نظر خواهی در مورد ماده618 قانون مجازات اسلامی

دوستان حقوقی عزیز نظر خود رو در باره ماده 618 ق.م.اسلامی با استدلال حقوقی بیان کنید.
نظر خواهی از این جهت که آیا این ماده می تواند خلاف اصل قانونی بودن جرم و مجازات می باشد یا نه؟
قاضی چگونه این ماده رو باید تفسیر کند؟
ماده618:هر کی با هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز داردبه حبس از 3 ماه تا 1 سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
 

مرد قبیله

عضو جدید
سوال خوبیه به نظر من این ماده خلاف اصل است چرا که اشعار داشته.......با حرکات غیر متعارف...........موجب اخلال نظم وآسایش عمومی گردد ما موارد زیادی داریم که حرکت غیر متعارف هستند و موجب اخلال هم میشن مثلا" همین روزه خواری.
چون دامنه جرم نگاری این ماده خیلی زیاد است به نظرم قاضی باید از تفسیر مضیق خیلی زیاد استفاده کنه و در بررسی موارد شتاب زده عمل نکند.
 

azarbay

عضو جدید
دوستان حقوقی عزیز نظر خود رو در باره ماده 618 ق.م.اسلامی با استدلال حقوقی بیان کنید.
نظر خواهی از این جهت که آیا این ماده می تواند خلاف اصل قانونی بودن جرم و مجازات می باشد یا نه؟
قاضی چگونه این ماده رو باید تفسیر کند؟
ماده618:هر کی با هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز داردبه حبس از 3 ماه تا 1 سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

بااجازه !
سوال فنی و دقیقیست
میتوان با یک توضیح مختصر عبور کرد و گذشت که : خیر این هرکس در ماده 618 ق م منافاتی با اصل قانونی بودن جرم و مجازات ندارد چرا که این از بدیهیات است که مفاد و مادتین قوانین رایج اعم از جزایی و حقوقی نباید در تضاد با این اصل (بعنوان اصلی از اصول قانون اساسی )باشند و هر قانونی درصورت تناقض و تضاد اشکار و پنهان بااصل قانونی بودن جرم مجازات اساسا فاقد مناط اعتبار است چه رسد به انکه به منصه اجرا و بروز و ظهور رسد

ناگفته پیداست دست قاضی محکمه کیفری بعنوان مدعی العموم (به نیابت از دادستان )در تطبیق این نوع جرائم کاملا باز است ضمن اینکه از ادله جرم از قبیل شهود و گزارش مامور ونظریه تخصصی مراکز مربوطه از قبیل پزشکی قانونی نمیتوان غافل شد

اما در یک فرایند نسبتا مفصل میتوان به این موضوع توجه داشت که اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها باتوجه به فرهنگ جوامع مختلف وهمچنین سیستم حقوقی حاکم بر ان کشور کاملا متمایز و مختلف است مثلا در یک نظم توتالیتر ازاین اصل حداکثر استفاده برای ایجاد محدودیت عموم مردم میشود( روش کاملا موسع )

حال انکه در نظام های پارلمانی و دموکرات معمولا دایره تطبیق مردم با مجرم و جرم انگاری بسیار کمتر میشود ( شیوه کاملا مضیق )
 
ناگفته پیداست دست قاضی محکمه کیفری بعنوان مدعی العموم (به نیابت از دادستان )در تطبیق این نوع جرائم کاملا باز است ضمن اینکه از ادله جرم از قبیل شهود و گزارش مامور ونظریه تخصصی مراکز مربوطه از قبیل پزشکی قانونی نمیتوان غافل شد

اما در یک فرایند نسبتا مفصل میتوان به این موضوع توجه داشت که اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها باتوجه به فرهنگ جوامع مختلف وهمچنین سیستم حقوقی حاکم بر ان کشور کاملا متمایز و مختلف است مثلا در یک نظم توتالیتر ازاین اصل حداکثر استفاده برای ایجاد محدودیت عموم مردم میشود( روش کاملا موسع )

حال انکه در نظام های پارلمانی و دموکرات معمولا دایره تطبیق مردم با مجرم و جرم انگاری بسیار کمتر میشود ( شیوه کاملا مضیق )[/QUOTE]

دوست عزیز این مطالبی که بیان کردید گذری بر سیر تاریخی حول محور اصل قانونی بودن جرم و مجازات بود. منظور من از این بحث همانطور که مرد قبیله عزیز اشاره کردند اینه که آیا عرف می تواند تعیین کننده جرمی باشد که قانونگذار سابقا" مجازات آنرا تعیین کرده؟مردم عادی از کجا بدانند که عمل آنها مشمول این ماده نیست؟آیا این ماده خلاف آزادی افراد ملت مقرر در قانون اساسی نمی باشد؟نقش و جایگاه عرف در حقوق کیفری کجاست؟
ضمنا" شما نیازی به اجازه ندارید جناب دکتر
من از استدلال های غیر حقوقی و ناسنجیده به تنگ آمدم که دوستان حقوقی رو بی سواد خطاب کردم.
 

