گیری کردن و علی انتخاب شد؟اخه ملت با کدوم سازتون برقصن؟

کی گفته خلافت علی رو قبول نداره؟ علی خلیفه چهارم ماست وکسی از اهل سنت جز این قبول نداره.
ما نمیخوایم کسی با ساز ما برقصه ما برای خودمان اثبات شده ایم شما اگر میخواید خودتان را اثبات کنید اول بهتره به خودتون ثابت کنید.
 

khakpor

عضو جدید
یک سوال دیگه/از اهل سنت
چرا خلفای راشدین با هم اختلاف نظر داشتند و امیر المومنین و معاویه با هم جنگیدند. چگونه جور در میاد؟ چگونه کسی که امیر المومنین علی بن ابی طالب(ع) را خلیفه چهارم مسلمین میداند و حب و دوستی او در قلبش است دشمن او یعنی معاویه را دوست دارد. به طور مثال چگونه شما هم عموی خودتان را دوست دارید و هم دشمن عمویتان را احترام میکنید. در صورتی که باید رهبران دینی متفق القول باشند ولی اینگونه نیست .در صورتی که تمامی امامان شیعه در یک روش و راه که همان سیره پیامبر اعظم است گام گذاشته اند و روایات و روشهای رسول اعظم را سینه به سینه به هم منتقل نموده اند.
خلفای ما هیچگاه با هم اختلاف نظر نداشتند. در باره جنگ معاویه وعلی جواب دادم که صرفا سوتفاهماتی بود که باعث جنگ شد وخلافت علی اولاتر بود.
 

khakpor

عضو جدید
سلام.بعذ از یه مکث طولانی بالاخره امروز تونستن بیام و خوشحالم که میبینم دوباره تاپیک راه افتاده
در جواب دوست عزیزم اقای محسن:
روزی عمر ابن خطاب به عده ای گفت:اینقدر از علی غیبت نکنید زیرا من از پیغمبر خدا شنیدم که گفت : در علی سه خصلت هست که یکی از انها اگر برای من که عمر هستم بود دوست تر میداشتم از هر چه افتاب بر او میتابد.انگاه گفت:(معنیه فارسیشو میزارم فقط)یا علی تو به منزله هارونی بر موسیو دروغ گفته است بر من کسی که گمان میکند مرا دوست دارد در حالتی که تو را دشمن میدارد
منبع روایت:
ابوبکر محمدبن جعفر المطیری و ابواللیث نصر بن محمد السمرقندی الحنفی در "مجالس"
محمدبن الرحمن ذهبی در " ریاض النضره"
علی متقی در "منز العمال"
ابن صباغ مالکی در "فصول المهمه"
امام الحرم در "ذخایر العقبی"
ابن ابی الحدید در "جلد سوم شرح نهج البلاغه"
شیخ ابو جعفر اسکافی ذز "الفاظ"
این هم کتابش:
مشاهده پیوست 111434مشاهده پیوست 111434

صحابی پیامبر همیشه علی رو دوست داشتند وبزرگ وقابل ستایش بود براشون اما این دلیل نمیشه که خلافت مال علی باشه.علی بزرگ بوده اما شاید از علی بزرگتر هم بوده در ان زمان.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا