دنيا را موشكافانه ديديم و سنجيديم و به هر نكته اى ينجشى كرديم و شديم نكته سنج !... حال بس از سالها حسرت كوته نظرى در دل و رنج بيشمار بر جانمان سنكينى مى كند و در ذهن اين جمله را روزى هزار بار تكرار ميكنيم : آنكس كه انديشيد غرق در رنج دانستن شد و آنكه بر طبل بى عارى كوفت مومنى شد با همه ى شاديها در اين دنياى ...
اگر میخواهی اشک بریزی اما میدانی نمیتوانی دلیلش را به کسی بگویی بهتر در سکوت اشک بریزی انگشتای خودت اشکت پاک کنه خودت بغل کنی و خودت اروم سخته اما همیشه راحترین کاره
کم کم یاد خواهی گرفت :
تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را
اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها، معنی عهد و پیمان نمیدهند.
کم کم یاد میگیری :
که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه
منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم باشی پای هر خداحافظی