azarbay

عضو جدید
ناگفته پیداست دست قاضی محکمه کیفری بعنوان مدعی العموم (به نیابت از دادستان )در تطبیق این نوع جرائم کاملا باز است ضمن اینکه از ادله جرم از قبیل شهود و گزارش مامور ونظریه تخصصی مراکز مربوطه از قبیل پزشکی قانونی نمیتوان غافل شد

اما در یک فرایند نسبتا مفصل میتوان به این موضوع توجه داشت که اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها باتوجه به فرهنگ جوامع مختلف وهمچنین سیستم حقوقی حاکم بر ان کشور کاملا متمایز و مختلف است مثلا در یک نظم توتالیتر ازاین اصل حداکثر استفاده برای ایجاد محدودیت عموم مردم میشود( روش کاملا موسع )

حال انکه در نظام های پارلمانی و دموکرات معمولا دایره تطبیق مردم با مجرم و جرم انگاری بسیار کمتر میشود ( شیوه کاملا مضیق )

دوست عزیز این مطالبی که بیان کردید گذری بر سیر تاریخی حول محور اصل قانونی بودن جرم و مجازات بود. منظور من از این بحث همانطور که مرد قبیله عزیز اشاره کردند اینه که آیا عرف می تواند تعیین کننده جرمی باشد که قانونگذار سابقا" مجازات آنرا تعیین کرده؟مردم عادی از کجا بدانند که عمل آنها مشمول این ماده نیست؟آیا این ماده خلاف آزادی افراد ملت مقرر در قانون اساسی نمی باشد؟نقش و جایگاه عرف در حقوق کیفری کجاست؟
ضمنا" شما نیازی به اجازه ندارید جناب دکتر
من از استدلال های غیر حقوقی و ناسنجیده به تنگ آمدم که دوستان حقوقی رو بی سواد خطاب کردم.
[/QUOTE]



عرض کردم که بایک پاسخ کوتاه میتوان عبور کرد و گذشت اما نه به این سرعت که شما از ان عبور کردید!

میتوان با یک توضیح مختصر عبور کرد و گذشت که : خیر این هرکس در ماده 618 ق م منافاتی با اصل قانونی بودن جرم و مجازات ندارد چرا که این از بدیهیات است که مفاد و مادتین قوانین رایج اعم از جزایی و حقوقی نباید در تضاد با این اصل (بعنوان اصلی از اصول قانون اساسی )باشند و هر قانونی درصورت تناقض و تضاد اشکار و پنهان بااصل قانونی بودن جرم مجازات اساسا فاقد مناط اعتبار است چه رسد به انکه به منصه اجرا و بروز و ظهور رسد

این دوخط مختصر ناظر براین است که که ماده متنازع فیه(618) تضادی با اصل قانونی بودن جرم ومجازات ندارد ازطرفی بدیهی است تعریف رفتار ناهنجار بیشتر تابع عرف اجتماعیست بنابراین این عرف و عادت و جامعه است که دروهله اول کاری را زشت و ناپسند میشمارد و قانونگذاردرواقع به تبعیت از عرف برای ان فعل مجازات تعیین میکند مخلص کلام : تشخیص رفتار نامتعارف و هیاهو چنجال کار پیچیده و سختی نیست !


دوست خوب دانش مانسبی است بنابراین همه ما هم بیسوادیم و هم باسواد !
 




عرض کردم که بایک پاسخ کوتاه میتوان عبور کرد و گذشت اما نه به این سرعت که شما از ان عبور کردید!



این دوخط مختصر ناظر براین است که که ماده متنازع فیه(618) تضادی با اصل قانونی بودن جرم ومجازات ندارد ازطرفی بدیهی است تعریف رفتار ناهنجار بیشتر تابع عرف اجتماعیست بنابراین این عرف و عادت و جامعه است که دروهله اول کاری را زشت و ناپسند میشمارد و قانونگذاردرواقع به تبعیت از عرف برای ان فعل مجازات تعیین میکند مخلص کلام : تشخیص رفتار نامتعارف و هیاهو چنجال کار پیچیده و سختی نیست !


دوست خوب دانش مانسبی است بنابراین همه ما هم بیسوادیم و هم باسواد ![/QUOTE]

دوست عزیز شما درک درستی از جایگاه عرف در این مسئله ندارید.
عرف نمی تواند تعیین کننده مصادیق مجرمانه یک ماده خیلی عام و کلی باشد.
بله ما هم اهل عرفیم ولی عرف در موقع وضع قوانین(در امور جزایی) می تواند قانونگذار را تحت تاثیر قرار دهد نه در موقع تعیین مجازات.حتی انگلستان هم سیستم کامن لو رو ترک کرده وبه سیستم حقوق نوشته روی آورده.
بعدشم من سوادمو به رخ کسی نکشیدم من استدلال حقوقی می کنم از بی استدلالی متنفرم.
زبانم تلخه ولی حقیقتم تلخه!
اگر ناراحت شدید عذر خواهی می کنم.
 

Similar threads

بالا